چاپ کردن این صفحه

‌روایت تکان‌دهنده آزاده‌ اصفهانی از ‌‌اردوگاه های رژیم بعث عراق / پذیرایی از اسرا‌ در ‌تونل وحشت / ناگفته‌هایی از سال‌های بی‌قراری + فیلم

یکشنبه, 26 مرداد 1399 16:17 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

گفتن ۷ سال به زبان ساده است، اما وقتی که پای ۷ سال اسارت، شکنجه، دوری از وطن و ناحقی به میان می‌آید ماجرا جور دیگری می‌شود.

به گزارش خط هشت،  آدم‌های زیادی بودند که برای نجات وطن از دست دشمن به میدان نبرد رفتند، خیلی از این زنان و مردان بزرگ را از دست دادیم، بسیاری جانباز شدند و خیلی‌های دیگر نیز به اسارت درآمدند. حکایت آنها که از میهن و خانه و خانواده دور شدند با دیگران تفاوت دارد.

اسارت علاوه بر شکنجه‌های جسمی و روحی، درد بزرگتری دارد که آن هم دوری از وطن و خانواده است، تصورش هم سخت است، اما آزادگان به عشق همین وطن و مردم تمام سختی‌ها، دردها و حقارت‌ها را تحمل کردند تا روزی که بازگشتند؛ 26 مرداد 1369 نخستین گروه آزادگان به کشور بازگشتند و شور و شوق زیادی به مردم دادند.

بیشتر بخوانید

جابر قادری یکی از آزادگانی است که 7 سال در اسارت عراقی‌ها بود، او به توضیح خاطراتش در دوران اسارت می‌پردازد.

قادری با بیان اینکه عملیات رمضان نخستین عملیاتی بود که پس از اعزام در جبهه در آن شرکت کرده است، گفت: در عملیات رمضان نزدیک دریاچه ماهیگیری مجروح شدم و به پشت جبهه منتقل شدم، پس از مداوا دوباره به جبهه اعزام شدم و در عملیات محرم شرکت کردم.

وی افزود: در عملیات والفجر 4 شرکت کردم که در این عملیات به اسارت نیروهای عراقی درآمدم.

این آزاده ادامه داد: داخل اردوگاه شکنجه‌های مختلفی می‌شدیم، اگر چیزی از ما می‌گرفتند ما را از آسایشگاه به زندان منتقل می‌کردند، در واقع از زندانی به زندان دیگر و در آنجا شکنجه می‌شدیم.

وی گفت: من قطره‌ای از دریا بودم که توانستم برای کشورم کوچک‌ترین خدمتی انجام دهم، اسارت که چیزی نیست. از شهدا می‌خواهم ما را دعا کنند.

خواندن 796 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)