به مطالعه کتابهای دینی و اعتقادی مثل کتابهای شهید مطهری و شهید دستغیب علاقهمند بود. با فرا رسیدن سن سربازی به خدمت فرا خوانده شد. بعد از سربازی، هم در معدن طزره و ذوبآهن البرز شرقی مشغول به کار بود و هم با تراکتور کار میکرد
همان سال همراه شهیدان علی فصیحی، مجیدرستمی، حسنعلی هاشمپور و جانبازان حسین حیدری و سیدحسن طباطبایی یک گروه تشکیل دادیم که برای جبهه ثبت نام کنیم. اما به خاطر کمی سن و کوتاهی قامت، ما را ثبت نام نکردند. گفتند باید حداقل ۱۶ ساله باشید تا ثبتنام شوید
سال ۶۵ برای اولین بار به جبهه اعزام شدم، اتفاقاً در همین عملیات کربلای ۴ به اسارت دشمن درآمدم. غواصهای لشکر ۳۲ انصار باید شب عملیات از مقابل خرمشهر وارد کارون میشدند و بعد خودشان را به اروند و نهایتاً جزیره امالرصاص میرساندند
چون اغلب عملیاتهای بزرگ و سنگین ما در جبهههای جنوب بود، اینطور عادت کردهایم که بیشتر به آنها بپردازیم. به همین نسبت در سایه توجه به عملیات بزرگ جنوب، غفلتهایی صورت گرفته است
شهید نادر محمودی عالمی سال ۱۳۴۳ در خانوادهای مؤمن و دوستدار اهل بیت متولد شد و ۲۱ سال بعد نامش را در دیباچه شهدای دفاع مقدس به ثبت رساند. آنچه میخوانید حاصل همکلامی ما با تیمور محمودی عالمی برادر شهید، عزیزالله محمودی عالمی و دو نفر از دوستان شهید است که هر دوی آنها نامشان عزیزالله محمودی عالمی است
هشت سال گذشت و علی که فاطمیه سال ۹۴ به سوریه رفته بود، درست در ایام فاطمیه سال ۱۴۰۲ به خانه برگشت، هرچند صرفاً چند قطعه استخوان از آن جوان رشید ۲۵ ساله بازگشت، اما امید است که مرهم دردی بر سالها چشم انتظاری پدر و مادرش باشد
رسانههای ضدانقلاب تمام توان خود را به کار گرفتند تا با استفاده از دروغهای بزرگ و کوچک شعلههای آتش اغتشاشات را تا جایی که میتوانند روشن نگه دارند. در طول این مدت در موارد متعدد نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در بازرسیهای مرزی و درون شهری سلاحهای مختلف جنگی کشف و ضبط کردند که طی اعترافات دستگیرشدگان، مقصد نهایی این سلاحهای جنگی غیرمجاز دستان تروریستهای اغتشاشگر بود
مادر شهیدان سیداسحاق و سیدمحمد موسوی میگوید: وقتی که پسرانم را راهی سوریه کردم، همسرم در راه گریه میکرد اما من میخندیدم، او به من گفت «خانم! بچهها رفتهاند جبهه، تو داری میخندی؟!»
تلاش، جدیت و پیگیری او به حدی بود که همه همکارانش در پلیس مبارزه با مواد مخدر و ستاد فرماندهی انتظامی استان از او رضایت داشته و جدیت او را میستودند.
عباسعلی دو، سه سالی از جواد کوچکتر بود. این دو در محله و هیئات و بعدها در بسیج با هم بیشتر آشنا و رفیق شدند. سال ۶۱ جواد در عملیات رمضان به شهادت رسید و سالها بعد از اتمام دفاع مقدس، طی وقایعی که پیش آمد، عباسعلی تصمیم گرفت خاطرات جواد را تبدیل به کتاب کند
مرتضی پنجم اسفند ۱۳۳۸ در محله محروم «بربری خیل» آمل متولد شد. در دوران کودکی در کنار تحصیل، در کار باغبانی به پدرش کمک میکرد. بعد از اینکه دیپلم گرفت به خدمت سربازی رفت و در لشکر ۷۷ ثامن الائمه (ع) خراسان در رسته ادوات به عنوان سرباز مشغول به فعالیت شد. وقتی جنگ تحمیلی شروع شد، در همان اولین روزها عازم جبهههای نبرد شد
من از سال ۹۰ تصمیم گرفتم خاطرات خودم یا دیگر همرزمان و رزمندگان را در غالب کتاب به رشته تحریر درآورم. اگر حساب کنیم که ۱۰ سال اول مجروحیتم مشکلات جسمی باعث میشد نتوانم خیلی فعالیت جانبی داشته باشم، حدود ۲۰ سال دیر به نویسندگی پرداختم. همیشه میگویمای کاش کسی بود که مرا راهنمایی میکرد تا زودتر وارد این وادی شوم.
عضویت در خبرنامه
یادداشت
-
«شهادت»؛ راز درک ابدیت
ملتها و مکتبهایی که «شهادت» ندارند، چگونه میتوانند ابدیت را بفهمند. چه نیرویی در بازوانشان میتواند بازتولید شود که مرزهاشان را حراست کند؟ چه انگیزهای زندگیشان را مهندسی خواهد کرد؟ شهادت برای ما جهت دهنده و سازنده است.
-
خون شهدا؛ سرمایه و پشتوانه کشور در مقابل توطئههای دشمن
خون مطهر شهدای دفاع مقدس امروز سرمایه و پشتوانه عظیمی برای کشور در مقابل توطئهها و دشمنیها شده است.
-
«دفاع مقدس»؛ چراغ راه جبهه مقاومت
امروزه اگر علاوه بر ملت ما، امت اسلامی در برابر توطئههای دشمنان با روحیهای جهادی و انقلابی، مصمماند، برگرفته از مولفههایی همچون دشمنشناسی، دشمنستیزی، مقاومت و ایستادگی است که در واقع محور آموزههای دوران دفاع مقدس است.
-
موشک باران به احترام دختری با گوشوارههای قلبی
آنچه خوردند، فقط به تقاصِ کاپشنِ صورتی دخترکی با گوشواره قلبی بود. حساب گوشواره و گوش و پاره به پاره پیکر شهیدانمان جداست. این موشکها فقط لیوان آبی بود که لبهای تفدیدهمان را اندکی سرد کند.
-
احیاء فرهنگ ایثار، رسالت مهم یادواره شهدا
یکی از مهمترین رسالتهای برگزاری یادواره شهدا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه است؛ که باید در بین نسل جدید انقلاب تبیین شود.