به گزارش خط هشت، دفاع مقدس شاهد حضور اقشار مختلف جامعه در جبههها بود. هر کس از هر صنف و شغلی و در هر مرام و مسلکی خودش را به جبهه رساند تا جلوی تهاجم دشمن بعثی را بگیرد. در میان گروههایی که در مناطق عملیاتی حاضر میشدند، کمتر از سربازهای منقضی ۱۳۵۶ حرف به میان آمده است. سربازهایی بدون ادعا و مظلوم که در وقت نیاز وارد میدان نبرد شدند و جانانه جانشان را تقدیم انقلاب و میهن کردند.
احضار سربازهای منقضی ۵۶
هنگامی که جنگ تحمیلی در مهر ۱۳۵۹ شروع شد از سراسر کشور نیروهای داوطلب مردمی برای حضور در جبههها آمدند. همزمان با شروع جنگ، دولت وقت نیز اعلام کرد کسانی که سرباز منقضی سال ۱۳۵۶ هستند به یگانهایشان بروند و خودشان را معرفی کنند. یعنی کسانی که سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفته بودند و سال ۱۳۵۶ خدمت سربازیشان تمام شده بود باید دوباره خودشان را معرفی میکردند و در مناطق جنگی حاضر میشدند. اینها اولین نیروهای کارآزموده نظامی بودند که به صورت داوطلب مردمی در جبهه حاضر شدند و به یگانهایشان پیوستند. تا به حال خیلی مفصل و جامع درباره این سربازان منقضی ۱۳۵۶ صحبت نشده است و این نیروها ناشناخته و مهجور ماندهاند. بیشتر این سربازها، زن و بچه و شغل و زندگی داشتند، ولی قید همه اینها را زدند و به صورت داوطلب به جبهه رفتند. شهید محمد صفری هم یکی از همین سربازهای منقضی ۱۳۵۶ بود. این نیروها پس از ورود به جبهه دو گروه شدند. یک گروه، چون روحیه نظامی را خیلی نمیپسندیدند به یگانهای خودشان نرفتند و در بخشهای دیگر حضور پیدا کردند. این نیروها وقتی متوجه شدند روحیهشان با افسرها و درجهداران ارتش نمیخورد جزو نیروهای مردمی شدند.
مقاومت جانانه
در آبادان و خرمشهر گروه فدائیان اسلام زیرنظر سیدمجتبی هاشمی فعالیت میکرد و نیروهای مردمی از اقشار مختلف را جذب میکرد. سربازان منقضی ۵۶ در خرمشهر به گروه فدائیان اسلام پیوستند و در مقاومت ۳۴ روزه شهر حضور داشتند و تعدادی از نیروهایشان آنجا شهید شدند. پس از اشغال خرمشهر، مشغول دفاع از آبادان شدند و زمانی که دریاقلی سورانی خبر هجوم دشمن را آورد، همراه این نیروها حرکت کردند و از رودخانه بهمنشیر گذشتند و تعدادی از نیروها در همین منطقه شهید شدند. نیروها از ۲۸ آبان تا ۱۷ آذر ۵۹ در منطقه با دشمن درگیر بودند. شاهرخ ضرغام یکی از فرماندهان محور عملیاتی بود که به همراه سربازهای منقضی ۵۶ و تعدادی از نیروهای داوطلب مردمی در منطقه حضور داشت. رزمندگان در این مدت شبیخونهای زیادی به نیروهای بعثی میزدند. مقاومت این نیروهای مردمی در آن روزهای جنگ مثالزدنی بود. آنها با تمام وجود مقابل دشمن ایستادگی میکردند و مانع اشغال و سقوط شهرها میشدند. نیروها میدانستند که اگر آبادان سقوط کند، امکان اشغال خوزستان نیز میرود.
بیخبری ۳۹ ساله
عملیات ۱۷ آذر ۱۳۵۹ و مقاومت رزمندگان مقابل دشمن بعثی از مواردی است که کمتر به آن پرداخته شده است. در این روز نیروهای شجاعی مثل شهید شاهرخ ضرغام و محمد صفری به شهادت میرسند. پیکر بعضی شهدا مثل شاهرخ ضرغام و حسن برازنده هیچگاه پیدا نمیشود و پیکر شهدایی مثل شهید صفری و فتحالله زمانی پس از مدتی تفحص میشود. آن زمان کارت شناسایی و پلاک و از این چیزها نبود و برخی اسمشان را روی پیراهنهایشان مینوشتند و برخی مشخصاتشان را در جیبشان میگذاشتند. پیکر شهید محمد صفری را به تهران میفرستند و در بهشت زهرا دفن میکنند. بنیاد شهید هم همان اطلاعات ساده نام و نامخانوادگی را روی سنگ مزارشان مینویسد و پیکر شهدا را دفن میکند. اما بعدها به خاطر اشتباهات اداری نام شهید صفری در پرونده بنیاد شهید جزو مفقودالاثریها رد میشود. خانواده شهید به مدت ۳۹ سال از محل دفن فرزندشان اطلاع نداشتند و سال گذشته با پیگیریهای دوستان و همرزمان شهید خانواده شهید متوجه مزار شهید صفری در بهشت زهرا شدند. مزار شهید در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) است و خانواده شهید پس از سالها بیخبری بر سر مزار شهید حاضر شدند.
احضار سربازهای منقضی ۵۶
هنگامی که جنگ تحمیلی در مهر ۱۳۵۹ شروع شد از سراسر کشور نیروهای داوطلب مردمی برای حضور در جبههها آمدند. همزمان با شروع جنگ، دولت وقت نیز اعلام کرد کسانی که سرباز منقضی سال ۱۳۵۶ هستند به یگانهایشان بروند و خودشان را معرفی کنند. یعنی کسانی که سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفته بودند و سال ۱۳۵۶ خدمت سربازیشان تمام شده بود باید دوباره خودشان را معرفی میکردند و در مناطق جنگی حاضر میشدند. اینها اولین نیروهای کارآزموده نظامی بودند که به صورت داوطلب مردمی در جبهه حاضر شدند و به یگانهایشان پیوستند. تا به حال خیلی مفصل و جامع درباره این سربازان منقضی ۱۳۵۶ صحبت نشده است و این نیروها ناشناخته و مهجور ماندهاند. بیشتر این سربازها، زن و بچه و شغل و زندگی داشتند، ولی قید همه اینها را زدند و به صورت داوطلب به جبهه رفتند. شهید محمد صفری هم یکی از همین سربازهای منقضی ۱۳۵۶ بود. این نیروها پس از ورود به جبهه دو گروه شدند. یک گروه، چون روحیه نظامی را خیلی نمیپسندیدند به یگانهای خودشان نرفتند و در بخشهای دیگر حضور پیدا کردند. این نیروها وقتی متوجه شدند روحیهشان با افسرها و درجهداران ارتش نمیخورد جزو نیروهای مردمی شدند.
مقاومت جانانه
در آبادان و خرمشهر گروه فدائیان اسلام زیرنظر سیدمجتبی هاشمی فعالیت میکرد و نیروهای مردمی از اقشار مختلف را جذب میکرد. سربازان منقضی ۵۶ در خرمشهر به گروه فدائیان اسلام پیوستند و در مقاومت ۳۴ روزه شهر حضور داشتند و تعدادی از نیروهایشان آنجا شهید شدند. پس از اشغال خرمشهر، مشغول دفاع از آبادان شدند و زمانی که دریاقلی سورانی خبر هجوم دشمن را آورد، همراه این نیروها حرکت کردند و از رودخانه بهمنشیر گذشتند و تعدادی از نیروها در همین منطقه شهید شدند. نیروها از ۲۸ آبان تا ۱۷ آذر ۵۹ در منطقه با دشمن درگیر بودند. شاهرخ ضرغام یکی از فرماندهان محور عملیاتی بود که به همراه سربازهای منقضی ۵۶ و تعدادی از نیروهای داوطلب مردمی در منطقه حضور داشت. رزمندگان در این مدت شبیخونهای زیادی به نیروهای بعثی میزدند. مقاومت این نیروهای مردمی در آن روزهای جنگ مثالزدنی بود. آنها با تمام وجود مقابل دشمن ایستادگی میکردند و مانع اشغال و سقوط شهرها میشدند. نیروها میدانستند که اگر آبادان سقوط کند، امکان اشغال خوزستان نیز میرود.
بیخبری ۳۹ ساله
عملیات ۱۷ آذر ۱۳۵۹ و مقاومت رزمندگان مقابل دشمن بعثی از مواردی است که کمتر به آن پرداخته شده است. در این روز نیروهای شجاعی مثل شهید شاهرخ ضرغام و محمد صفری به شهادت میرسند. پیکر بعضی شهدا مثل شاهرخ ضرغام و حسن برازنده هیچگاه پیدا نمیشود و پیکر شهدایی مثل شهید صفری و فتحالله زمانی پس از مدتی تفحص میشود. آن زمان کارت شناسایی و پلاک و از این چیزها نبود و برخی اسمشان را روی پیراهنهایشان مینوشتند و برخی مشخصاتشان را در جیبشان میگذاشتند. پیکر شهید محمد صفری را به تهران میفرستند و در بهشت زهرا دفن میکنند. بنیاد شهید هم همان اطلاعات ساده نام و نامخانوادگی را روی سنگ مزارشان مینویسد و پیکر شهدا را دفن میکند. اما بعدها به خاطر اشتباهات اداری نام شهید صفری در پرونده بنیاد شهید جزو مفقودالاثریها رد میشود. خانواده شهید به مدت ۳۹ سال از محل دفن فرزندشان اطلاع نداشتند و سال گذشته با پیگیریهای دوستان و همرزمان شهید خانواده شهید متوجه مزار شهید صفری در بهشت زهرا شدند. مزار شهید در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) است و خانواده شهید پس از سالها بیخبری بر سر مزار شهید حاضر شدند.