به گزارش خط هشت، کتاب والفجر مقدماتی ماحصل تلاشهای علیرضا لطفاللهزادگان در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است که در قالب روزشمار دفاع مقدس منتشر شده است. در آستانه سالروز عملیات والفجر مقدماتی نگاهی به داشتههای این کتاب میاندازیم.
کتاب پیش رو بیستوسومین جلد از مجموعه کتابهایی است که به صورت روزشمار به وقایع دفاع مقدس میپردازند. در واقع کتاب والفجر مقدماتی جزءبهجزء وقایع رخ داده در خلال روزهای اول دی تا ۳۰ بهمن ۱۳۶۱ را روایت میکند، اما با دقت نظر و نکتهسنجیای که نویسنده کتاب به خرج داده، خواننده میتواند با مطالعه این کتاب، به موضوعات فراموش شده جنگ تحمیلی بپردازد و از حوادث کمتر گفته شده جنگ مطلع شود.
به عنوان نمونه در بخشی از کتاب و در جریان روزشمار جنگ، ما با موضوع توقیف یک هواپیمای حامل اسلحه از مبدأ آرژانتین به ایران روبهرو میشویم که در زمان وقوعش (زمستان ۱۳۶۱) سروصدای زیادی به پا کرده بود. گویا این هواپیما حاوی ۱۳ تن انواع تسلیحات، چون مسلسل و سایر اقلام نظامی بود که با فاش شدن محموله آن، مدتها موضوع بحث رسانههای بینالمللی میشود.
به هر روی با عبور از وقایع منتهی به عملیات والفجر مقدماتی، در روزشمار این عملیات با جزئیات رخ داده در جبهههای جنگ و حتی پشت جبههها باخبر میشویم. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «روزشمار جنگ ۱۷ بهمن ۱۳۶۱... ساعت ۲۱:۳۰ در حالی که افراد حاضر در سنگر عمومی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (ص) در حال خواندن زیارت عاشورا بودند، محسن رضایی و سرهنگ علی صیاد شیرازی رمز والفجر را به قرارگاههای نجف و کربلا اعلام کردند... از حدود ساعت ۲۲ همه یگانهای در خط با یگانهای عراقی درگیر شدند و فقط تیپ ۳۵ امام حسن (ع) در دقایق اولیه عملیات اعلام کرد که به میدان مین برخورد کرده و موفق به عبور نشده است.»
ریزنگری و آوردن جزءبهجزء وقایع، یکی از محاسن کتاب است که باعث میشود خواننده اطلاعات جامعی از آن مقطع تاریخی به دست آورد. به دلیل ماهیت کتاب، نویسنده تنها به وقایع خود عملیات بسنده نکرده و حوادث و حاشیههای مقارن با آن را نیز لحاظ کرده است. پرداختن به حمله ضدانقلاب به یک پایگاه نیروهای خودی در شمال ارومیه، ازجمله این وقایع است که همزمان با والفجر مقدماتی رخ داده بود، اما از آنجا که ما با یک روزشمار روبهرو هستیم، نویسنده از آوردن این واقعه کوچک در برابر واقعه بزرگتری، چون والفجر مقدماتی، کوتاهی نکرده است.
در یک نگاه کلی ما در این کتاب با جزءبهجزء وقایع رخ داده طی دو ماه دی و بهمن ۶۱ روبهرو هستیم که در این مقطع زمانی بزرگترین اتفاق، عملیات والفجر مقدماتی است. از این رو نویسنده و گردآورندگان کتاب سعی کردهاند توضیحات تکمیلیتری درخصوص والفجر مقدماتی به خواننده ارائه بدهند: «با وجود گذشت سه هفته از تصویب کلیات طرح عملیات و برگزاری جلسات متعدد در سطح قرارگاه خاتمالانبیا (ص) قرارگاههای تابعه سپاه پاسداران، مانور عملیات هنوز شکل مشخص و روشنی پیدا نکرده بود و جزئیات آن کاملاً مبهم به نظر میرسید. مشکلاتی همچون کمبود امکانات زرهی، نیاز مبرم به نفربر به علت عمق زیاد منطقه عملیات، یک مرحلهای یا دو مرحلهای اجرا کردن طرح و طراحی مانور در سطح گردانها ازجمله مسائلی بود که فرماندهان یگانها و قرارگاههای فرعی سپاه با آن مواجه بودند.»
مطالعه کتاب مورد اشاره را از بابت درک بهتر شرایط زمانی انجام عملیات والفجر مقدماتی، حال و هوای کشورمان در آن مقطع، اوضاع جبههها و کنشهای بینالمللی در زمستان سال ۶۱ به خوانندگان گرامی توصیه میکنیم.
کتاب پیش رو بیستوسومین جلد از مجموعه کتابهایی است که به صورت روزشمار به وقایع دفاع مقدس میپردازند. در واقع کتاب والفجر مقدماتی جزءبهجزء وقایع رخ داده در خلال روزهای اول دی تا ۳۰ بهمن ۱۳۶۱ را روایت میکند، اما با دقت نظر و نکتهسنجیای که نویسنده کتاب به خرج داده، خواننده میتواند با مطالعه این کتاب، به موضوعات فراموش شده جنگ تحمیلی بپردازد و از حوادث کمتر گفته شده جنگ مطلع شود.
به عنوان نمونه در بخشی از کتاب و در جریان روزشمار جنگ، ما با موضوع توقیف یک هواپیمای حامل اسلحه از مبدأ آرژانتین به ایران روبهرو میشویم که در زمان وقوعش (زمستان ۱۳۶۱) سروصدای زیادی به پا کرده بود. گویا این هواپیما حاوی ۱۳ تن انواع تسلیحات، چون مسلسل و سایر اقلام نظامی بود که با فاش شدن محموله آن، مدتها موضوع بحث رسانههای بینالمللی میشود.
به هر روی با عبور از وقایع منتهی به عملیات والفجر مقدماتی، در روزشمار این عملیات با جزئیات رخ داده در جبهههای جنگ و حتی پشت جبههها باخبر میشویم. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «روزشمار جنگ ۱۷ بهمن ۱۳۶۱... ساعت ۲۱:۳۰ در حالی که افراد حاضر در سنگر عمومی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (ص) در حال خواندن زیارت عاشورا بودند، محسن رضایی و سرهنگ علی صیاد شیرازی رمز والفجر را به قرارگاههای نجف و کربلا اعلام کردند... از حدود ساعت ۲۲ همه یگانهای در خط با یگانهای عراقی درگیر شدند و فقط تیپ ۳۵ امام حسن (ع) در دقایق اولیه عملیات اعلام کرد که به میدان مین برخورد کرده و موفق به عبور نشده است.»
ریزنگری و آوردن جزءبهجزء وقایع، یکی از محاسن کتاب است که باعث میشود خواننده اطلاعات جامعی از آن مقطع تاریخی به دست آورد. به دلیل ماهیت کتاب، نویسنده تنها به وقایع خود عملیات بسنده نکرده و حوادث و حاشیههای مقارن با آن را نیز لحاظ کرده است. پرداختن به حمله ضدانقلاب به یک پایگاه نیروهای خودی در شمال ارومیه، ازجمله این وقایع است که همزمان با والفجر مقدماتی رخ داده بود، اما از آنجا که ما با یک روزشمار روبهرو هستیم، نویسنده از آوردن این واقعه کوچک در برابر واقعه بزرگتری، چون والفجر مقدماتی، کوتاهی نکرده است.
در یک نگاه کلی ما در این کتاب با جزءبهجزء وقایع رخ داده طی دو ماه دی و بهمن ۶۱ روبهرو هستیم که در این مقطع زمانی بزرگترین اتفاق، عملیات والفجر مقدماتی است. از این رو نویسنده و گردآورندگان کتاب سعی کردهاند توضیحات تکمیلیتری درخصوص والفجر مقدماتی به خواننده ارائه بدهند: «با وجود گذشت سه هفته از تصویب کلیات طرح عملیات و برگزاری جلسات متعدد در سطح قرارگاه خاتمالانبیا (ص) قرارگاههای تابعه سپاه پاسداران، مانور عملیات هنوز شکل مشخص و روشنی پیدا نکرده بود و جزئیات آن کاملاً مبهم به نظر میرسید. مشکلاتی همچون کمبود امکانات زرهی، نیاز مبرم به نفربر به علت عمق زیاد منطقه عملیات، یک مرحلهای یا دو مرحلهای اجرا کردن طرح و طراحی مانور در سطح گردانها ازجمله مسائلی بود که فرماندهان یگانها و قرارگاههای فرعی سپاه با آن مواجه بودند.»
مطالعه کتاب مورد اشاره را از بابت درک بهتر شرایط زمانی انجام عملیات والفجر مقدماتی، حال و هوای کشورمان در آن مقطع، اوضاع جبههها و کنشهای بینالمللی در زمستان سال ۶۱ به خوانندگان گرامی توصیه میکنیم.