چاپ کردن این صفحه

التماس یک رزمنده برای ماشین اصلاحی که موها را می‌کَند

یکشنبه, 21 آبان 1402 10:14 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

یکی از رزمندگان دفاع مقدس تعریف می‌کند: «در جبهه فقط یک ماشین اصلاح دستی کهنه برای کوتاه کردن مو داشتیم که آن هم موها را می‌کند. یکی از بچه‌ها شخصی که سلمانی می‌کرد را گول زد و موهایش را خراب کرد. سپس ماشین اصلاح را پنهان کرد.»

به گزارش خط هشت، محمدحسن تاکی یکی از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس تعریف می‌کند: «سال ۱۳۶۰ در یکی از خطوط پدافندی مستقر بودیم و مدتی مرخصی نرفته بودیم. موی سر بچه‌ها بلند شده بود. فقط یک ماشین اصلاح دستی کهنه برای کوتاه کردن مو داشتیم.

اکبر تاکی موهای بیشتر بچه‌ها را کوتاه کرد. تیغه‌های کند آن داد همه را درآورده بود. ماشین، موی بچه‌ها را از ریشه می‌کند و اشکشان را در می‌آورد. نوبت به خود اکبر که رسید، شهید رضا قانع به او گفت: «من یه روشی بلدم که موها کنده نمی‌شه.» 

رفت یک کاسه مسی از یکی از سنگرها پیدا کرد و روی سر اکبر گذاشت. دورتا دور سر او را کوتاه کرد، بعد یواشکی ماشین را بین گونی‌های سنگر مخفی کرد. کاسه را از سر تاکی برداشت و گفت: «بچه‌ها بیاید پدر بزرگ رو ببینین!» 

تا ۴ـ۳ ساعت بعد موجبات خنده بچه‌ها فراهم شده بود. هرچه او به قانع التماس می‌کرد که «رضا بیا بقیه موهای منو کوتاه کن.»، قانع می‌گفت: «ماشین گم شده!»

 

 

منبع: کتاب «موقعیت ننه»

خواندن 85 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)