امروز جنگ، جنگ اقتصادی است و فرمانده امروز «فریاد هل من ناصر ینصرنی» سر داده و دستتنها، شما را صدا میزند، جنگ اقتصادی امروز ناجوانمردانه است، فرمانده میگوید، تنها یکراه برای پیروزی در این جنگ است آنهم «جهش تولید».
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، هر سال ۱۱ اردیبهشت، تنها بهرسم تقویم، یادی میکنیم از پیشگامان عرصه تولید و کارگران زحمتکشی که اگر نباشند، چرخ اقتصاد کشور لنگ میماند، اما سؤال اینجاست، چرا تنها یکبار در سال و آنهم بهرسم تقویم؟! آیا از اهمیت این موضوع غافلیم یا خیلی حوصله کار سخت نداریم؟! کار سخت یعنی تلاش برای احقاق حقوق کسانی که نان بازو میخورند و غم نان دارند، چراکه هرکسی از ظن خودیار این قشر عزیز و فرهیخته میشود.
راستی چرا وقتی میگویند فلانی کارگر است، میگوییم خوب بهسلامتی! اما وقتی میگویند فلانی وکیل و وزیر است تا کمر به احترامش خم میشویم؟ آیا شأن انسانی صاحبان این دو شغل باهم متفاوت است؟ اصلاً صحبت دیگری داریم اگر یک کارگر و یک پزشک به خواستگاری یک دختر برود، به کدامیک بله میگویند؟ کارگر یا پزشک؟ قطعاً پزشک، اما چرا؟
سالهاست کشور را درگیر مدرکگرایی و مرتبههای اجتماعی کاذب کردهایم و آسیبهای فراوانی دیده ولی به روی خود نمیآوریم و برای ترمیم آن آسیبها به سراغ مرهمهای دست چندم میرویم، درصورتیکه پاسخ همینجاست، پیش رویمان! فقط کافی است چشمها را خوب بشوییم و با چشم دل به موضوع نگاه کنیم.
کارگران در وهله اول دنبال شأن اجتماعی هستند
کارگران در وهله اول دنبال شأن اجتماعی هستند، اول شأن اجتماعی این قشر مهم اقتصاد کشور را در جامعه نهادینه کنید و بعد سراغ راههای دیگر بروید، شأن اجتماعی باعث رغبت جوانان به کار تولیدی و فاصله گرفتن آنان از صف منتظر استخدام در دستگاههای دولتی میشود، اینگونه با یک تیر چند نشان زدهاید، هم سایه مدرکگرایی را از سر جامعه کم کردهاید و هم دولت را کوچکتر و هم موتور محرک تولید را روشن کردهاید.
چگونه است که وقتی در مدرسه، معلم از دانش آموزان، شغل پدر را میپرسد، فرزند وکیل و پزشک و مهندس سربالا میکند و میگوید پدرم فلان شغل را دارد اما فرزند کارگر اصلاً خجالت میکشد بگوید پدرم کارگر است، میدانید چرا؟ چون در ذهن او پزشک، وکیل و وزیر مرتبه بالایی دارند اما کارگری که اقتصاد کشور به بازوان او محتاج است در مرتبه پایینتر. شب عید دختر کفاش را دیده بودید در شبکه سه؟ دخترک گفت؟ تا امروز به دوستانم نگفته بودم پدرم کفاش است چون خجالت میکشیدم، این یعنی یک جای کار میلنگد، حالا شما هی از آمارهای بیکاری و اشتغالزایی و بیمه بیکاری سخن بگویید بیآنکه حواستان باشد پی خانه را سست ساختهاید.
سخنی با کارگران عرصه تولید
و اما سخنی دارم با کارگران عرصه تولید، میدانم از بداخلاقیها و نامهربانیها گلهمندید، میدانم از دویدنها و نرسیدنها گلهمندید اما امروز جنگ، جنگ اقتصادی است و فرمانده امروز «فریاد هل من ناصر ینصرنی» سر داده و دستتنها، شما را صدا میزند. جنگ اقتصادی امروز ناجوانمردانه است و حال اقتصاد کشور به خاطر ترکشهای این جنگ ظالمانه، خوب نیست، اما! فرمانده، فریاد یاری سر داده که بشتابید و این جنگ نابرابر را با پیروزی تمامش کنید، فرمانده میگوید، تنها یکراه برای پیروزی در این جنگ است آنهم «جهش تولید»، جهشی که تنها با دستان پرتوان شما محقق شده و قرار است به حول قوه الهی حال اقتصاد را خوب کند، مطمئنم که حال اقتصاد خوب شود، از شرمندگی شما نیز درمیآییم، هرچند که تا عمر داریم سرمان در برابر شما پایین است. کارگران سربازان خط مقدم جبهه اقتصادی بوده و پوتینهایشان را بعد دستور فرمانده محکمتر بستهاند، آخر فرمانده میگوید «ما باید قوی شویم» و سربازان خط مقدم هم میگویند، چشم فرمانده! رزمتان قبول مجاهدان رنجدیده و گمنام جنگ اقتصادی.
و اما این روزها برخیها از کارگران سخن گفتهاند، میگویند، کارگران موتور محرک اقتصادی هستند، ولی حرکت اقتصاد مشکل دارد.
سند توسعه بر اساس آمایش سرزمینی شفاف نیست
عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی میگوید، تحقق حرکت جهشی در بخشهای مختلف تولیدی در استان برای بیرون آمدن از یکنواختی، لازم است، او دلیل عدم پیشرفت تولید و چرخه اقتصادی در استان را عدم شفافیت سند توسعه بر اساس آمایش سرزمینی میداند چراکه مدیران بر اساس سلیقه خود طرحی را ارائه و بعد از پایان مدیریت رها میکنند.
اسدالله عباسی معتقد است مدیران اجرایی بر اساس استراتژی متمرکز عملنکرده و بر اساس سلیقه ارائه طرح دادند، پس باید از جلسات کلیشهای و تکراری عبور کرد و راهکاری مناسب برای پیشرفت و توسعه گیلان ارائه داد.
وی وظیفه نمایندگان مجلس را تقنینی و نظارتی میداند و میگوید: مدیران اجرایی استان باید به ارائه سند توسعه بر اساس آمایش سرزمینی در جهت ارائه راهکاری متمرکز اقدام کنند تا مدیران بر اساس آن برنامه، فعالیت اقتصادی و تولیدی را در استان پیش ببرد.

به کارخانههای نیمهجان، جان دوباره ببخشید
منتخب مردم رشت در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکتها و کارخانههای نیمهجان صنعتی در استان گیلان را نیازمند توجه ویژه میداند و معتقد است: با توجه به شرایط اقتصادی، این دسته از کارخانهها بهسختی حقوق کارگران را پرداخت کرده و درواقع نفسهای آخر را میکشند، پس باید با تمهیدات لازم جان تازهای به این شرکتها بخشید تاچرخش این کارخانهها به حرکت دربیاید.
محمدرضا احمدی میگوید: بخشودگیهای مالیاتی، تعویق و تأخیر پرداخت حق بیمه و بخشودگی یا تأخیر در پرداخت بدهیهای دولت از راهکارهای مهم حفظ شرکتها و کارخانههای نیمهجان است، چراکه برخی از کارخانهها اگر تنها حق مالیات آنها بخشیده میشد، ورشکست نمیشدند، بنابراین باید برای قدرت دوباره کارخانهها و شرکتهای نیمهجان، تمهیدات ویژه اندیشیده شود.
۲۰ هزار کارگر بیکار ناشی از بیماری کرونا در گیلان
عباس علیزاده مدیرکل تعاون، کار ور فاه اجتماعی استان گیلان با توجه به آسیبهای ناشی از شیوع ویروس کرونا، ثبتنام کنندگان بیمه بیکاری در سامانه آنلاین را بالغبر 23 هزار نفر میداند و میگوید: از این افراد، حدود ۲۰ هزار نفر مشمول قانون بیمه بیکاری شدهاند.
شأن اجتماعی کارگران را بالا ببرید
از آمار و ارقام گذشته، یادمان باشد که باید شأن اجتماعی کارگران را بالا ببریم تا رغبت کار تولیدی و یدی در جامعه بیشتر شود و چرخ اقتصاد کشور بیشتر بچرخد، حال کارگران خوب نیست لطفاً چارهای بیندیشید.
منبع: فارس