گروه جهادی هیأت رزمندگان ثارالله به رسم هر هفته در یکی از روستاهای محروم همدان حضور مییابند تا به سهم خود گرد محرومیت را از چهره آن بزدایند، این بار قرعه به نام «ایلانلو» افتاد، روستایی دوردست از توابع کبودراهنگ، جهادیها علاوه بر خدمت مومنانه مشکلات روستا را احصا کردند تا برای رفع آن مسوولان را بسیج کنند.
به گزارش خط هشت، هر هفته یک روستا، قرارشان جمعه هر هفته است، جمعهها و همان حکایت همیشگی انتظار را در کشاش ثانیهها با کار جهادی سپری میکنند. راهی میشوند تا با دیدن محرومیت و ارائه خدماتی از جنس مهربانی علاوه بر ایجاد فرصتی برای خندیدن کودکان روستا، جویای دغدغه اهالی باشند و با همت مردم و کمک مسوولان مشکلاتشان را حل کنند.
روستاهای دورافتاده و کمبرخوردار را شناسایی و هر آنچه در چنته دارند با خود راهی میکنند، خیرانی برای خود دست و پا کردهاند و جهادی با مشی هیأتی وارد میدان شدند تا محرومیت را از چهره روستا و تک تک اهالی بزدایند.
هیأتی که باشی تمام و کمال دلت را میسپاری به کارهای جهادی، جهاد این روزها سنگرسازی برای محرومیتزدایی است، از ساخت خانه و کاشانه تا اطعام روزهداران.
جهادیها یادآور روزهای جنگ و دفاع از حرم هستند آن روز در دفاع از میهن و امروز مدافع آرامش و آسایش، این هفته قرعه به نامم افتاد تا همسفر گروه جهادی هیأت رزمندگان ثارالله همدان شوم.
قدم قدم راهی شدم و اول کار فقط به فکر یادداشت و نکتهبرداری بودم اما کم کم یخم آب شد و با بهانه و بیبهانه همراه بچههای هیأت میشدم، بین آنها تمام حسهای خوب دنیا در وجود آدمی متبلور میشود.
«ایلانلو» روستایی دورافتاده
«ایلانلو» روستای منتخب این هفته بود، روستایی دورافتاده از توابع کبودراهنگ که ۴۵۰ نفر جمعیت را در خود جای داده و ۷۰ کودک و ۳۰ دانشآموز زنگ شور و نشاط زندگی را در آن میدمند.
زبان اهالی کردی و مهماننوازی شاخصه بارز آنهاست، مسیر رسیدن به «ایلانلو» هم پرپیچ و خم است و باید از چند روستا بگذری تا به آن برسی، در میان راههای آسفالته، مسیرهای خاکی را هم تجربه میکنیم و نگاهی به جاده کافی است تا رد بر جا مانده چرخهای ماشین را میان خاک ببینیم به هر روستا که میرسیم، گمان میکنیم مقصد همین جاست، اما هنوز تا «ایلانلو» راه باقی است، بالاخره میرسیم.
اطراف روستا تا چشم کار میکرد تپه و کوه بود، انتهای آسمان به کوهها منتهی شده و گویی لحظاتی آسمان و زمین درآمیخته میشوند. با این وجود هالهای از غبار آسمان یکدست آبی و سفید روستا را در خود فروبرده و آدمی را میآزرد.
کسب و کار اهالی دامداری و کشاورزی جزیی است و یکی در میان بیکار هستند و امیدشان به حمایتهای کمیته امداد، مسوول این اداره در بخش گلتپه برای رسیدگی به وضعیت اهالی در این سفر همراه گروه جهادی شده است.
شوق خدمت به اهالی روستا
گروه جهادی برای ارائه خدمات پزشکی، مشاوره، احکام و رفع شبهات دینی در مدرسه روستا مستقر میشوند، علاوه بر پزشک عمومی یک کارشناس ماما هم همراه تیم است و زنان و مردان در صفهای بلند و کوتاه برای دریافت خدمات پزشکی آمدهاند.
گروه جهادی دارو و تزریقات هم همراه دارد تا درمان بیماریهایی که حاد نیستند کامل انجام شود، اگرچه «ایلانلو» خانه بهداشت دارد اما برنامههای هیأت همهجانبه است و تمام و کمال خدمتی را ارائه میدهند از همین رو در این سفر حدود ۴ میلیون تومان دارو با خود آوردند.
طبق بررسیهایی که گروه جهادی درباره این روستا انجام دادهاند اغلب اهالی درگیر بیماریهای چون فشار خون، دیابت، درد مفاصل و مشکلات دستگاه گوارش هستند.
اگرچه به گفته بهورز خانه بهداشت «ایلانلو» اهالی بیش از هر چیزی از بیماریهای کلیوی رنج میبرند علاوه بر سالخوردگان چند تن از کودکان روستا هم با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند دلیل بروز این بیماری بین اهالی را میتواند آب آلوده و آهکی روستا دانست.
بازار چادر برپا شده برای مشاوره هم داغ داغ است و زنان روستایی برای بیان مشکلات کودکان و نوجوانان خود از هم پیشی میگیرند، آنها به خوبی ارزش کار گروه جهادی را میدانند.
استقبال بانوان برای دریافت خدمات مشاوره بیش از آقایان است و مادران دلسوز راهی چادر میشوند و یکی یکی با رعایت نوبت مشکلات فرزندان و همسران خود را بیان میکنند و به دنبال راهکاری هستند برای اداره بهتر زندگیشان.
کمی آن طرفتر در همان حیاط نقلی مدرسه روستا که سال ۹۶ توسط بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام(ره) به اتمام رسیده چادر احکام برپاست و زنان و مردان مشتاق حضور در این چادر هستند، روحانی همراه کاروان جهادیها جوان و اهل مراوده است و با روی گشاده و لب خندان پاسخ سوالات شرعی روستاییان را میدهد و به بیان احکام میپردازد.
روحانی خوشذوق و جوان گروه جهادی که اغلب وقت خود را با کودکان میگذارند بچههای روستا را با خود همراه میکند و سری به دشت و دمن میزنند جمعشان جمع است و زمان برای آنها متوقف شده است، تمام دشت یکدست فرش میشود زیر پای بچهها و صدای قهقههای آنها آسمان را پر میکند، شوق بازی و چشمان خندان کودکان پای تمام سرگرمیهای قدیمی را به دشت باز میکند از چرخ و فلک تا اتلمتل توتوله، عمو زنجیرباف و گل یا پوچ.
فوتبال و دویدن هم جزو ارکان اصلی بازی پسربچههاست، به طوری که دست در دست یکدیگر دیواری مستحکمتر از هر دژی را میآرایند و یک صدا فریاد خوشحالی سر میدهند.
وجب کوچه به کوچه روستا
در گروه جهادی رزمندگان ثارالله وظایف به خوبی تقسیم شده و هیأتیها میدانند چگونه زمان محدود سفر را خاطرانگیزتر کنند و خدمات خوبی ارائه دهند، بنابراین تعدادی از مسوولان گروه پس از برپایی چادرها به همراه دهیار و اهالی قدم به قدم روستا را وجب میکنند و مشکلات آنها را احصا، با ریزبینی و دقت تمام کوچههای سنگلاخ روستا را یکی یکی ورانداز میکنند.
مسجد، خانه بهداشت، مخزن آب روستا و جادههای خاکی را سری میزنند تا مبادا چیزی از قلم بیفتد، برخی از اهالی با دیدن این گروه به گمان اینکه آنها مسوول دولتی هستند از این مشکل و آن مشکلشان میگویند، جهادیها سراپاگوش هستند اما میان راه هر از چندگاهی هم با تاکید میگویند «هیچ کدام از ما مسوول نیستیم در حقیقت گروه جهادی هستیم و برای خدمت آمدهایم، البته نکات شما را به مسوولان منتقل میکنیم».
قسمتی از مسجد روستا در حال ساخت است و دغدغه همه اهالی است تا زودتر خانه خدا را توسعه دهند تا نمازشان را باشکوهتر از همیشه و مراسم مذهبی را با تمام توان و با حضور همه اهالی آنگونه که شایسته و بایسته است، برگزار کنند.
البته دغدغه دیگرشان هم پرداخت قبض گاز است، این بار تکنولوژی بلای جانشان شده و نمیتوانند بدون قبض کاغذی بهای گاز مصرفی را بپردازند، نگرانند که گازشان قطع شود و یا جریمه به آنها تعلق گیرد، بنابراین انتظار دارند مسؤولان برای آنها تدبیری بیندیشند و این نگرانی را رفع کنند.
ناگفته نماند منبع آب داخل روستا هم چند ماهی میشود که کلرزنی نشده و آب شرب اهالی بهداشتی نیست آخرین بار پاییز کلرزنی شده و تاکنون مسوول مربوطه وضعیت آب روستا را رها کرده است، حداقل باید ماهی یکبار مراحل کلرزنی به آب روستا انجام شود در حالی که این موضوع حیاتی و مهم فراموش شده که باز هم حل آن همت مسوولان را میطلبد، گروه جهادی رزمندگان ثارالله همان جا موضوع را پیگیر شدند تا این مشکل نیز حل شود.
گرد و غبار جزو اصلی زندگی اهالی
اما مهمترین مشکلات اهالی «ایلانلو»، معدن پوکهای است که بر فراز یکی از کوههای مجاور روستا به بهرهبرداری میرسد. وجود این معدن باعث شده اهالی شاهد حجم بالایی از تردد خودروهای سنگین در جادههای اغلب خاکی باشند و یک نسیم کافی است که گرد و غبار را راهی روستا کند، حالا خاک و غبار به جزئی از زندگی مردم بدل شده، عملا خیری هم از معدن به مردم نمیرسد چراکه حتی از اهالی روستا به عنوان نیروی کار در این مجموعه استفاده نمیشود و مدیران و بهرهبرداران اعلام کردند، نیروی کار را خودشان میآورند.
مشکلات روستای «ایلانلو» یکی پس از دیگری نوشته میشود، اهالی دلخوش شدند به حضور گروه جهادی در روستا و خاتمه یافتن مشکلات؛ جوان بلندقامتی از جهادیها همه مسائل و مشکلات را با دقت مینویسد تا در اسرع وقت پیگیری شود و هفتههای آینده با دست پر به روستا بازگردند.
توزیع غذای گرم هنگام افطار
نزدیک اذان مغرب است و وقت اطعام روزهداران، ماشین حاوی غذای گرم هم از همدان به روستا رسیده، جهادیها با کمک دهیار روستا تک به تک به خانه اهالی رفته و افطار آنها را میهمان میکنند، افطاری با طعم همدلی و مهربانی.
اطعام روستاییان پایان کار جهادیهاست اما آغاز راهی برای رفع مشکلات اهالی محروم و مظلوم روستا، برای محرومیتزدایی و حل مشکلات روستاهای دورافتاده و محروم یک دست صدا ندارد بنابراین باید همه پای کار باشند، از خیران نیکاندیش تا مسوولان تلاشگر.
پس از شناسایی مشکلات و ارائه راهکارهای مناسب همت خیران و مسوولان می تواند دغدغه اهالی روستاهای محروم را رفع کند.