چاپ کردن این صفحه

نکاتی از زندگی و تحول شهید تازه‌تفحص‌شده مدافع حرم مجید قربانخانی

‌می‌گفت: حضرت زینب (س) خالکوبی‌هایم را پاک می‌کند!

چهارشنبه, 11 ارديبهشت 1398 13:13 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

شهید مجید قربانخانی از شهدای مدافع است که پیکر مطهرش پس از حدود سه سال و اندی به‌تازگی تفحص و شناسایی شده است. زندگی شهید قربانخانی حاوی نکات فراوانی بود که باعث شد نام او در میان شهدای مدافع حرم پرآوازه باشد.

 

به گزارش خط هشت : شهید مجید قربانخانی از شهدای مدافع است که پیکر مطهرش پس از حدود سه سال و اندی به‌تازگی تفحص و شناسایی شده است (شاید وقتی این مطلب منتشر می‌شود پیکر شهید تشییع هم شده باشد). زندگی شهید قربانخانی حاوی نکات فراوانی بود که باعث شد نام او در میان شهدای مدافع حرم پرآوازه باشد. این شهید با ظاهر و مرامی خاص وارد وادی جهاد شد و به مجید سوزوکی جبهه مقاومت اسلامی شهرت یافت. از ۲۱ دی ماه ۹۴ که مجید به شهادت رسید، تا همین چند روز پیش خانواده منتظر پیدا شدن نشانی از پیکر او بودند که با زحمات نیرو‌های تفحص، پیکر این شهید تفحص شد. سال ۹۵ دیدار و گفت‌وگویی با خانواده شهید داشتیم و آرزویشان را بازگشت پیکر عزیزشان یافتیم. متن زیر برگرفته از گفت‌و‌گویی است که پیشتر با خانواده‌اش انجام داده بودیم.

مجید بربری

آقا مجید بچه محله یافت‌آباد تهران بود. از آن بچه‌های جنوب شهری که مشتی‌گری در مرامش بود و توی محله‌شان به انواع صفت‌ها شناخته می‌شد. مجید بربری یکی از آن‌ها بود. پدر شهید در این خصوص می‌گفت: «دایی‌های من نانوایی بربری دارند، مجید عصر‌ها که از سر کار بر‌می‌گشت، پشت دخل بربری فروشی می‌رفت و نان دست مردم می‌داد. یکی می‌گفت: مجید دو تا بربری بده، آن یکی می‌گفت: مجید چهار تا بربری هم به من بده. سه تا هم به من و... همینطور شد که در محله نامش را مجید بربری گذاشتند. وگرنه کار و بار پسرم چیز دیگری بود.»

عاشق اهل بیت

مجید سوزوکی، مجید بربری یا آقا مجید قربانخانی، هرکه بود ذات پاک این جوان جنوب شهری با محبت اهل بیت درهم آمیخته بود. پدر و مادرش می‌گفتند که مجید شاید خالکوبی کرده و گفتار و منش لوتی‌وار داشت، اما هر جا می‌رفت و هر کاری می‌کرد، حرمت اهل بیت (ع) را نگه می‌داشت. مادر شهید می‌گفت: پسرم عاشق اهل‌بیت (ع) و امام حسین (ع) بود. محرم‌ها طور دیگری می‌شد و شور می‌گرفت. ماجرای تحولش هم در یک هیئت رقم خورد. آنجا پسرم از تعرض تکفیری‌ها به حرم حضرت زینب (س) شنیده و از فرط گریه بی‌حال شده بود. دوستانش می‌گفتند مجید به سرش می‌زد و می‌گفت: مگر ما مرده باشیم که کسی بخواهد دست به حریم اهل بیت (ع) بزند. از همان زمان پسرم تصمیم گرفت مدافع حرم شود.

۴ ماه تا شهادت

فقط چهار ماه زمان نیاز بود تا مجید قربانخانی تصمیم به مدافع حرم شدن بگیرد و در پایان این مدت به شهادت برسد. پدر شهید می‌گفت: «پسرم تنها یک هفته بعد از حضور در سوریه شهید شد. شهید امیدواری از همرزمان برادرم قبل از اعزام خواب می‌بیند که در حرم حضرت زینب (س) مدافعان حرم صف کشیده‌اند. حضرت رقیه (س) می‌آیند و از بین صف چند نفر را نشان می‌دهند و می‌گویند شما‌ها یک قدم جلو بیایید. جلو که می‌آیند به آن‌ها نگاهی می‌اندازند و می‌روند. شهید امیدواری در همان خواب چهره پسرم را دیده بود. در هواپیما و موقع اعزام مجید را می‌بیند و می‌شناسد. به هرحال در سوریه وقتی مجید وضو می‌گرفت، حسین امیدواری و سایر بچه‌ها می‌گویند مجید این خالکوبی‌ها چیست. پسرم در جواب می‌گوید: حضرت زینب (س) به زودی یا پاکش می‌کند یا خاک.» خانم زینب (س) خیلی زود دل پاک آقا مجید را می‌خرد و او را می‌برد. ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴ او به همراه شهیدان مرتضی کریمی، مصطفی چگینی و آژند به شهادت می‌رسد و پیکرش تا همین اواخر در منطقه عملیاتی جا می‌ماند.
 
 
 
 

منبع: روزنامه جوان

خواندن 1144 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)