عبدالرضا موسوی میگوید: تا آن روز، پیش نیامده بود که از خانه دور باشم. آن هم جبهه! جبهه کجا و تهران کجا؟ نزدیک هزار کیلومتر با هم فاصله داشت؛ آن هم جایی که هر لحظه احتمال میرفت شهید یا مجروح شوم.
نویسنده برای نوشتن خاطرات از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲، سی تَن از تخریبچیهای دوران دفاع مقدس را که به «فرماندهان ورود ممنوع» مشهورند و از بنیانگذاران «تخریب» محسوب میشوند؛ گردهم آورد و گلچینی از خاطرات آنها را در این کتاب منتشر کرد.
در ادبیات جنگ، میدان مین را سرزمین «ورود ممنوع» میگویند و این ۳۰ راوی در واقع فرماندهان این سرزمین هستند. محتوای این کتاب توسط یک تیم مصاحبهگر حرفهای تدوین و کار ویراستاری آن را هم دو تن از پیشکسوتان تخریب هستند برعهده داشتند. «فرماندهان ورودممنوع» در سال ۱۳۹۳ برای آخرینبار توسط دکتر مومنیراد و نور صالحی که خودشان از عناصر تخریبچی دوران دفاع مقدس هستند ویرایش شد.
این کتاب به واسطه همین خاطرات دستچین شده میتواند بانک سوژهای ارزشمند برای هنرمندان و نویسندگان دفاع مقدس باشد. از بعد جغرافیایی و از نظر زمانی روایتهای کتاب تنوع قابل توجهی دارد چرا که هر یک از این راویان از یک استان در دفاع مقدس حضور داشتهاند و روایتهای آنان شامل تعقیب و گریزهای ساواک در سالهای پیش از انقلاب تا فعالیتهای مرتبط با تحصن و مینزدایی در سالهای پس از جنگ نیز میشود.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مقدمه کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» نوشته است: «این کتاب رایحهای است از بوستان معطر مردان مردی که بارها بر مسیر به انحراف رفته بشریت، طریق جدیدی گشودند و خطی سرخ و ماندگار را برای گم نشدنها و نیفتادن در انحرافها، نشانهگذاری کردند. این کتاب که با همت مردان لمسکننده آن بوستان و استشمامکننده آن رایحهها به تحریر درآمده است، ذره نوشتهای است از حقیقت آن دنیای نادیده در نیمههای تاریک شب. آفریدهای که ملائکه الله با دیدن عظمتاش سر بر سجده خاک نهادند و فریاد تبارک الله احسنالخالقین سردادند. سرگذشت مردان پاره پاره و تکههای بر زمین فرش شده برای عبور جندالله در حمایت از حزبالله. غنچههای آویزان بربلندیهای سیم خاردارها. سرگذشت بی دست و پاها. سرگذشت چشمهای برخاک افتاده. کلمه تخریب، شاید برای آنچه میبایست در وصف آن جوانان و مردان با عظمت نقل کرد، عبارت جامعی نباشد. تخریب یعنی نافلههای پشت تلههای مرگ. سجدههای شکر پس از بازگشت؛ نه برای زنده ماندن، بلکه برای توفیق حیات بخشیدن.»
انتشارات رسول آفتاب کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» را در سال ۱۳۹۳، با شمارگان یکهزار و ۵۰۰ نسخه، قطع وزیری، ۷۵۲ صفحه و به بهای ۳۵ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.
فرهنگ «دفاع مقدس» چون چشمهای جوشان و زلال از مبانی و امتیازات غنی فرهنگ ایرانی _ اسلامی، میتواند به آبشخوری سالم و پر سود برای تامین نیازهای فرهنگی و اجتماعی نسلهای آینده و تبیین سبک زدنگی آنها قرار گیرد.
مشاور استاندار سمنان در امور ایثارگران گفت: وقایع و خاطرات بسیار ارزشمندی از نقش بیبدیل ایثارگران در هشت سال دفاع مقدس وجود دارد که باید برای نسل امروز بیان شود.
در فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون وظیفه جوانان در برابر دوران دفاع مقدس آمده است: «من مشتاقم که جوان هاى ما قصه جنگ تحمیلى هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفتهایم؛ افراد هم گفتهاند و تشریح کردهاند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتى که وجود داشته است، خیلى براى برنامه ریزى آینده جوان در روزگار ما مهم است.»
یک تحلیلگر سیاسی آمریکایی بر این باور است که توافق اخیر بین امارات متحده عربی و رژیم اسرائیل یک اعتراف به خیانت است.
جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از آغازبهکار ساخت جنگنده سنگین در ارتش خبر داد و گفت: توانستیم برد موشکهای هوابههوای سایدواندر را نیز از ۵ مایل به ۸ تا ۱۲ مایل افزایش دهیم.
مستندساز «بیمرز با حجاب» میگوید: نیاز به حجاب و عفاف را تمام مردم دنیا و بهخصوص خانمها احساس کردهاند.
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) با بیان اینکه این قرارگاه به کمک همه دولتها آمده است، گفت: با توان فنی و مهندسی که داریم توانستیم جای خالی پیمانکاران و شرکتهای بزرگ خارجی را پرکنیم.
چرا باید سرانۀ ابتلا به ویروس کرونا در ایالات متحده که در خطالرأس کاپیتالیسم ایستاده بود، بیش از ۶برابر میانگین سایرین و حتی مناطق فقیرتر و توسعهنیافتهتر از این سرزمین باشد؟
نماینده شرق هرمزگان در مجلس شورای اسلامی طرح راهبردی و محوری توسعه سواحل مکران را بهعنوان یکی از راهبردهای اساسی برای تأمین نیازهای اقتصادی کشور معرفی کرد.
به گزارش خط هشت، حسین رئیسی در گفتوگویي اظهار داشت: توسعه سواحل مکران با یک نگاه ملی با تدبیر زیبای مقام معظم رهبری آغاز شد و پروژههای بزرگ برای توسعه منطقه در حال اجراست.
رئیسی خط انتقال نفت پالایشگاه سیریک و پایانه نفتی عظیم کوهمبارک را که پیش از این کارهای مطالعاتی آن انجام شده بود و اکنون عملیات آن بههمراه دهها طرح پتروپالایش آغاز شده و اجرا خواهد شد برای منطقه حیاتی قلمداد کرد و افزود: ابرپروژه نفتی مکران و دیگر طرحهای مکمل تحول عظیمی در منطقه ایجاد خواهد کرد و اشتغال جوانان بومی را که سالها منتظر چنین فرصتهایی بودند فراهم خواهد کرد.
نماینده مردم شرق هرمزگان در مجلس شورای اسلامی در خصوص جذب سرمایه برای پروژههای محوری و اساسی وابسته به نفت در جهت توسعه سواحل مکران گفت: بسیاری از نیروهای بومی در داخل و خارج را میتوان بهسمت این پروژهها هدایت کرد و از ظرفیت آنها بهره برد.
بیشتر بخوانید
وی یکی از دلایلی را که جوانان هرمزگان در پروژهها سهم اندکی دارند عدم تربیت نیروی انسانی متخصص در رشتههای مورد نیاز اعلام کرد و ادامه داد: باید در هنرستانهای مقطع متوسطه دوم و تحصیلات دانشگاهی در استان متناسب با ظرفیتهای صنعتی که در آیندهای نهچندان دور اتفاق خواهد افتاد رشتههای مورد نیاز دایر شود و ما باید رویکردمان بهسمت تربیت نیروهای فعال ماهر در صنعت فولاد، پتروشیمی و صنایع نفت باشد.
رئیسی نگاه و هدفگذاری پروژههای عظیم ملی را رشد و توسعه متوازن در منطقه دانست و تصریح کرد: همه افراد بهفراخور توان و استعداد باید بتوانند در این ظرفیت عظیمی که نظام در حال ایجاد کردن است سهم داشته باشند و نظارت بر اجرای صحیح کار و سهم بومیان منطقه در صنایع مستقر در آینده زمینه عدالت اجتماعی را فراهم خواهد کرد و این را در مجلس دنبال خواهیم کرد.
وی در خصوص نتیجه طرحهای بزرگ مثل توسعه سواحل مکران و عملیاتهای بزرگ صنعتی گفت: اثر این پروژهها باید منجر به افزایش رشد و ثروت ملی، کم کردن فاصله طبقاتی و رفاه عمومی باشد.
آمریکا با استفاده ابزاری از اقتصاد و تکیه بر سیاست تشویق و ارعاب در این زمینه٬ یک جنگ مخفی را در لبنان سازماندهی میکند که این امر مستلزم هوشیاری ملت و دولت لبنان است.
به گزارش خط هشت، به نقل از تسنيم، 45 سال قبل در چنین روزهایی لبنان درگیر یک جنگ داخلی بود که 15 سال بهطول انجامید و نزدیک به 120 هزار نفر قربانی بهجای گذشت و حتی تا سال 2012 حدود 76 هزار لبنانی همچنان آواره بودند. از زمان امضای «توافق طائف» که به این جنگ پایان داد لبنانیها با تجربهها و درسهای سختی که از جنگ مذکور گرفته بودند مصمم شدند دیگر هرگز اجازه مداخله نیروهای خارجی در اوضاع کشورشان را ندهند و با صلح کنار یکدیگر زندگی کنند.
در آن زمان مردم لبنان با چشمان خود دیدند که مداخلات خارجی کشورشان را به چه آشوبی کشانده است و بنابراین پس از آن همواره از فتنه و جنگ داخلی برحذر بودهاند. آنها همچنین اکنون نیز میبینند که ردپای طرفهای خارجی در بحرانهای داخلی کشورهایی مانند سودان و الجزایر و لیبی و یمن آنها را در چه وضعیت اسفناکی قرار داده است.
بوی فتنههای خارجی در خیابانهای بیروت
این روزهای لبنان و بوی فتنههای خارجی که در خیابانها و برخی محافل این کشور به مشام میرسد شاید بیشباهت به دوره آغازین جنگ داخلی 15ساله این کشور نباشد. موجسواری طرفهای ذینفع خارجی بر جریانهای داخلی لبنان از ابتدا یک موضوع تثبیتشده در این کشور بوده است و هنگام بروز اتفاقات مهم صراحتاً خود را نشان میدهد.
لبنان از چند ماه گذشته با چالشی مواجه شد بهنام بحران اقتصادی! بحرانی که شرایط این کشور را به یک مرز غیرقابل پیشبینی رساند: از استعفای ناگهانی دولت سعد حریری تا قرار دادن لبنان در آستانه یک انفجار داخلی!
احزاب سیاسی و ملت آگاه لبنان بهخوبی میدانستند که بحران اقتصادی این کشور ریشه در گذشتههای دور داشته و مربوط به سه دهه قبل است؛ بنابراین روزهای نخستین آغاز اعتراضات مردمی لبنان در 17 اکتبر 2019 تظاهراتهای این کشور بهشکل عادی پیش میرفت و معترضان خواهان محاکمه فاسدان و بازگرداندن اموال غارتشده کشورشان بودند. اما پس از گذشت چند هفته با نفوذ عناصر خارجی و سیگنالهای غربی به دل تظاهراتها روند اعتراضات تحریف و منجر به بروز بحرانهای دیگر سیاسی و اجتماعی در این کشور شد.
پس از تشکیل دولت جدید لبنان با نخستوزیری «حسان دیاب» که بهعکس نخست وزیر سابق گرایشهای خارجی ندارد٬ امید میرفت اوضاع داخلی لبنان بهتدریج آرام شود.
اما دوره دولت جدید لبنان با نوسانهای جدید نیز همراه شد. تحریکات خارجی برای شورش علیه این دولت در روزهای نخست تشکیل آن٬ درواقع مقدمهای برای بروز یک فتنه بزرگتر با اهداف گستردهتر در راستای منافع محور صهیونیستی ــ آمریکایی در منطقه بود.
فتنهای که طی ماه گذشته با هدایت گروههای وابسته به آمریکا تحت عنوان اعتراض به وخامت اوضاع اقتصادی در حال شکلگیری بود٬ در راستای هدف سنتی محور مذکور در لبنان یعنی نابودی حزبالله سازماندهی شده بود که علی رغم تلاشها و هزینههای فراوان طرفهای ذینفع به نتیجه نرسید.
پروپاگاندای تبلیغاتی آمریکا با ادعای حمایتهای گسترده مالی از لبنان
بحث اقتصاد در سراسر جهان همواره بزرگترین نقطه ضعف و نیز قوت ملتها و دولتها بوده؛ به این معنا که اغلب احتمال بروز آشوب یا چالش در کشوری با قدرت اقتصادی بالا بسیار کمتر از کشوری با توان اقتصادی ضعیف است و میتوان گفت ریشه همه انقلابها و شورشها در جهان همواره به وضعیت اقتصادی برمیگردد.
متأسفانه این موضوع در جهان امروز تبدیل به یک اهرم فشار در خدمت کشورهای بزرگ علیه دولتهای کوچکتر شده است و تلاش میکنند روند رسیدن به اهدافشان را از مسیر اقتصاد دنبال کنند. اتفاقی که امروز در لبنان افتاده نیز با همین هدف است؛ ایالات متحده همواره صراحتاً اعلام کرده است که مردم لبنان باید میان یک زندگی با رفاه اقتصادی و حمایت از حزبالله یک گزینه را انتخاب کنند. واقعیت این است که بخش بزرگی از بحران اقتصادی لبنان علاوه بر فساد مسئولان این کشور٬ ماهیت آمریکایی دارد. بحث تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه ایالات متحده علیه طرفهای مخالف با سیاستهای آن گریبانگیر لبنان نیز شده است و واشنگتن با تحت فشار قرار دادن دولت و ملت این کشور تلاش میکند حزبالله را از صحنه سیاسی لبنان کنار بزند.
آمریکا حزبالله را برای ملت لبنان عامل بحران اقتصادی این کشور معرفی کرده است و همانند وعدهای که به افغانستان داده بود و این کشور را به اوج شکوفایی رساند(!) به لبنانیها نیز همان وعده را بهازای تضعیف و سپس نابودی مقاومت این کشور میدهد. البته همپیمانان منطقهای واشنگتن نیز در این راه برای آن کم نمیگذارند؛ هفته گذشته امارات متحده عربی صراحتاً اعلام کرد که اگر لبنان حزبالله را محدود نکند این کشور نمیتواند هیچ کمکی به آن در حل بحران اقتصادیاش بکند.
اصلی که آمریکا برای اجرای برنامههای خود در لبنان به آن تکیه کرده سیاست «تشویق و ارعاب» است. درحالی که ایالات متحده پیش از این همواره لبنان را تهدید به تحریمهای جدید میکرد٬ پس از اینکه «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله تأکید کرد "برای نجات اقتصادی و مالی کشور باید بهجای قرار گرفتن تحت قیمومیت مؤسسات جهانی و غربی٬ به شرق روی بیاوریم٬" موضع آمریکا تغییر کرد.
«دیوید شنکر» معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود در واکنش به این سخن سید نصرالله بارها تأکید کرد که ایالات متحده اولین کشور در ارائه کمکهای مالی به لبنان است.
شنکر سخنان خود را با ارقام مشخصی آغاز کرد و ادعاهایی از 750 میلیون دلاری که واشنگتن در سال 2019 در قالب کمکهای اقتصادی به بیروت ارائه کرده بود و نیز 25 میلیون دلاری که در 2020 برای مقابله با ویروس کرونا به آن داده بود مطرح کرد.
ماهیت کمکهای آمریکا به لبنان چیست؟
اما واقعاً ماهیت کمکهای آمریکا به لبنان که شنکر منتش را بر سر مردم این کشور میگذارد چیست و نیز مبلغ واقعی آن چقدر است و در کجا هزینه میشود؟
طبق گزارش بودجه مالی آمریکا برای فعالیتهای خارجی که کنگره در سال 2019 منتشر کرد٬ میزان کمکهای ایالات متحده به لبنان در سه سال گذشتهبه شکل قابلتوجهی کاهش پیدا کرده است. کاهش حجم این کمکها هم در بخش ارتش و هم اقتصاد لبنان بهوضوح دیده میشود.
در اواخر 2019 دولت آمریکا اعلام کرد قصد دارد 105 میلیون دلار از کمکهای نظامی به ارتش لبنان را که در سپتامبر همان سال بلوکه شده بود آزاد کند و اجرای آن را تا 2020 به تعویق انداخت.
صرفنظر از ارائه این کمکها و شروطی که برای آن تعیین شده بود٬ 750 میلیون دلاری که دیوید شنکر از آن صحبت میکند هرگز در هیچ گزارش رسمی ثبت نشده و در واقع مجموع همه کمکهایی که ایالات متحده طی سه سال گذشته به لبنان ارائه کرده 463 میلیون دلار است.
اگر تفاوت اعداد میان گزارشهای رسمی آمریکا و اظهارات دیوید شنکر را کنار بگذاریم، مبلغ ادعایی که این مقام آمریکایی در مورد آن صحبت میکند به هیچ وجه با نیاز هیچ یک از بخشهای حیاتی در لبنان مطابقت ندارد و نمیتوان آن را با آنچه کشوری مانند چین میتواند در چارچوب سرمایهگذاریهای خود هزینه کند مقایسه کرد.
اما این اشتباه آماری در سخنان شنکر بهعنوان یک دیپلمات آمریکایی که سابق بر این از کارشناسان اندیشکده واشنگتن در سیاستهای خاور نزدیک بود نمیتواند تصادفی باشد؛ بلکه این ادعا در راستای یک هدف بود: جلوگیری از ایجاد جایگزین برای آمریکا در لبنان.
تحولات موجود در لبنان نشان داد که جریانهای خارجی بهدنبال تحقق اهداف سیاسی خود با بهرهبرداری از حضور مردم در خیابانها بودند، اما مواضع گذشته مسئولان آمریکایی شکی را باقی نمیگذارد که آمریکا و متحدانش در تحقق اهداف خود در منطقه از طریق قدرت سختافزاری و تحریمهای اعمالشده ضد لبنان شکست خوردهاند و این بار تلاش دارند اهداف خود را از طریق رویکردهای نرمافزاری جبران کنند.
راهبرد آمریکا برای مقابله با حزبالله و حذف آن از عرصه سیاسی
در زمان حاضر آمریکا در روند تقابل خود با حزبالله لبنان دو فرضیه را مطرح کرده است:
اول اینکه تشدید تحریمها ضد حزبالله و دولت لبنان بهمرور زمان تأثیرگذار باشد و بتواند حزبالله را از مواضع و سیاستها و نقش نظامی خود بازدارد.
دوم اینکه فشارها از طریق مردم و جریانهای سیاسی و اقتصادی به حزبالله افزایش پیدا کند تا آنها را به تنش در عرصه داخلی بکشاند و به این ترتیب آمریکا بتواند فضای داخلی و بینالمللی را برای متهم کردن حزبالله فراهم نماید.
در همین راستا «دوروتی شیا» سفیر زن آمریکا در بیروت روز جمعه گذشته در اظهاراتی تلویزیونی ادعا کرد که حزبالله مانع حل بحران اقتصادی لبنان است و «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله ثبات لبنان را تهدید میکند.
بیشتر بخوانید
اما در پی این اظهارات، «محمد مازح» قاضی پروندههای اضطراری در منطقه «صور» در جنوب لبنان با صدور حکمی سفیر آمریکا را از هر گونه اظهار نظر رسانهای منع کرد و همه رسانههای لبنانی یا خارجی را که در لبنان فعالیت میکنند از هرگونه مصاحبه با سفیر آمریکا یا هرگونه صحبتی با او بهمدت یک سال منع کرد. بر اساس این حکم، در صورت تخلف رسانهها در لبنان از حکم مزبور، مجازات یک سال توقیف فعالیت و پرداخت 200 هزار دلار جریمه نقدی در نظر گرفته شده است. قاضی لبنانی بر اساس شواهد حاکی از مصاحبه سفیر آمریکا با شبکه عربی الحدث این حکم را صادر کرد که در آن، «شیا» اظهاراتی موهن و تفرقهافکنانه علیه ملت لبنان بیان کرده بود که موجب تعمیق شکاف مذهبی و طائفهای در لبنان شده و خطری برای صلح و امنیت لبنان است.
پس از آن نیز شخصیتها و نهادهای رسمی لبنان نیز از این اقدام محمد مازح استقبال کردند و در نهایت سفیر واشنگتن به وزارت خارجه لبنان احضار شد.
به این ترتیب میتوان گفت که سیاست آمریکا تلاش دارد این نوع جنگ را در لبنان مخفی نگهدارد، اما اینگونه اقدامات لبنانیها نشان میدهد که احزاب و مسئولان این کشور بهخوبی از توطئههای محور صهیونیستی ــ آمریکایی آگاه هستند.
در پایان ملت و دولت و همه مسئولان لبنانی باید طبق تجارب تلخی که از جنگ داخلی 15ساله دارند٬ با هوشیاری اجازه تکرار این بحران را در کشورشان ندهند.