قبل از رفتن غسل شهادت کرد. گفتم: «می‌گویی برمی‌گردم چرا غسل شهادت کردی؟» گفت: «ما باید آماده شهادت باشیم.» از همان در خانه هم خداحافظی کردم. موقع رفتن هر چند قدم که برمی‌داشت، برمی‌گشت و مرا نگاه می‌کرد.

یک تحلیلگر آمریکایی در مصاحبه‌ای اختصاصی گفت که اقدام دولت ترامپ در عدم‌تمدید معافیت‌ها برای خریداران نفت ایران موجب خواهد شد اقتصاد جهان به رکود فرو رود.

نوع حکومت ما در هیچ جای دنیا نمونه‌اش وجود ندارد و می‌طلبید این حکومت برای دوام و بقایش ساختاری داشته باشد که ضربه‌پذیر نباشد. اگر بسیج و سپاه در آن سال‌ها نبودند معلوم نبود الان وضعیت کشور چگونه بود. اگر سپاه در جنگ حضور نداشت ما توان جنگیدن با ابرقدرت‌های آن زمان را نداشتیم.

من دو بار در شرف ترور بودم. یک‌بار بعد از جریان پاوه که در بیمارستان ۵۰۱ بستری شدم یک ضد انقلاب آمده بود ترورم کند که موفق نشد. بار دیگر هم در خلال جنگ تحمیلی وقتی از جبهه برمی‌گشتم یکی از بچه‌های مذهبی محله خبر داد دختر خانمی در همسایگی ما عضو گروهک منافقین است و قصد ترورم را دارد. اطلاعات سپاه را در جریان گذاشتم و دستگیرشان کردند

در کلامش و نگاهش عمق و معنای حرفش را فهمیدم. از همان شهدایی که کنارشان بودیم، دلم را قرص و محکم کردم. با آرامشی عجیب به او گفتم: حالا که بزرگترین آرزویت شهادت است، امیدوارم به آرزوی قلبی ات برسی

۲۵ بهمن ماه ۹۷ بود که خبر رسید اتوبوس حامل تعدادی از نیرو‌های سپاه پاسداران در مسیر خاش - زاهدان مورد حمله انتحاری یک دستگاه خودروی مملو از مواد منفجره قرار گرفته است و ۲۷ نفر از سرنشینانش به شهادت رسیده‌اند.

وقتی خبر شهادتش را شنیدم وضو گرفتم، روسری سفیدم را سر کردم، دو رکعت نماز شکر خواندم و به بیمارستان رفتم. از برادرم خواستم پا‌های محسن را باز کند تا بوسه‌ای دیگر بر پا‌های در راه حق رفته‌اش بزنم...

جالب بود که داستان زندگی یک شهید از سفره هفت‌سین شروع شد و به همان ضیافت نوری رسید که شهدا نزد پروردگارشان از آن روزی می‌خورند. روایت زیر ماحصل گفت‌وگوی ما با اکرم موسوی است که پیش رو دارید.

حاج‌حبیب خبر شهادتش را از حضرت زهرا (س) گرفته بود و اطمینان داشت که به شهادت خواهد رسید. این خواب تأییدی بر شهادت چهار فرمانده رشید تیپ 63 خاتم‌الانبیا بود که حضرت زهرا (س) آن‌ها را شهید اعلام کرد.

اولین بار سال ۱۳۹۴ از مشهد حرکت کرد. بعد از یک ماه آموزش به سوریه اعزام شد. همان دفعه اول که اعزام شد جنگ شدت گرفته بود. حتی یک مرتبه به مرخصی نیامد و شهید شد. مانند یک پرستو به سوریه رفت

حاج‌حبیب خبر شهادتش را از حضرت زهرا (س) گرفته بود و اطمینان داشت که به شهادت خواهد رسید. این خواب تأییدی بر شهادت چهار فرمانده رشید تیپ 63 خاتم‌الانبیا بود که حضرت زهرا (س) آن‌ها را شهید اعلام کرد.

چشم‌انتظاری مادرانه در مرداد ماه سال ۶۷ به اوج خود رسید، وقتی اسرا آزاد شدند، هر آزاده‌ای که به محل می‌آمد ایشان شخصاً به دیدارش می‌رفت و می‌گفت: از پسر من خبر ندارید؟ حسین ما را ندیدید؟

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/ae368b4fe1dcf13bbe5dfb823cce4597.jpg
کتاب «مرزبانان عاشورایی» در مورد شهدای شهرستان ...
cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family