به گزارش خط هشت از یاسوج، عملیات الی بیت‌المقدس  یکی از بزرگترین عملیات‌های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در جنگ با رژیم بعثی است که ۱۰ اردیبهشت آغاز و با آزادی خرمشهر قهرمان در سوم خرداد ۶۱ به اتمام رسید.

۲۳۴ رزمنده از استان کهگیلویه و بویراحمد در این عملیات حضور داشتند و این استان شهید پرور ۴۲ شهید در عملیات آزادسازی خرمشهر تقدیم وطن کرده است.

با گذشت ۳۹ سال از حماسه فتح خرمشهر و بیان خاطرات و دلنوشته‌هایی از آن روزها، اما باز خاطرات آن روز‌ها شنیدنی و خواندنی است.

شهید عبدالله نجفی اولین شهید فرمانده گردان کهگیلویه و بویراحمد و 34 سال است که مفقودالجسد است، سرهنگ غلام‌حسن نجات‌بخش یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در خصوص دلاوری این فرمانده شجاع و مقتدر خاطراتی از رشادت‌های وی در خرمشهر را بیان کرد.

شهید عبدالله نجفی فرمانده گردان تحت امر شهید خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) اصفهان بود به وی ماموریت دادند از سه راه حسینیه به طرف شلمچه و به سمت نیروهای عراقی حرکت کند.

در عمق ۱۰ کیلومتری نرسیده به بصره کار گره می‌خورد،  درگیری سنگین و شدیدی میان نیروهای ایرانی و عراقی رخ می‌دهد.

وی به نقل از آقای نیکنام و فتاح محمدی  از رزمندگان استان ادامه می‌دهد شهید نجفی تا آخرین فشنگ و آخرین گلوله با دشمن بعثی مبارزه می‌کند و بعد مابقی نیروها را دور خودش جمع می‌کند و صدا می‌زند آقایان، پای خاکریز و در سنگر بنشینید دیگر فشنگ و مهمات نیست که بجنگیم در سنگر بمانید تا چند نفر از گردان به عقب برگردند و آنچه بر ما گذشت را برای دیگران نقل کنند.

سایر رزمندگان نمی‌پذیرند و می‌گویند اگر خودت این کار را می‌کنی و تسلیم می‌شوید ما هم تسلیم می‌شویم( شهید نجفی ریش پرپشت و بلند و پیراهن سبز سپاه بر تن داشت) قیافه ایشان مشخص بود که پاسدار و فرمانده است.

خطاب به نیروهایش گفت شما تسلیم شوید بالاخره شاید بعد از سال‌ها اسارت از زندان آزاد شوید و جزئیات این دلاوری را نقل کنید و از طرفی هم چون فشنگ و مهمات نداریم تکلیف بر شما ساقط است راهی نیست عراقی‌ها آمد‌ه‌اند و الان پای خاکریز هستند و رزمندگان را وادار به تسلیم می‌کند.

شهید نجفی خطاب به نیروهایش می‌گوید شما تسلیم شوید اما من قیافه‌ام مشخص است که پاسدار هستم مرا که اسیر کردند شکنجه می‌کنند شاید نتوانم زیر شکنجه‌ها دوام بیاورم و اطلاعاتی را لو بدهم من هر طور شده با سنگ و کلوخ با این افراد می‌جنگم.

خودش روی خاکریز دو تا نارنجک می‌گیرد دستش و به سمت عراقی‌ها پرتاب می‌کند تعدادی از عراقی‌ها کشته می‌شوند عراقی‌ها هم خاکریز را به رگبار می‌بندند، شهید زخمی می‌شود و بدن مطهرش به سمت پایین خاکریز می‌آید و هنوز جان داشت که عراقی‌ها با لودر روی بدن این عزیز خاک ریخت.

در مدت ۲۵ روز عملیات بیت‌المقدس برای  آزادسازی خرمشهر چه مشقت‌ها و سختی‌ها و نخوابیدن و تفکرات فرماندهان که توانستیم خرمشهر را که برای چهارمین بار اشغال شده بود را آزاد کنند.

منبع: فارس