به گزارش خط هشت؛ از روزی که رفتی و دیگر مادر تو را ندید، 34 سال گذشت. جسارت در چشمانت موج می زند؛ مصمم هستی و دیگر تصمیمت را گرفته ای. تفنگی برنو در دست میان آنهمه گل و لای چه می کنی؟ دنبال چه می گردی؟ مادرت کنارت نیست که قربان قدو بالای کوچکت برود؛ اما تو دیگر نه مادر، نه پدر و نه کسی دیگر را نمی شناسی. تو به دنبال نور و زیبایی، به دنبال خدا می گردی و به سمت او می روی.

تو مادرت که تمام زندگی اش بودی را رها کردی و 34 سال بعد برگشتی گویی به تو الهام شده بود که دیگر پیکرت برنخواهد گشت تا جایی که به مادرت این نوید را داده و گفتی مادر جان «هر وقت دلتان برایم تنگ شد به مزار شهدا و سر قبر دوستانم بروید و آنها را زیارت کنید». برای رفتن به جبهه آنقدر جثه کوچکی داشتی که بارها با آمدن و جنگیدنت مخالفت شد؛ ولی این آتش شوق را تاب نیاوردی و حضور در جبهه را بر ماندن در تبریز ترجیح دادی تا اینکه توانستی با اصرار زیاد در کنار چمران، آن بزرگ مرد مبارزه حق علیه باطل مردانه بجنگی.

مادر از نحوه آشنایی حسن با شهید چمران بزرگ‌ترین چریک جنگی، این‌گونه می‌گوید: حسن از اولین روز حضورش در جبهه با شهید چمران آشنا شده بود و با ضمانت چمران از آشپزخانه به خط مقدم راه پیدا کرده بود. بعد هم که در رکاب چمران به گروه جنگ‌های نامنظم ملحق شده و در کنار ایشان مانده بود.

یکبار که زنگ زده بود و با من تلفنی صحبت می‌کرد، شهید چمران پرسیده بودند با کی حرف می‌زنی؟ گفته بود با مادرم و ایشان گفته بود که گوشی را بده می‌خواهم با مادرت صحبت کنم. وقتی با شهید چمران صحبت کردم خیلی از حسن اظهار رضایت می‌کرد و می‌گفت که خیلی پسر زرنگ و کاری ست. اصلاً اجازه نمی‌دهد من هیچ کاری را انجام دهم. همیشه همه جا و در کنار من حاضر و آماده است.

شهید «حسن جنگجو» مانند اسمش جنگید. مردانه نیز جنگید. تا جایی که با سن و سال کمش خیلی زود ردای مردانگی بر تن کرده و رشادت های ماندگاری آفرید. میان شهید حسن جنگجو و شهید چمران علاقه وافر متقابلی وجود داشت. وی در عملیات های «فتح المبین» و «مسلم بن عقیل» فعالانه شرکت کرد و در عملیات مسلم بن عقیل و والفجر 4 به شدت مجروح شد.

شهید حسن جنگجو پس از مجروحیت شدیدی که داشت اما باز هم از حرکت بازنایستاد و هنوز به صورت کامل بهبود نیافته بود که عازم جبهه شد و در جواب آنانی که او را از رفتن به جبهه منع کردند پاسخ داده بود که: «پای برهنه با دشمن خواهم جنگید». در آخرین وداع به خانواده گفته بود که این بار آخری است که به جبهه می روم و شهید خواهم شد.

این آخرین وداع با خانواده بود، شهید جنگجو رفت و با شرکت در عملیات خیبر با حضور پیروزمندانه اش؛ به ندای امام حسین(ع) لبیک گفت و در سال 63 در شرق دجله به فیض شهادت نائل آمد. تصویر زمان پیکار شهید حسن جنگجو یکی از بهترین عکس های دفاع مقدس لقب گرفت که «آلفرد یعقوب زاده» در سال 59 و روزهای نخست جنگ ایران و عراق، آن را ثبت کرد.

منبع: حیات