اکبری که نگارش «آخرین فرصت» را فرصت ناب زندگیاش میداند، در تقدیمیه کتاب نوشته است: این کتاب را به کتابی دیگر تقدیم میکنم به «نهج البلاغه» به تکتک خطبهها، نامهها و حکمتهای آن.
به گزارش خط هشت، طی دهههای گذشته عناوین مختلفی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با نگاه به زندگی رزمندگان و شهدای جنگ تحمیلی منتشر شده است که هرکدام را میتوان پازلی از جنگ توصیف کرد؛ آثاری که هرکدام آینه وقایع اجتماعی و سیاسی دهه 60 در ایران به شمار میآیند.
در سالهای اخیر پرداختن به خاطرات جنگ رنگ دیگری به خود گرفته است؛ بهطوری که از منظر ساختار و سبک پرداختن به روایت راویان با آنچه در دهههای 70 و 80 مرسوم بوده، فاصله قابل ملاحظهای دارد.
در مجموع میتوان گفت خاطرات دفاع مقدس در بیش از یک دهه گذشته کوشیده از فضای شعارزدگی فاصله گرفته و با نگاهی رئال و واقعگرایانه به زندگی شهدا و رزمندگان، آنها را از خطر اسطورههای دستنیافتنی شدن در نظر مخاطبان نجات دهد. این تغییر نگاه، هم مایه جان گرفتن ادبیات جنگ در ژانرهای جدید شد و هم توانست مخاطبان جدیتری برای خود جلب کند.
کتاب «آخرین فرصت؛ روایت زندگی شهید علی کسایی» از جمله این آثار است که از سوی بهنشر منتشر شده و اخیراً مزین به تقریظ رهبر معظم انقلاب شده است.
کتاب که به قلم سمیرا اکبری نوشته شده، راوی زندگی شهید کسایی از تولدو ازدواج تا جبهه و شهادت است.
شهید علی کسایی جوانمرد انقلابی و مربی آموزشهای سیاسی و مذهبی است که در 14 آذر 1334 مصادف با عید غدیر در شیراز به دنیا آمد، در سن 25 سالگی ازدواج کرد که خطبه عقدشان توسط امام خمینی (ره) جاری و مراسم ساده عروسیشان نیز در روز عید غدیر برگزار شد. علی کسایی که زندگیاش را وقف آموزش، تفسیر قرآن و نهج البلاغه و آرمانهای انقلاب اسلامی کرده بود، در روز عروسیاش دعا کرد تا خداوند شهادتش را هم روز عید غدیر قرار دهد.
این کتاب را علاوه بر مرور خاطرات دوران زندگی و رزمندگی شهید علی کسایی، میتوان تاریخ شفاهی دوران انقلاب و جنگ ایران و عراق دانست که در قالب رمانی جذاب؛ «صمیمیت و سادهزیستی»، «احترام به والدین»، «عشق به همسر و فرزند»، «صبر و ایثار»، «توجه به بیتالمال و حقالناس»، «عفت و حیا» و «فداکاری و شهادت» را زیبا و هنرمندانه به تصویر کشیده است.
مسعود فرزانه، مدیرعامل بهنشر، درباره این اثر و انتشار آن در بهنشر میگوید: در سال 1400 با یک روایت سر راست و احساس برانگیز و چالشی درباره شهید کسایی مواجه شدیم. بعد از ارزیابیهای تخصصی به این نتیجه رسیدیم که این روایت میتواند به یک روایت جذاب برای مخاطبان تبدیل شود و خط مبارزاتی و مجاهدت یک شهید را به درستی روایت کند.
وی ادامه داد: ما در حوزه ادبیات دفاع مقدس با دوگانه "مغفول ماندن" و "قهرمانسازی و کلیشهسازی" مواجه هستیم. راه حل این دوگانه، ورود نویسندگان جدید و قلمهای تازه به این عرصه است.
فرزانه با اشاره به مراحل و سبک نگارش کتاب «آخرین فرصت؛ روایت زندگی شهید علی کسایی» گفت: اکبری برای نوشتن این اثر 30 ساعت با همسر شهید گفتوگو کرده است. متن کتاب توانسته از پس ارائه خاطرات به خوبی برآید و مخاطب را با خود همراه میکند. نویسنده، آغاز ماجرای زندگی شهید کسایی را با یک روایت شیرین از سوی همسر شهید آغاز میکند و در ادامه با ایجاد حس تعلیق، مخاطب را یکنفس با خود همراه میکند.
به گفته فرزانه؛ موفقیت دیگر نویسنده این است که پیام کتاب را به شکل غیرمستقیم به مخاطب خود ارائه میدهد.
انتشارات بهنشر کتاب اکبری را با طراحی جلد و رنگ و لعابی جدید روانه بازار نشر کرده است. طرح نخست، ظاهراً اشارهای دارد به یکی از طلاییترین جملات شهید کسایی. او که مدرس قرآن و نهجالبلاغه است، با اشاره به بخشی از سوره مومنون که در آن، مجرمان از خداوند میخواهند که فرصت دوبارهای برای جبران به آنها عطا کند؛ عهدی با همسرش میبندد که زیارت شهدا در گلزار شهدا را فرصت دوبارهای برای خود بدانند تا پس از آن، به جبران مافات بپردازند.
به نشر همچنین این کتاب را با 20 درصد تخفیف در دسترس علاقهمندان قرار داده است. در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
علی اینقدر به زبان عربی مسلطه که راحت آزمون کارپردازان حج رو قبول شد. میتونست تا ده سال بدون هیچ خرجی بره مکه و حقوق هم بگیره، اما فقط همون سال اول رفت که حج واجبش بود. سال بعد مافوقش، حاج آقا فاطمی، با رفتنش مخالفت کرد و گفت حضورش تو ارتش بیشتر لازمه. علی هم دیگه انصراف داد. حاج آقا فاطمی وقتی فهمید خیلی تعجب کرد چطور تونسته از همچین موقعیت لذت بخشی بگذره.
هرکسی نظری در مورد حرفهای محمود داد و من با خودم فکر کردم، بعد از هفت سال زندگی با علی، هنوز خیلی چیزها را نمیدانم.»
سمیرا اکبری که نگارش «آخرین فرصت» را فرصت ناب زندگیاش میداند، در تقدیمیه کتاب نوشته است: این کتاب را به کتابی دیگر تقدیم میکنم به «نهج البلاغه» به تک تک خطبهها، نامهها و حکمتهای آن.
منبع: تسنیم