به گزارش خط هشت از مشهد، کتاب «از دامن مادر» سومین کتاب تاریخ شفاهی فرماندهان خراسانی دفاع مقدس، برگی از زندگی شهید حجتالاسلام «سید مهدی اسلامیخواه» مسئول عقیدتی سیاسی لشکر ۱۶ قزوین است که در واحد تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهیه و توسط «محمد حکمآبادی» به رشته تحریر در آمده است.
«محمد حکمآبادی» نویسنده کتاب «از دامن مادر» در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: آنچه پیشروست، روایتهایی از دامن مادر تا معراج شهادت سید مهدی اسلامیخواه؛ طلبهای مبارز و خستگیناپذیر که به فرموده قرآن کریم، از شمار «وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» بود و برای تحصیل و تبلیغ، فرسخها و مدتها از خانهاش دور میشد. آشنایی با افرادی چون سید علی اندرزگو، در نگاه و مشی سیاسی سید تأثیر فراوانی گذاشت.
بخشی از کتاب
رفته بود نماز بخواند. به خانه که برگشت، آستینها را زد بالا و پای لگن مسی توی حیاط کنار مادرش نشست. مادرش گفت: «پاشوپاشو. این کارها را نکن. پسر بزرگ نکردم که بشینه ور دل من رخت بشوره. الان یکی بیاد ببینه آخوند روستا داره رخت میشوره، چی فکر میکنه؟!» سید مهدی ول کن نبود و تا آخرین تکه، رختها را کنار مادرش شست. همه کار کمک مادرش میکرد؛ از گردگیری و سبزی پاک کردن گرفته تا آشپزی.
میل و قلاب دستش میگرفت و به خواهرش بافندگی یاد میداد. با همان دستهایی که گره در کار رژیم میانداخت، گرههای محکمی گوشه پارچه زد و با آن یک جانماز دوخت. مادرش رو به قبله، منتظر اذن نشسته بود سید مهدی رفت کنار مادرش، جانماز دستساز سفید سادهای را جلو آورد و به مادرش هدیه داد. مادر همان جا پهنش کرد. آن جانماز با هر جانماز دیگری برای مادر فرق داشت...
کتاب «از دامن مادر» در ۱۸۴ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه توسط انتشارات «راه یار» در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است و علاقمندان جهت تهیه این کتابها علاوه بر کتابفروشیها، میتوانند به صفحات مجازی این ناشر به نشانی @raheyarpub و یا سایت vaketab.ir مراجعه کنند.
منبع: دفاعپرس