«اخراجیها»؛ روایتی از ناگفتههایی گردان سلمان
کتاب «اخراجیها» نوشته محمدرضا همتی حاوی ناگفتههایی از دسته اخراجیهای گردان سلمان است که چاپ و روانه بازار نشر شده است.
در بخشی از اینکتاب میخوانیم:
امیر فانوس به دست مشغول چرخیدن بود. صدایش زدم و گفتم: «امیر من نمیتونم بیرون بمونم. بیا یه کاری بکنیم.»
نشانههای تنبیه به تدریج آشکار میشد. دور زمین صبحگاهی به دویدن افتادیم. بعد، کلاغپر، بشین و برپا، سینهخیز، و در آخر هم غلتزدن، آن هم چه غلتزدنی!
تجربهای تلخ و بد بود. حتی، از آن شب به بعد، نگهبانهای شیفت آن شب آمادهباش میخوابیدند، مبادا فردا، دوباره تنبیه در انتظارشان باشد و از گرسنگی بال بال بزنند.
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.