آن روز بخت با پرسپولیس یار نبود و مسابقه به نفع تیم نفت به پایان رسید. طرفداران پرسپولیس که از نتیجه ناراحت بودند، شروع کردند به فحاشی و ناسزا گفتن.
به گزارش خط هشت ، از طرفداران پروپاقرص پرسپولیس بود. خیلی از اوقات باهم به تماشای بازیها مینشستیم. نفت تهران با پرسپولیس بازی داشت که محمد پیشنهاد کرد به ورزشگاه آزادی برویم و از نزدیک بازی را ببینیم. همراه چند نفر دیگر از دوستانمان به تهران رفتیم.
آن روز بخت با پرسپولیس یار نبود و مسابقه به نفع تیم نفت به پایان رسید. طرفداران پرسپولیس که از نتیجه ناراحت بودند، شروع کردند به فحاشی و ناسزا گفتن. محمد ناراحت بود و میگفت از آمدن به ورزشگاه پشیمان شده. خیال میکردم از باخت تیمش ناراحت است؛ ولی با خندهای تلخ گفت: «بازی برد و باخت دارد. از این فحاشی ناراحتم.» تسبیحش را از جیب درآورد و شروع کرد به ذکر گفتن. به این کار عادت داشت. آرامش میکرد.
بریدهای از کتاب «تو برادر من نیستی»؛ خاطرات زندگی شهید مدافع حرم «محمد تاجبخش» (صفحه 80)
نویسنده: صادق عباسی ولدی
ناشر: شهید کاظمی
منبع: حریم حرم