۴۰ روایت از جنگ و کتابهایی که مرزهای زمینی را پشت سر گذاشتند
هزاران کتاب، هشت سال دفاع مقدس را به زبانهای گوناگون بازتاب دادهاند، اما ابتکار و نوآوری، سوژههای ناب و مضامین تازه موجب شده، تعدادی از آنها در ویترین نگاه مخاطب، جایگاه بهتری داشته باشند و در یادها ماندگار شوند. این گزارش را بخوانید و ببینید درباره چه چیزی حرف میزنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «چتهها» مجموعه داستانهای ابراهیم حسنبیگی است که سال ۶۵ نوشته شده است. چته، به معنی دزد گردنه بگیر است که اصطلاحاً به گروهکهای ضدّ انقلاب گفته میشود. حسن بیگی درباره آفرینش داستانهای این مجموعه و آنچه که مربوط به حال و هوایِ طبیعی، سیاسی و اجتماعیِ دیار بحران زده آن زمانِ مناطق کُردنشین ایران است، چنین میگوید: «خلق این گونه داستانها به سالهایی برمیگردد که در منطقه غرب کشور در ارتباط به تبلیغات جنگ و مسائل فرهنگیِ انقلاب فعالیت میکردم. حوادثی که در کردستان به لحاظ سیاسی و نظامی اتّفاق میافتاد، بسیار درخور توجه بود و بعضی از این اتّفاقها اندیشه مرا به خود مشغول میکرد. مجموعه داستان چتهها برگرفته از احساسات گریز ناپذیر این دوره است».
متن تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب بدین شرح است: «بسمهتعالی. رحمت خدا بر این بانوی صبور و باایمان؛ و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنجهای توانفرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامه جهاد دشوارش باز دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «آب هرگز نمیمیرد» روایت جانبازی است که از ابتدای دوران دفاع مقدس حضور فعالانهای داشت. وی از ابتدای سال ۶۲ فرمانده گردان ۱۵۲ حضرت ابوالفضل (ع) لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) بود که در این گردان تا بعد از عملیات کربلای ۵ در سال ۶۵ حضور داشت و به تعبیر سردار حسین همدانی نقش او در عملیات مرصاد مغفول ماند. حاج میرزا محمد سلگی راوی کتاب «آب هرگز نمیمیرد» متولد نخستین روز فروردین ماه سال ۱۳۳۵ از روستای هادی آباد در فاصله ۲۵ کیلومتری شهرستان نهاوند است که سومین فرزند خانواده شیخ علی محمد سلگی است.
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران
«سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامهای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شروع کتاب از سال ۹۰ و بحران سوریه و دمشق که در آستانه سقوط قرار داشت، آغاز میشود و با بازگشت و تداعی خاطرات دوران کودکی همسر شهید در دهه ۴۰ ادامه مییابد. این کتاب حاصل ۴۴ ساعت مصاحبه با همسر شهید است که نوع روایت داستانی هیچ دخل تصرفی را در آن وارد نکرده است.
گروهی از رزمندگان در سرما و بوران منطقه کوهستانی غرب کشور و به منظور نجات مردم گرفتار در کردستان عراق به دل کوه میزنند تا با انجام عملیاتی آنها را از دست مزدوران بعثی نجات دهند و این ماجراجویی است که برای آنها در طول داستان حواشی فراوانی را به وجود میآورد.
برادرت
«خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی
در بخشی از این رمان آمده است:
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.