بچههای تخریب برای عملیات والفجر ۳ به گردانها مامور شده بودند. آنها سر ستون میرفتند و گردان عازم هجوم به مواضع دشمن شد.
به گزارش خط هشت، «حاج رضا ابراهیمی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس در خاطرهای از روزهای جبهه و جنگ روایتی دارد که در ادامه میخوانید.
بچههای تخریب برای عملیات والفجر ۳ به گردانها مامور شده بودند. آنها سر ستون میرفتند و گردان عازم هجوم به مواضع دشمن شد. شهید همت مدام با بی سیم وضعیت گردان را میپرسید. چون آتش دشمن سنگین شده بود و گردان در مسیری میرفت که خطرات زیادی تهدیدش میکرد.
آتش ادوات دشمن روی ستون گردان زیاد بود و بچههایی که سر ستون بودند بیشترین آسیب را دیدند. تخریبچیهایی که مامور به گردان رزمی بودند یکی یکی با ترکش توپ و خمپاره زمین گیر شدند. شهید حاج محسن دین شعاری هم که گردان را همراهی میکرد از ترکش بی نصیب نبود.
تا پشت میدان مین رسیدند فقط یک نفر از بچههای تخریب سرپا بود. ستون رزمندهها نزدیک میدان مین از حرکت ایستاد. همه سراغ تخریبچیها را میگرفتند، غافل از اینکه تخریبچیهای مجروح یکی یکی از ستون جدا شده بودند.
تنها تخریبچی بازمانده خودش را به فرمانده گردان معرفی کرد. فرمانده گردان با تعجب پرسید بقیه بچههای تخریب کجا هستند؟
خبردار شد که زیر آتیش سنگین دشمن مصدوم شدند. تخریبچی تنها به فرمانده گفت: من حاضرم با توکل به خدا به تنهایی داخل میدون مین معبر بزنم. فرمانده گردان یه نگاهی به میدان مین کرد و یه نگاه به تخریبچی و گفت: خاطزجمع هستی که میتونی تنهایی معبر بزنی؟ گفت: آره. باز فرمانده دلش قرص نبود. با بی سیم تماس گرفت، حاج همت پشت بی سیم بود، وضعیت را پرسید و فرمانده گردان گفت: حاجی پشت میدان مین رسیدیم و تخریبچی نداریم. تنها تخریبچی وسط حرفش دوید و گفت: برادر من که هستم کارو انجام میدم. فرمانده داشت از شهید همت اجازه میخواست که مسیر را برگردانند و بعد از رفع مشکل عملیات کنند که شهید همت قبول نکرد.
باز تماس گرفت و گفت یه تخریبچی مونده و میگه خودم به تنهایی میتونم معبر بزنم. بالاخره اصرار تنها تخریبچی گردان مورد قبول و اقع شد و تخریبچی تک و تنها دل به خدا داد و قدم در میدان مین گذاشت و زیر آتش دوشکای دشمن ابهت میدان مین را شکست. سرانجام معبر باز شد و رزمندهها به قلب دشمن زدند.
عملیات که تمام شد یکبار دیگر پادگان دوکوهه با حضور بچههایی که از عملیات برگشته بودند به جنب و جوش افتاد. همه در میدان صبحگاه منتظر حضور فرمانده لشکر بودند. شهید همت لب به سخن گشود و از حماسه رزمندگان لشکر ۲۷ در عملیات والفجر ۳ تجلیل کرد.
شهید همت به صورت ویژه از یک رزمنده به عنوان بسیجی نمونه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) تجلیل کرد. او رزمنده تخریبچی را در کنار خود طلبید، ولی نوجوان تخریبچی امتناع کرد و خواست عملش فقط برای خدا بماند. او کسی نبود جز تخریبچی «امیر ذبیحی» که به تنهایی معبر را باز کرد.
منبع: دفاعپرس