«یادستان دوست» مجموعهای از خاطرات ۲۰۰ رجل سیاسی، فرهنگی و نظامی از رهبرمعظم انقلاب است، در یکی از خاطرات این کتاب به نقش ایشان در جریان آزادسازی سوسنگرد اشاره شده است.
به گزارش خط هشت، عملیات سوسنگرد (آزادسازی سوسنگرد) از جمله عملیاتهای دوران دفاع مقدس بود که در محور سوسنگرد به شکل نیمه گسترده - در 26 آبان سال 59 با فرماندهی مشترک انجام شد. در این عملیات قرار بر این بود که با حضور پاسداران و تیپ 2لشکر92 زرهی خوزستان و همچنین نیروهای ستاد جنگهای نامنظم اجرا شود. طی این عملیات، تمامی هماهنگیها به منظور اجرایی شدن (و نجات مدافعان) تحتنظر آیتالله خامنهای و شهید مصطفی چمران انجام میشد و اینگونه در آن برنامهریزی شده بود که تیپ 2 زرهی 92 به عنوان نیروی اصلی در عملیات آغازگر حمله به سوسنگرد باشد. سرانجام، عملیات مذکور آغاز و در آن، چند فروند "بالگرد توپدار کبری" از این عملیات پشتیبانی کرده و در نهایت منجر به شکسته شده حصر این شهر شد.
کتاب «یادستان دوست» خاطراتی از زندگی رهبر انقلاب است که به کوشش علی شیرازی منتشر شده اسات، این کتاب در حقیقیت ادامهای بر کتاب «پرتوی از خورشید» است که چند سال پیش نسخهای از آن منتشر شد، اما با توجه به حجم خاطرات موجود،کتاب را تکمیلتر شده و در آستانه انتشار است.
«یادستان دوست» خاطرات شخصیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی و ورزشی و ... از رهبر انقلاب است که به چند دوره پیش از انقلاب، پس از انقلاب، دوران جنگ و دوران رهبری تقسیم میشود. در یکی از خاطرات این کتاب که به حضور رهبر انقلاب در جبههها و نقش ایشان در آزادسازی سوسنگرد اختصاص دارد، در خاطرهای تخت عنوان «حضور موثر» به روایت علی کبیری آمده است:
عملیات سوسنگرد (آزادسازی سوسنگرد) از جمله عملیاتهای دوران دفاع مقدس بود که در محور سوسنگرد به شکل نیمه گسترده - در 26 آبان سال 59 با فرماندهی مشترک انجام شد. در این عملیات قرار بر این بود که با حضور پاسداران و تیپ 2لشکر92 زرهی خوزستان و همچنین نیروهای ستاد جنگهای نامنظم اجرا شود. طی این عملیات، تمامی هماهنگیها به منظور اجرایی شدن (و نجات مدافعان) تحتنظر آیتالله خامنهای و شهید مصطفی چمران انجام میشد و اینگونه در آن برنامهریزی شده بود که تیپ 2 زرهی 92 به عنوان نیروی اصلی در عملیات آغازگر حمله به سوسنگرد باشد. سرانجام، عملیات مذکور آغاز و در آن، چند فروند "بالگرد توپدار کبری" از این عملیات پشتیبانی کرده و در نهایت منجر به شکسته شدن حصر این شهر شد.
«دشمن سوسنگرد را محاصره کرده بود. قرار بود عملیاتی برای آزادسازی این شهر صورت بگیرد. آیتالله خامنهای در شورای عالی دفاع حضور داشت و برای حضور در جلسه شورا، 23 آبان 1359 از ستاد اهواز به تهران آمد. آن زمان، بنیصدر رئیسجمهور بود و در شورا هم حضور داشت. ایشان در آن جلسه موضوع سوسنگرد را عنوان کرده بود. بنیصدر قول داده بود که اقداماتی انجام شود. پس از جلسه، آقا به ستاد خودشان در اهواز برگشت و از اهواز تلفنی با بنیصدر که آن زمان در دزفول مستقر بود، تماس گرفت و گفت: «اقداماتی که ارتش قرار بوده در اینجا انجام بدهد، صورت نگرفته و ما میخواهیم یک کاری انجام دهیم.»
بنیصدر به ایشان گفت: «شما تشریف ببرید در ستاد لشکر 92 اهواز و آنجا مسئولان را تشویق کنید. من هم دستور میدهم اقداماتی انجام دهند.»
ایشان با آقای غرضی که آن زمان استاندار خوزستان بود، به ستاد رفت و با فرماندهان نظامی جلسه تشکیل داد و درباره طرح آزادسازی سوسنگرد به توافق نظری رسید. به این ترتیب که ابتدا تیپ دوم لشکر 92 اهواز که در دزفول مستقر بود، به اهواز مأمور بشود و صبح 26 آبان، عملیاتی را برای آزادسازی سوسنگرد آغاز کند. ساعت حدود یازده شب بود که من به ستاد زنگ زدم. این زمان، وقت استراحت آقا بود. شهید چمران به ایشان گفت: «از دزفول تماس گرفتهاند و گفتند تیپی که قرار بود وارد عملیات بشود لازم داریم و نمیشود آن را فرستاد.»
همان هنگام آقا بلند شد و با امیر ظهیرنژاد که آن زمان فرمانده نیروهای ارتش در دزفول بود، صحبت کرد: «اوضاع از چه قرار است؟»
امیر ظهیرنژاد در پاسخ گفت: «این دستور فرماندهی است و ما برای به کارگیری این تیپ به اهواز آمدیم. اگر این تیپ آنجا به کار گرفته شود، احتمال شکست آنها زیاد است. ما نمیتوانیم این تیپ را بفرستیم، چون دیگر نمیتوانیم از آن استفاده کنیم، مگر اینکه دستور ویژهای از فرماندهی برسد.»
آن شب که قرار بود هماهنگیهایی برای عملیات صورت بگیرد، از بیت امام با ستاد آیتالله خامنهای تماس گرفتند و پرسیدند که آنجا چه خبر است؟
ایشان فرمود: «خبر این است که ما طرحی برای عملیات در سوسنگرد ریختیم، ولی تردید داریم مشکلاتی پیش بیاید که این کار عملی نشود، مگر اینکه امام دستور ویژهای صادر بفرمایند.»
گوشی تلفن را به امام دادند و آقا با امام صحبت کرد. امام فرمود: «سوسنگرد باید تا فردا آزاد شود و امیر فلاحی هم باید مباشر مستقیم عملیات بشود.»
پس از این پیام، آقا ساعت یک نیمه شب، دو نامه جداگانه خطاب به سرهنگ قاسمی و جانشین رئیس ستاد مشترک نوشتند. در آن نامه به سرهنگ قاسمی سفارش کردند: «مبادا به خاطر اطلاعات و اخباری که از دزفول میرسد، تیپ دو را رها کنید. شما موظف هستید تیپ را به کار گیرید و آماده کنید.»
به امیر فلاحی هم نوشتند: «شما موظف هستید بیایید و کارها را برعهده بگیرید.»
سپس نامه را به شهید چمران داد که نوشتهای پای آنها بنویسد. شهید چمران هم نامهها را به یک پیک مخصوص داد تا به آنان برساند. صبح زود، تقریباً ساعت سه یا چهار بود که کمکم رزمندگان حرکت کردند و تیپ دو هم به کار گرفته شد. تقریباً ساعت پنج صبح، از خط یک عبور کردند و به طرف سوسنگرد پیش رفتند.
به این ترتیب، با لطف خداوند، همت رزمندهها و وجود واقعاً مؤثر و مستمر و دائمی آیتالله خامنهای، نیروها وارد شهر سوسنگرد شدند و این شهر را آزاد کردند.»
منبع: تسنیم