عملیات والفجر ۱۰ «صدام» دیوانه را وحشتزده کرد و ناقوس مرگ را برایش به صدا درآورد. صدام ابتدا عملیات را تکذیب کرد، اما رسوایی او در شکست سهمگینش چنان فراگیر بود که با وجود سکوت مجامع بینالمللی، باز هم خبر آن منعکس شد و جهان ناباورانه باور کرد.
به گزارش خط هشت : ۲۴ اسفند ۶۶ بار دیگر سکوت حاکم بر جبهه شکسته شد تا فتحالمبینی دیگر رقم زده شود. این عملیات والفجر ۱۰ نام گرفت که در پنج مرحله به اجرا درآمد. شهرهای حلبچه، خرمال، دوجیله، طویله و بیاره عراق و نیز شهر مرزی نوسود ایران که در اشتغال گروهکهای مزدور بود، آزاد شد و در پایان مرحله پنجم رزمندگان به مساحت هزار کیلومتر مربع تسلط یافتند.
بعد از آنکه رزمندگان توانستند پیروزمندانه با آزادی پنج شهر عراق منجمله حلبچه و آزادسازی هزار کیلومتر از اراضی عراق و آزادسازی ۱۲۰ روستا و به اسارت گرفتن هزاران نفر عراقی بزرگترین ننگ و ذلت را بر دامان استکبار بنشاند، رژیم بعثی دیوانهوار با بمباران شیمیایی مردم مظلوم و بیگناه حلبچه هزاران نفر از مردم این منطقه را مورد حمله شیمیایی قرارداد که نتیجه آن شهید و مجروح شدن ۱۰ هزار نفر از مردم منجمله زنان و کودکان بوده است. صدام میدانست که قطع حیات سیاسی نظامی وی در شمال عراق به معنای سقوط قطعی وی خواهد بود با این وجود سعی کرد تا با چنگ و دندان آن را حفظ کند. شکست عراق در این عملیات چنان برای صدام آزار دهنده بود که او وحشیانه خشمش را بر سر مردم مظلوم حلبچه سرازیر کرد. این عمل ددمنشانه جو سیاسی را علیه او تغییر داد. سازمان ملل، رئیس کشورهای غیرمتعهد و اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان مجبور به اعتراف عمل وحشیانه صدام شدند. حلبچه سند رسوایی رژیم بعث و استکبار است. با این عمل صدام، حجت بر جهانیان تمام شد که چرا مردم ایران برابر رژیم بعث مقابله کرده و به دفاع از خود میپردازد. در ادامه مروری بر عملیات والفجر ۱۰ داریم که میخوانید:
در مرحله اول هوانیروز با انجام دهها پرواز عملیاتی امان را از نیروهای زبون بعثی گرفته بودند. آنها لحظهای تدارکات نیروهای رزمنده در خط مقدم را متوقف نکردند. نیروهای جهادگر نیز با ایجاد جادههای مناسب در ارتفاعات سر به فلک کشیده و نیز احداث پلهای حیاتی جهت تردد رزمندگان نقش مهمی ایفا کردند. خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز استحکامات دشمن را بر هم کوبیدند.
رژیم بعث نمیخواست این شکست را باور کند از این رو سکوت کرد. تنها طارق عزیز در گفتوگویی اظهار کرد که اخبار مربوط به عملیات نیروهای ایرانی در جبههها یک شایعه است. این در حالی که در ورودی شهر خرمال، گروهی از مردم به استقبال رزمندگان آمده بودند.
در جریان مرحله دوم عملیات والفجر ۱۰، سرلشکر علی حسین عبدالعقاوی فرمانده لشکر ۴۳ پیاده به اسارت ما درآمد. در مرحله سوم عملیات نیز واحدزرهی سپاه با تانکهای غنیمت گرفته شده سازماندهی دشمن را بر هم زدند. یک پیرزن سالخرده کرد که برای رزمندگان غذا تهیه میکرد با خوشحالی گفته بود: «دو پسرم را صدا به بهانه واهی به جنگ کشاند. آنها کشته شدند. امروز روز خوشحالی من است.»
خلبانهای هوانیروز در جریان عملیات «والفجر ۱۰» با انجام ۵۵۸ سورتی پرواز ضربات کوبندهای به دشمن وارد کردند. دشمن به منظور جلوگیری پیشروی دشمن، دهها هزار مین در مقابل خطوط پدافندی خود کار گذاشته بود که برادران تخریبچی معابری برای رزمندگان ایجاد کردند. پس از بمباران شهر حلبچه رزمندگان، مردم شهر را به پشت مناطق عملیاتی منتقل کردند.
منطقه مرحله پنجم عملیات «والفجر ۱۰» از شمال به سلسله ارتفاعات آزاد شده «سورن» از جنوب به دشت وسیع شرق دریاچه دربندیخان، از شرق به شهر آزاد شده خرمال و از غرب به شهر سید صادق که در ۴۵ کیلومتری سلیمانیه و ۲۳ کیلومتری حلبچه واقع است، متصل میشود. سرلشکر علیحسین عبدالقاوی فرمانده لشکر ۴۳ عراق، اعلام کرده بود که صدام به فرماندهان رده بالا دستور داده بود که اگر در مقابل نیروهای ایرانی مقاومت نکنند، اعدام خواهند شد و خانوادههایشان مورد آزار قرار میگیرند.