به گزار ش خط هشت ، سی و هفت سال پیش در چنین روزهایی جبهههای جنگ در تب و تاب مقدمات عملیاتی بود که شکست یا پیروزی در آن، تأثیر غیر قابل کتمانی در سرنوشت جنگ داشت. اولین تلاش گسترده ایران برای ورود به خاک عراق، ریسک بزرگی بود که تبعات گستردهای داشت. از یک طرف ابرقدرتها را از ترس نفوذ منطقهای ایران به تکاپو میانداخت و از طرف دیگر بهانههای لازم را به جریانهایی میداد که زمزمههای اتمام جنگ را تا آن لحظه مخفی نگاه داشته بودند.
جایگاه عملیات رمضان در تاریخ جنگ کمنظیر است. تقریباً اولین حرکت گسترده ایران برای پایان جنگ به شمار میرود. بیش از دو ماه قبل که الی بیتالمقدس برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد، فرماندهان ایرانی میخواستند به سمت همان اهدافی بروند که رمضان در پی آن بود؛ عبور از مرز و پیشروی به سوی بصره. اما چون عراق مرزهایش را به روی واحدهایی ایرانی بست و مقاومت زیادی نشان داد، ایرانیها تصمیم گرفتند به جای ورود به خاک عراق، بر روی فتح خرمشهر متمرکز شوند.
یک ماه و بیست روز بعد از فتح خرمشهر، رمضان میخواست کار نیمه تمام الی بیتالمقدس را تمام کند. البته این بار دیگر دغدغه آزادی خرمشهر وجود نداشت و توازن قوا به نفع جبهه ایران میچربید. عراق حدود ۲۰ هزار اسیر داده بود و ایران نیز با بهکارگیری غنائم دو عملیات فتحالمبین و الی بیتالمقدس قویتر از هر زمان دیگری به نظر میرسید. از طرف دیگر جبهه ایران، رزمندگانی را به عملیات رمضان میفرستاد که دیدن صف طویل اسرای عراقی در عملیات قبلی، اعتماد به نفس آنها را به حد اعلی رسانده بود.
به هر روی رمضان با امیدواریهای بسیاری در گرمای تیرماه ۱۳۶۱ مقدمهسازی و انجام شد. تقریباً همه جهان میدانستند ایران قصد ورود به خاک عراق را دارد. منطقه مورد نظر هم تقریباً مشخص بود. شرق بصره و عبور از مناطق مرزی پاسگاه زید و شلمچه که نزدیکترین نقاط به بصره محسوب میشدند.
آن طرف، دشمن نیز خودش را آماده رویارویی با ایرانیها کرده بود. عراق در فاصله یک ماه و ۲۰ روز بعد از شکست در خرمشهر به سرعت واحدهای نظامیاش را بازسازی کرد. همچنین از استراتژی موانع مدد گرفت که تا پایان جنگ آن را رها نکرد و رفته رفته به تکامل رساند. در همین عملیات رمضان آرایش مثلثی سنگرهای عراقی، نیروهای ایرانی را بارها غافلگیر کرد. یک ضلع از این موانع که شکافته میشد، نیروی مهاجم (ایرانیها) وارد محیط داخلی مثلث میشدند. سپس ضلع شکافته شده توسط عراقیها ترمیم میشد و رزمندهها از سه طرف مورد حمله قرار میگرفتند.
عملیات رمضان از ۲۲ تیر تا هفتم مرداد در گرمای شدید تابستانی آن هم در منطقهای که گرمایش در عراق و ایران معروف است، انجام گرفت. جز لیبی هیچ کشوری از ایران دفاع نکرد و جامعه جهانی به تأسی از تبلیغات ابرقدرتهای غرب و شرق، حمایت خود را از عراق اعلام کرد. چنانچه بعثیها قبل و حین عملیات از پشتیبانی نیروهای منطقهای و فرامنطقهای بهرهها بردند.
به هر روی ایران در عملیاتی که قرار بود سرنوشت جنگ را مشخص کند، شکست خورد. ما با روی دیگری از جنگ آشنا شدیم که به وضوح از دخالت بیگانگان رنج میبرد. انشقاق داخلی که منتظر بهانهای برای ابراز وجود بود، ورود به خاک عراق را پیراهن عثمان کرد و علناً به مخالفت با تداوم جنگ پرداخت. سوت آغاز عملیاتی فرسایشی نواخته شده بود که از سوی جریانهای داخلی و خارجی پیش برده میشد. به موازات شعار گروههای معاند که ایران را از جایگاه مدافع به جایگاه مهاجم تزنزل میدادند، غرب و مشخصاً امریکا نیز جسارت بیشتری برای نزدیک شدن به عراقی پیدا کرد که پیشتر آن را جزو دولتهای تروریستی اعلام کرده بود.
عملیات رمضان مثل دو روی سکهای بود که این طرف و آن طرفش تفاوت عمدهای با هم داشت. پیروزیاش میتوانست پایان خوشی بر یک جنگ تحمیل شده باشد و شکست در آن به مثابه ورود به دورهای از منازعات فرسایشی که دورنمای زیبایی از پایان جنگ ارائه نمیداد.
جایگاه عملیات رمضان در تاریخ جنگ کمنظیر است. تقریباً اولین حرکت گسترده ایران برای پایان جنگ به شمار میرود. بیش از دو ماه قبل که الی بیتالمقدس برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد، فرماندهان ایرانی میخواستند به سمت همان اهدافی بروند که رمضان در پی آن بود؛ عبور از مرز و پیشروی به سوی بصره. اما چون عراق مرزهایش را به روی واحدهایی ایرانی بست و مقاومت زیادی نشان داد، ایرانیها تصمیم گرفتند به جای ورود به خاک عراق، بر روی فتح خرمشهر متمرکز شوند.
یک ماه و بیست روز بعد از فتح خرمشهر، رمضان میخواست کار نیمه تمام الی بیتالمقدس را تمام کند. البته این بار دیگر دغدغه آزادی خرمشهر وجود نداشت و توازن قوا به نفع جبهه ایران میچربید. عراق حدود ۲۰ هزار اسیر داده بود و ایران نیز با بهکارگیری غنائم دو عملیات فتحالمبین و الی بیتالمقدس قویتر از هر زمان دیگری به نظر میرسید. از طرف دیگر جبهه ایران، رزمندگانی را به عملیات رمضان میفرستاد که دیدن صف طویل اسرای عراقی در عملیات قبلی، اعتماد به نفس آنها را به حد اعلی رسانده بود.
به هر روی رمضان با امیدواریهای بسیاری در گرمای تیرماه ۱۳۶۱ مقدمهسازی و انجام شد. تقریباً همه جهان میدانستند ایران قصد ورود به خاک عراق را دارد. منطقه مورد نظر هم تقریباً مشخص بود. شرق بصره و عبور از مناطق مرزی پاسگاه زید و شلمچه که نزدیکترین نقاط به بصره محسوب میشدند.
آن طرف، دشمن نیز خودش را آماده رویارویی با ایرانیها کرده بود. عراق در فاصله یک ماه و ۲۰ روز بعد از شکست در خرمشهر به سرعت واحدهای نظامیاش را بازسازی کرد. همچنین از استراتژی موانع مدد گرفت که تا پایان جنگ آن را رها نکرد و رفته رفته به تکامل رساند. در همین عملیات رمضان آرایش مثلثی سنگرهای عراقی، نیروهای ایرانی را بارها غافلگیر کرد. یک ضلع از این موانع که شکافته میشد، نیروی مهاجم (ایرانیها) وارد محیط داخلی مثلث میشدند. سپس ضلع شکافته شده توسط عراقیها ترمیم میشد و رزمندهها از سه طرف مورد حمله قرار میگرفتند.
عملیات رمضان از ۲۲ تیر تا هفتم مرداد در گرمای شدید تابستانی آن هم در منطقهای که گرمایش در عراق و ایران معروف است، انجام گرفت. جز لیبی هیچ کشوری از ایران دفاع نکرد و جامعه جهانی به تأسی از تبلیغات ابرقدرتهای غرب و شرق، حمایت خود را از عراق اعلام کرد. چنانچه بعثیها قبل و حین عملیات از پشتیبانی نیروهای منطقهای و فرامنطقهای بهرهها بردند.
به هر روی ایران در عملیاتی که قرار بود سرنوشت جنگ را مشخص کند، شکست خورد. ما با روی دیگری از جنگ آشنا شدیم که به وضوح از دخالت بیگانگان رنج میبرد. انشقاق داخلی که منتظر بهانهای برای ابراز وجود بود، ورود به خاک عراق را پیراهن عثمان کرد و علناً به مخالفت با تداوم جنگ پرداخت. سوت آغاز عملیاتی فرسایشی نواخته شده بود که از سوی جریانهای داخلی و خارجی پیش برده میشد. به موازات شعار گروههای معاند که ایران را از جایگاه مدافع به جایگاه مهاجم تزنزل میدادند، غرب و مشخصاً امریکا نیز جسارت بیشتری برای نزدیک شدن به عراقی پیدا کرد که پیشتر آن را جزو دولتهای تروریستی اعلام کرده بود.
عملیات رمضان مثل دو روی سکهای بود که این طرف و آن طرفش تفاوت عمدهای با هم داشت. پیروزیاش میتوانست پایان خوشی بر یک جنگ تحمیل شده باشد و شکست در آن به مثابه ورود به دورهای از منازعات فرسایشی که دورنمای زیبایی از پایان جنگ ارائه نمیداد.