به مناسبت سالروز عملیات والفجر ۱۰؛

استقبال گرم مردم حلبچه از رزمندگان نوشته شده توسط: نویسنده

پنج شنبه, 03 تیر 1400 14:57 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

پیرزن هلهله‌کنان در خیابان‌های شهر به راه افتاد. مردم با شنیدن صدای او از خانه‌ها بیرون آمدند و کم‌کم کوچک و بزرگ، زن و مرد به‌صورت تظاهرات در خیابان‌ها راه‌پیمایی کردند و هم‌صدا با نیروهای ما تکبیر می‌گفتند.

 

به گزارش خط هشت، پیرزن هلهله‌کنان در خیابان‌های شهر به راه افتاد. مردم با شنیدن صدای او از خانه‌ها بیرون آمدند و کم‌کم کوچک و بزرگ، زن و مرد به‌صورت تظاهرات در خیابان‌ها راه‌پیمایی کردند و هم‌صدا با نیروهای ما تکبیر می‌گفتند.

در عملیات والفجر ۱۰، پس از تحقق یکی از مهم‌ترین اهداف عملیات که تصرف شهر حلبچه بود، رزمندگان اسلام وارد این شهر شدند. شهر به حالت نیمه تعطیل درآمده بود. بااین‌حال، مردم گروه، گروه از خانه‌ها بیرون آمدند و به تماشای رزمندگان که مشغول پاک‌سازی مراکز دولتی بودند، ایستادند. بعضی نیز ضمن خوش‌آمد گویی، برای آن‌ها دست تکان می‌دادند. آن‌هایی هم که از شهر خارج شده بودند، ساعاتی بعد بازگشتند و شهر کاملاً به حالت عادی خود درآمد.

البته پایبندی جمهوری اسلامی به رأفت و مدارا با غیرنظامیان بر اساس آموزه‌های دینی، در شکل‌گیری این وضعیت آرام و دل‌نشین مؤثر بود.

به نیروها دستور داده شده بود، از خروج مردم جلوگیری نکنند. همچنین با توجه به‌احتمال سوءاستفاده نیروهای دشمن- که در میان مردم بودند- یگان‌ها موظف شدند، هیچ‌گونه مشکلی برای مردم ایجاد نکنند و آن‌ها را آزاد بگذارند تا از هر مسیری که بخواهند از شهر خارج شوند.[۱]

در بخشی از پیام فرمانده کل سپاه خطاب به رزمندگان آمده بود:

«همان‌طور که امام عزیز فرمودند؛ هر رزمنده‌ای موظف است؛ سلام گرم و خالصانه ملت شهیدپرور ایران را به مردم از بند رسته سرزمین محمدی شهرهای آزادشده ابلاغ کند و با کمال محبت و برادری برخورد نموده و دل آن‌ها را پس از سال‌ها تحمل رنج‌های برخاسته از ظلم صدامیان شاد نماید.»[۲]

یکی از نیروهای تیپ ۷۵ ظفر درباره نحوه برخورد مردم با رزمندگان گفت «وقتی وارد شهر شدیم، هیچ‌کس داخل خیابان‌ها نبود، پس از مدتی پیر زنی را دیدیم. به او گفتیم که مردم در امان جمهوری اسلامی هستند و هیچ‌کس ترس نداشته باشد.

پیرزن هلهله‌کنان در خیابان‌های شهر به راه افتاد. مردم با شنیدن صدای او از خانه‌ها بیرون آمدند و کم‌کم کوچک و بزرگ، زن و مرد به‌صورت تظاهرات در خیابان‌ها راه‌پیمایی کردند و هم‌صدا با نیروهای ما تکبیر می‌گفتند.»

محمد صالحی جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) که ساعاتی بعد وارد حلبچه شد، دراین‌باره می‌گوید «وارد شهر که شدم، مردم عادی رفت‌وآمد می‌کردند و با صدای تکبیر از رزمندگان استقبال می‌کردند.

 

 

منبع: فاتحان

خواندن 816 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...
cache/resized/f7feb7106320e4056d6f270bde631ff6.jpg
ماجرای فکر آوینی کتابی است با موضوع گفتارهایی در ...
cache/resized/9fbeadaffe6db7f248c99c58e4be83af.jpg
کتاب «همسایه حیدر» نوشته فاطمه ملکی با تحقیق بتول ...
cache/resized/59473b7526a7b1245ba86423bd3b4912.jpg
عکس رزمندگان استان اردبیل در جبهه‌های حق علیه ...
cache/resized/c388db15b9aea6f541ad0fd1dc3e7f86.jpg
به مناسبت گرامی داشت روز شهدا آیین رونمایی از ...
cache/resized/cc13499ebc08016c8970234fdd9aa860.jpg
اولین کتاب کشور در رثای سپهبد شهید قاسم سلیمانی، ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family