به گزارش خط هشت، رحیم محمدی؛ پیروزی انقلاب اسلامی در ایران موجب شد تا ابرقدرتهای نظامی آن زمان منافع خود را در ایران از دست رفته ببینند، به همین علت از بدو پیروزی انقلاب کارشکنیها، توطئهها، ترورها و کودتاهای متعددی برای به شکست کشاندن این انقلاب مردمی با حمایت دولتهای شرقی و غربی در کشورمان شکل گرفت؛ اما هیچکدام از آنها به نتیجه نرسید؛ لذا ابرقدرتهای آن زمان با تحریک صدام و با دستاویز قرار دادن تضییع حق کشور عراق به واسطه قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر، جنگی نابرابر را علیه مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز کردند؛ جنگی که اتمام آن هشت سال بعد صورت گرفت.
رژیم بعثی عراق که با چراغ سبز دولتهای شرقی و غربی حمله سراسری خود را به میهن اسلامیمان آغاز کرده بود، توانست بخشهای قابل توجهی از خاک کشورمان از جمله خرمشهر را به اشغال نظامی خود در بیاورد؛ اما وقتی یک فرد انقلابی به جای بنیصدر، مدیر سیاسی کشورمان شد و نیروهای انقلابی به تدریج به صحنه مدیریت کشور حضور یافتند، وضعیت جبههها هم که تا قبل از آن به نفع ارتش عراق بود، تغییر یافت و رزمندگان کشورمان توانستند ابتدا موفقیتهای کوچکی را در جبههها به دست آورند و سپس با کسب این موفقیتها و گرفتن روحیه ناشی از غلبه بر ارتش مجهز و کلاسیک عراق، به سمت انجام عملیاتهای بزرگ رفتند.
لذا از ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ که در واقع اولین عملیات موفق با عنوان «فرمانده کل قوا» بعد از تغییر مدیریت سیاسی کشورمان صورت گرفت تا سوم خرداد سال بعد و آزادسازی خرمشهر یعنی طی چهار عملیات بزرگ، بخش زیادی از سرزمینهای اشغالی کشورمان در جنوب کشور آزاد شد؛ ولی پس از اتمام عملیات آزادسازی خرمشهر تا سه سال و نیم بعد نتوانستیم عملیات بزرگ موفقی انجام دهیم که از جمله علل آن میتوان به جدا شدن یگانهای زمینی ارتش و سپاه از هم در انجام عملیاتها، و افزایش کمکهای اطلاعاتی و مستشاری دولتهای شرقی و غربی به ارتش صدام اشاره کرد.
زمانی که عملیات فتحالمبین با موفقیت به اتمام میرسد در فاصله زمانی کوتاهی فرماندهان جنگ، نیروها را برای انجام عملیات بزرگ دیگری که همانا عملیات الیبیتالمقدس بود، بسیج میکنند و طی حدود یک ماه جنگ مداوم با ارتش صدام، موفق میشوند بخشهای زیادی از اراضی اشغال شده خوزستان را مجدد بازپس بگیرند.
اما اینکه چرا بعثیها با وجود داشتن اطلاع قبلی از قصد رزمندگان کشورمان برای آزادسازی خرمشهر، نتوانستند این شهر را همچنان در اشغال خود نگاه دارند، به واسطه بی اطلاعی آنها از زمان عملیات و تاکتیک عملیاتی بود؛ زیرا آنها تصورشان بر این بود که ایران بعد از عملیات فتحالمبین، حداقل دو تا سه ماه زمان برای بازسازی نیروها و تقویت تجهیزات نظامی نیاز دارد، در حالی که عمده نفرات رزمندگان اسلام تقریباً پس از گذشت یک ماه از اتمام عملیات فتحالمبین، در منطقه حضور یافتند و بدین ترتیب عملیات الی بیتالمقدس را آغاز کردند؛ لذا این برای ارتش عراق قابل قبول نبود که فرماندهان و رزمندگان کشورمان بتوانند طی این مدت کوتاه، عملیات بزرگ آزادسازی خرمشهر را به وسعت دو برابر منطقه عملیاتی فتحالمبین انجام دهند.
پس موضوع یادشده نشان میدهد که چنانچه در صحنه نبرد بتوان دو عامل زمان و تاکتیک را به درستی اعمال و اجرا کرد، میتوان با وجود اطلاع قبلی دشمن از قصد رزمندگان، دشمن را با شکست مواجه ساخت؛ البته شاید در جنگهای آینده به واسطه استفاده روزافزون از فناوریهای جدید، نقش نیروی زمینی به آن وسعتی که در دفاع مقدس بود، نباشد و نسبت به آن دوران کمتر باشد، اما باز همچنان دو عامل یادشده تأثیر مهمی در پیروزی و شکست در صحنه نبرد دارد؛ در واقع این درسی بود که باید از عملیات آزادسازی خرمشهر گرفت و آن را در صورت بروز جنگی در آینده مد نظر قرار داد.
منبع: دفاعپرس