خبرگزاری فارس ـ زهره سعیدی: سالیانی است که واژگان فلسفه علم، دین، اخلاق، طبیعت، فرهنگ و ... در دائرةالمعارف فلسفی اهالی اندیشه جا افتاده است. در مغرب زمین این نوع فلسفهها وجود داشته و به حوزه فلسفی ما نیز منتقل شده و جایگاه خود را باز کرده است، البته معنی این سخن این نیست که چنین مباحثی در فلسفه ما وجود نداشته است بهرحال چنین موضوعاتی در بین فیلسوفان اسلامی نیز موجود بوده اما عناوین این فلسفهها از دوران جدید فلسفه در غرب ایجاد شده است.
با این حال اصطلاح فلسفه مضاف به منزله نامی مشترک برای شاخههای فلسفی در ایران ایجاد و خاستگاه غربی هم ندارد، منتها اختلافات زیادی در تعریف و چیستی این نوع فلسفهها وجود دارد. به طور کلی دانشی فرانگر که به توصیف و تحلیل یک علم یا یک پدیده خارجی میپردازد، فلسفه مضاف گفته میشود.
درباره ضرورت پرداختن به این حوزهها در زمینه فلسفی با جمعی از اساتید فلسفه گفتوگو کردیم.
فلسفه اخلاق، اولویت امروز فلسفههای مضاف است
آیتالله علیاکبر رشاد (رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی): توجه به فلسفههای مضاف در جامعه یکی از مهمترین دغدغههای فلاسفه باید باشد در این بین توجه به فلسفه اخلاق و توجه بدان برای ما اولویت بیشتری دارد، بنابراین ما در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه تمام تلاشمان برپایی سلسله همایشهایی در این راستا است، هر یک از مباحث فلسفههای مضاف را مدنظر قرار دهیم، نیاز جامعه ما است، امسال بحث فلسفه اخلاق و سالهای گذشته فلسفه فقه و فلسفه اصول در پژوهشگاه مورد توجه قرار گرفته است.
عنوان فلسفه میانرشتهای بهتر از مضاف است!
کریم مجتهدی (چهره ماندگار فلسفه ایران): من به این فلسفهها مضاف نمیگویم بلکه اینها فلسفه میان رشتهای است مضاف مثال این است که یک چیز آلودهای داخل چیز دیگری قرار بگیرد، به اعتقاد من هر فلسفهای در عمق خودش میان رشتهای است، یک فیلسوف که تفکر میکند کار فلسفی میکند ولی آیا تاریخ، روانشناسی، وضع اجتماعی یا هر رسم و رسوم دیگری را کنار گذاشته است؟ بنابراین هر تفکر واقعی یک مقداری میان رشتهای است.
توجه به فلسفههای مضاف به نفع تمدن اسلامی ما است
سید یحیی یثربی (استاد پیشکسوت فلسفه و مفسر قرآن کریم): مختصر عرض کنم که نباید خودمان را با مطالب دو هزار و اندی سال پیش از منطق ارسطو و معرفت شناسی افلاطون فریب دهیم، ما میتوانیم تمدن بهتر، زندگی مناسبتر و رفاه بیشتری داشته باشیم همه اینها به ما مسلمانان داده شده است، مسلمانان 50 درصد مناطق استراتژیک دنیا از جمله تنگه هرمز را در اختیار دارند و از جمعیت نسبتاً خوبی هم برخوردارند، نباید وضع بدتری به لحاظ شرایط زندگی داشته باشند، همه اینها به فلسفه و تعقل ما باز میگردد، توجه به فلسفههای مضاف، تبیین و عملیاتی کردن آنها در زندگی به نفع ما و مورد نیاز تمدن ماست.
فلسفه باید از طریق فلسفههای مضاف به علوم جریان پیدا کند
حجتالاسلام علیرضا پیروزمند (قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم): فلسفههای مضاف که در دهههای اخیر از سوی فلاسفه و اندیشمندان مطرح شده پرسش از چرایی و موضوعات خاص آن دارد، این فلسفهها نظیر فلسفه اخلاق، دین، فقه، سیاست، حقوق، جامعه شناسی و ... هستند که خود باز به فلسفههای مضاف به علوم و امور دیگر نیز تفکیک میشوند.
فلسفه به معنای عام و مطلق باید بتواند از طریق فلسفههای مضاف به علوم مختلف جریان پیدا کند و نتیجهاش اندیشه توحیدی و وحی محور در حوزههای دانشی مختلف بشود، چنین چیزی در صورتی ممکن است که فلسفه مطلق به فلسفه علم تبدیل شود و فلسفه علم مبتنی بر فلسفه الهی و اسلامی پایهگذاری شود.
فلسفههای مضاف ضرورت دنیای اسلام
مهدی گلشنی (مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف): پرداختن به حوزه فلسفههای مضاف برای ما و در شرایط کنونی دنیای اسلام بسیار ضروری است چرا که تمام علوم مباحثی دارند که نیازمند توجه به ابعاد فلسفیشان هستیم.
به کلیات مسائل فلسفی اکتفا نکنیم
عطاالله رفیعی آتانی (دبیر علمی کنگره علوم انسانی اسلامی): مسائل مهمی که ما امروز در زندگی با آن مواجه هستیم وجوه مختلفی دارد که باید بنیادیترین مباحث آن را به لحاظ فلسفی بررسی کنیم بنابراین مهمترین وظیفه فلسفههای مضاف همین است منتها اتفاقی که باید بیافتد این است که به کلیات مسائل فلسفی نباید اکتفا کنیم باید فلسفه را ریزترکنیم و وارد وجوه مختلف آن شویم نظیر فلسفه حکومت، روانشناسی، اقتصاد، مدیریت و ... که در حوزههای مختلف کاربرد پیدا میکند.
نیازمند فلسفه علم اسلامی و فلسفه تمدنی هستیم
حجتالاسلام حمیدرضا شاکرین (عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی): بحث فلسفههای مضاف یکی از نیازهای ضروری ما در جامعه است خلائی که شاید از صد سال پیش داشتیم و باید به این حوزه ورود میکردیم چرا که ما در عین اینکه فلسفهمان بسیار غنی است اما متأسفانه امتداد اجتماعی آن در زندگی مردم عملی نشده است و فلسفه به صورت برنامه ریزی شده مدون نیست لذا ما در تمام زمینهها نیازمند ایجاد تعقل هستیم تا بتوانیم براساس مدل فلسفی خود امور را سامان دهیم.
متأسفانه امروز ما در زمینه تولید علم به ویژه علم انسانی عقب ماندگیهایی داریم با وجود همه زحماتی که از بعد انقلاب اسلامی ایران کشیده شده اما کماکان نیازمند یک فلسفه مدون هستیم که مباحث را درست راهبردی کند یک سوی علم تحقیقات تجربی و یک سو انسان است و ما بشدت وابسته به مبانی فلسفی و متافیزیکی هستیم.
یکی از نقاط ضعف ما امروز عدم تولید فلسفه علم اسلامی انسانی و فلسفه تمدنی است امروز ما در حال تدوین الگوی تمدن و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هستیم که اینها همه نیازمند فلسفه مناسب است و خلاءهایی که امروز برای ما دردسر ایجاد کرده در همین نقاط است بنابراین پرداختن به فلسفههای مضاف از نیازهای ضروری و جدی ماست که نباید آن را دست کم بگیریم به خصوص در مسائل کلان و حیاتی تمدن ساز و اجتماعی باید بسیار تلاش کنیم.
فلسفه مضاف با تفکر کلنگرانه حفظ میشود
قاسم پورحسن (استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی): بحث توجه به فلسفههای مضاف دو عیب و مزیت دارد، به لحاظ امتیاز این که مقداری فلسفه را نزدیک به امور انضمامی میکند و عیباش این است که خودنگرانه مباحث را میبیند ما در فلسفه اخلاق اگر نتوانیم آن بنیان کلان نگرانه فلسفه را داشته باشیم تنها به امور پسینی و تجربی روی آوردهایم و تفکر فلسفی را از دست خواهیم داد نمونه همین امر در فلسفههایی نظیر فلسفه طبیعت، تعلیم و تربیت و ... مشاهده میشود.
فلسفه مساوی تفکر و اندیشه ورزی است اگر ما در فلسفههای مضاف نتوانیم تفکر کل نگرانه را حفظ کنیم دچار آسیب خواهیم شد اما در عین حال بنده معتقدم که پرداختن به فلسفههای مضاف یک ضرورت است.
فلسفههای مضاف آینده فلسفی ما را میسازند
حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه (رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران): نباید کم توجهی به فلسفههای مضاف کنیم الان در سالهای اخیر همه فهمیدهایم که نیاز جدی ما در این حوزه است باید در نظر داشته باشیم که بیشتر به این حوزهها ورود کنیم چرا که فلسفههای مضاف آینده فلسفی ما را میسازد فلسفههایی نظیر هنر، محیط زیست، پزشکی، تکنولوژی و .. شامل فلسفههای مضاف هستند که باید بتوانیم پیوندی بین این علوم و فلسفه برقرار کنیم.
یکی از مهمترین حوزههای فلسفه مضاف، فلسفه فرهنگ است
مهدی جمشیدی (عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی): افرادی به دنبال فلسفههای مضاف میروند که علاقه مند کشف مباحث جدید در فلسفه و تحول هستند از جمله مهمترین این حوزهها فلسفه فرهنگ است که حوزهای وابسته به علایق فرهنگی است و تاکنون حوزه مغفولی در کشور بوده است اهمیت این حوزه نیز به توجه ما به فرهنگ باز میگردد چرا که فرهنگ در تمام زندگی ما از لحظه تولد تا مرگ حضور دارد و بر انسان عارض نشده است.