رمز و راز محبوبيت حاج قاسم سليماني گفت‌وگو با يكي از همرزمان ايشان در دفاع‌مقدس

خنده‌هاي حاج قاسم زير بمباران دشمن خاطره‌اي فراموش نشدني‌ است

شنبه, 17 دی 1401 13:29 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

با هر کدام از دوستان سردار شهيد حاج قاسم سليماني كه صحبت مي‌كنيم، همه با حالت خاصي از جاذبه و محبوبيت ايشان حرف مي‌زنند.

 

به گزارش خط هشت، با هر کدام از دوستان سردار شهيد حاج قاسم سليماني كه صحبت مي‌كنيم، همه با حالت خاصي از جاذبه و محبوبيت ايشان حرف مي‌زنند. حاج قاسم از زمان دفاع‌مقدس تا شهادت، همواره مثل دوست در كنار نيروهايش ماند و آنها را فراموش نكرد و همين روحيه مردمي و ساده‌زيست حاجي بود كه او را تا اين اندازه بين مردم محبوب كرده است. علي آذري يكي از رزمندگاني است كه اوايل جنگ ازاصفهان به لشكر 41 ثارالله پيوست و به گفته خودش تا زمان حضور در جبهه، مجذوب و شيفته حاج قاسم ماند. اين رزمنده دفاع‌مقدس خاطرات شنيدني زيادي از شهيد سليماني و حضورش در جبهه‌ها دارد.

اولين ديدار شما با سردار سليماني چه زماني اتفاق افتاد؟
سال 1360 در عمليات طريق‌القدس قرار بود از كرمان دو گردان از نيروهاي بسيج و سپاه به جبهه اعزام شوند. من آنجا براي اولين بار حاج‌قاسم را ديدم. همان زمان ميكروفن بلندگو را به حاجي دادند و به ايشان گفتند که به نيروها دستور حركت بده. حاج قاسم روي سپر ماشين ايستاد و شروع به صحبت كرد. هرچقدر به حاجی گفتند كه روي وانت بايست و صحبت كن، حاج قاسم قبول نكرد و همان روي سپر ماشين ايستاد. به نظرم هر كس ديگري بود، روي بالاترين نقطه مي‌ايستاد و فرمان حركت مي‌داد. من خيلي به شهيد سليماني نزديك بودم و هنگامي كه چهره ايشان را ديدم از بس خوش‌چهره و خوش‌سيما بود، متعجب شده بودم. سيماي زيباي سردار سليماني آدم را مجذوب خودش مي‌كرد. من هم از همان زمان ديگر جذب حاج قاسم شدم و مريد ايشان ماندم.
هم سن و سال بوديد؟
دقيقاً هر دو در سال 1335 به دنيا آمده و همسن بوديم.
در ذهن ما بيشتر تصوير ميانسالي حاج قاسم نقش بسته است. سردار سليماني در زمان جواني به لحاظ اخلاقي، شخصيتي و ظاهري همان جذابيت‌هاي ميانسالي‌شان را داشتند.
حاج قاسم اين اواخر خيلي آبديده‌تر و كامل‌تر از قبل شده بودند. همانطور كه گفتم از نظر سيما بسيار زيبا و نوراني بودند و مهرشان خيلي زود به دل آدم مي‌افتاد. ايشان در زمان عمليات طريق‌القدس فرمانده دو گردان بود و بر نيروهاي زيادي فرماندهي مي‌كرد. در راه اعزام به جبهه، در قطار صحنه‌هاي جالبي رخ داد كه مرورش خالي از لطف نيست. وقتي قطار از كرمان حركت كرد، 10دقيقه‌اي گذشته بود كه يك مرتبه نيروها گفتند در دستشويي‌هاي واگن‌ها كسي پنهان شده است. پس از بررسي‌‌هاي انجام شده، نيروها ديدند چند دختر جوان در دستشويي‌ها پنهان شده‌اند. آن زمان منافقين فعاليت زيادي داشتند و همه نگران بودند نكند اتفاقي بيفتد. وقتي درهاي دستشويي باز شد، يكي از نيروها آن دخترها را شناخت. چند دختر محصل كرماني بودند كه مي‌خواستند خودشان را به جبهه برسانند. در همان اثنا حاج قاسم بدون اينكه تشويشي به وجود بيايد با خونسردي موضوع را هدايت كرد و به همكارمان كه دخترها را مي‌شناخت، گفت با خانواده آنها تماس بگير تا اين دخترها به خانه برگردند. آن زمان معمول نبود كه خانم‌ها به خط مقدم اعزام شوند. سردار سليماني همواره در هر موقعيتي اينطور با آرامش و طمأنينه رفتار می‌کرد و آدم در كنارشان احساس آرامش داشت.
حاج قاسم به ميهن، دفاع و جهاد چه نگاهي داشتند؟
آن زمان هر كسي كه به جبهه مي‌رفت، مي‌خواست از تماميت ارضي كشور و انقلاب اسلامي دفاع كند. حاج قاسم به فرمان امام به جبهه آمده بود و تمام بحث‌شان هم اين بود كه امام فرموده‌اند و هر چه ايشان دستور بدهند، همه بايد اطاعت كنند. ولايتمداري حاج‌قاسم را در اين مواقع به خوبي مي‌شد، ديد. حاج قاسم ميهن و انقلاب اسلامي را در كنار هم و توأمان با هم مي‌ديد. صحبت ايشان كه مي‌فرمايد، ايران حرم است به خوبي نشان‌دهنده اين واقعيت است. حاجی ايران را به خاطر حريم شيعه و اسلام بودن، مثل حرم مي‌دانست.
در رابطه با بحث تربيت نيرو، چقدر براي ايشان مهم بود که نيروهايي تربيت بشوند و براي آينده ماندگار شوند؟
حاج قاسم در رابطه با تربيت نيرو، ديدگاه‌های قوي و خاص نظامي داشت. با اينكه اوايل جنگ سن زيادي نداشت، ولی در مركز آموزش سپاه، مربي تاكتيك بود و در كارهاي نظامي باتجربه عمل مي‌كرد. دوستاني كه از قبل در جنگ و جبهه بودند را جذب كرده بود. سال 60 که ما براي عمليات طريق‌القدس رفته بوديم و اين عمليات در آن زمان خيلي برايمان مهم بود، چون شكافي بين نيروهاي شمال و جنوب عراق ايجاد کرده بود و راه ارتباطي دشمن را بسته بود. در اين عمليات فضاي خاصي به وجود آمده بود و نيروهاي خيلي خاصي هم در اين عمليات شركت كرده بودند. يك ساعت قبل از نماز صبح رزمندگان را مي‌ديديد كه بيدارند و نماز شب و دعا مي‌خوانند. حاج قاسم از تمام نيروها پيشروتر بود و شيوه برخورد و ارتباط‌شان با نيروها باعث شده بود تا آنهایی كه در عمليات قبلي هم شركت كرده بودند، جذب حاج قاسم شوند. آن زمان مدت زيادي از آمدن شهيد سليماني نمي‌گذشت و شايد برخي نيروها تجربه نظامي بيشتري داشتند، ولي حاج قاسم با رفتار و كردارش حالتي به وجود آورده بود كه همه به ايشان علاقه‌مند شده بودند.
براي سردار سليماني حفظ جان و آسيب نديدن ‌نيروها تا چه اندازه اهميت داشت؟
شهيد سليماني هميشه قبل از عمليات با بچه‌ها صحبت و آنها را توجيه مي‌كرد. آن زمان ما امكانات خاص نظامي نداشتيم و همه كم‌تجربه بوديم و فرماندهان بايد روي قدرت بدني نيروها حساب مي‌كردند. سردار سليماني هم بين بچه‌ها مي‌رفت و با آنها صحبت مي‌كرد و از وضعيت منطقه و عملكرد نيروها مي‌گفت. حاج‌قاسم خيلي باحوصله و بادقت همه‌چيز را توضيح مي‌داد تا نيروها به خوبي متوجه وظيفه‌شان بشوند و بدانند بايد چه كار كنند. حرف‌هاي حاجي آنقدر روي نيروها تأثير مي‌گذاشت كه روز بعد تمام نيروها در حال ورزش بودند و مي‌خواستند قواي جسماني‌شان را بالا ببرند.
آن زمان كه حاج قاسم را مي‌ديديد، فكر مي‌كرديد ايشان در آينده به يك فرمانده بزرگ تبديل شود؟
حاج قاسم به مرور در طول جنگ ساخته و آبديده شد؛ يعني ايشان هم از جهت نظامي و هم اخلاقي رفته‌رفته كامل شد. سختي‌هايي كه ايشان در طول جنگ كشيد، به رشد و بزرگ شدن‌شان كمك كرد. از زماني كه حاجی به سپاه آمد و بعد عازم جبهه شد، كسي نبود به حاج قاسم تاكتيك‌هاي نظامي را آموزش بدهد و ايشان به مرور متوجه مسائل شد و به يك مربي تاكتيك بدل گشت. حاج قاسم در جنگ ساخته شد، البته زمينه پذيرش و رشد اين مسائل را داشت. به ويژه اينكه مديريت حاج قاسم نمونه بود و مي‌توانست تمام نيروها را جذب و به لحاظ روحي تقويت كند. آن زمان امكانات زيادي نبود و ما غذاهاي‌مان را چند نفري در سيني و تشت مي‌ريختيم و با هم مي‌خورديم. غذايي كه ما مي‌خورديم با غذای حاج‌قاسم يكي بود. شايد ايشان مي‌توانست، ترتيبي دهد غذاي بهتري برايش بياورند، ولي از همان زمان تفاوتي بين خودش و نيروها نمي‌ديد و همان امكاناتي كه بقيه استفاده مي‌كردند حاجي هم استفاده مي‌كرد. پس از جنگ، هر كسي هر كاري با حاجي داشت و هر زمان حاج قاسم که به كرمان مي‌رفت، آن شخص خيلي راحت مي‌رفت و حاجي را مي‌ديد. همانطور كه در فيلم‌ها ديده‌ايد با مردم روستايشان چقدر راحت ارتباط برقرار مي‌كرد و همه ايشان را دوست داشتند.
حتي شنيده‌ام پس از جنگ هم اين اخلاق را حفظ كرده‌اند و هيچ تفاوتي بين خودشان با ساير نيروهاي‌شان قائل نبودند. شما مواردي از اين دست را پس از جنگ در زندگي شهيد سليماني ديده‌ايد؟
بله. در موارد زيادي اینها را ديد‌ه‌ام. بچه‌هاي كرمان ماه مبارك رمضان مراسم افطاري داشتند و حاج قاسم هم به اين مراسم مي‌آمد. وقتي حاجي مي‌آمد، به همه سر مي‌زد، اصلاً حساب اينكه فرمانده سپاه قدس است را نمي‌كرد و ارتباط نزديك و راحتي با همه داشت. به نوعي همه با حاج‌قاسم احساس رفاقت مي‌كردند. وقتي كه به مجلس روضه‌شان در بيت‌الزهرا مي‌رفتيم، مي‌ديديم افراد را بازرسي نمي‌كنند. همه راحت داخل مي‌آمدند و حاجي راضي نبود كسي به خاطر اين موضوع اذيت شود. با وجود خطرهاي احتمالي، افراد مي‌توانستند تا نزديك‌ترین حد به حاج قاسم شوند و اين براي كسي كه انقدر دشمن داشت، خطرناك بود. با اين حال حاج‌قاسم حاضر نبود كسي را اذيت كند.
ارادت و علاقه به حضرت زهرا(س) در تمام لحظه‌هاي زندگي حاج قاسم وجود داشت، كمي درباره اين ارادت برايمان ‌بگوييد.
شب‌هاي عمليات هميشه حاج‌قاسم خلوتي با خودش داشت و به قسمتي از سنگر مي‌رفت و به مناجات و دعا می‌پرداخت. دوستاني كه به حاج‌قاسم نزديك‌تر بودند، مي‌گفتند: ذكر «يا زهرا(س)» همواره بر لب سردار سليماني بود. همچنين از همان سال 60 در خانه‌اش روضه حضرت زهرا(س) را داشت. آن زمان خيلي مختصر در خانه خودش مراسم روضه را بر پا مي‌كرد و ارادتش را به حضرت زهرا نشان مي‌داد، ولی بعدها مراسم را در بيت‌الزهرا برگزار مي‌كرد.
حاج قاسم با كدام فرمانده دفاع مقدس رفاقت نزديك‌تري داشتند؟
در جبهه و در خط با حاج‌حسين خرازي و حاج احمد كاظمي ارتباط صميمي و نزديكي داشت. آن زمان در جبهه خيلي نمي‌توانستند، كنار هم باشند، ولي اين رفاقت و دوستي بين رزمندگان برقرار بود. سردار سليماني با حاج ابراهيم همت هم دوستي نزديكي داشت. به خاطر همين دوستي بود كه شهيد همت در جزيره مجنون به حاج قاسم گفت يك گردان نيرو به من بده تا بتوانم خط را نگه دارم. شهيد همت مي‌دانست از كسي مي‌خواهد كه رويش را زمين نخواهد انداخت. شهيد همت هم همانجا و در جريان همين عمليات به شهادت ‌رسيد و به نوعي آخرين صحبت‌هاي‌شان هم با سردار سليماني بود.
پس از شهادت اين فرماندهان كه از دوستان نزديك حاج قاسم بودند، روحيه حاج قاسم چطور بود؟
هر چه زمان مي‌گذشت، رفاقت‌هاي ماندگار تأثير بيشتري روي شهيد سليماني مي‌گذاشت، به طوري كه شهادت حاج احمد كاظمي تأثير زيادي روي سردار سليماني گذاشت و ايشان از رفتن حاج احمد خيلي ناراحت شد.
شهادت حاج قاسم روي شما و ساير نيروها تا چه اندازه تأثيرگذار بود؟
شهادت سردار سليماني برايمان خيلي سخت بود. ما مرتب حاج قاسم را دعا مي‌كرديم و اين اواخر تمام دوستان به هم سفارش مي‌كردند كه براي حاجي دعا كنيد؛ هم دعا و هم سعي مي‌كرديم بيشتر دور و برشان باشيم. اگر مي‌شد مي‌رفتيم ايشان را مي‌ديديم. با تمام اين مسائل، شهادت‌شان براي تمام نيروها و دوستان‌شان خيلي دردناك و سخت بود. صبحي كه براي نماز صبح بيدار شدم و خبر شهادت حاج قاسم را شنيدم، خيلي متاثر شدم. آن لحظه جز تماس با ديگر دوستان، كار ديگري از دستم برنمي‌آمد. خيلي تأسف ‌خوردم كه جمهوري اسلامي چنين فرمانده‌اي را از دست داده است.
شما حاج قاسم را بيشتر با چه تصويري به ياد مي‌آوريد؟
خند‌ه‌هاي حاج قاسم هيچ‌گاه از ذهنم نمي‌رود. اوايل جنگ هواپيماهاي دشمن هر روز صبح سوسنگرد را بمباران مي‌كردند. اطراف مقر ما همه جايش بمباران شده بود و هر روز صبح كه حاج قاسم بيدار مي‌شد با خنده خيلي خاصي به ما مي‌گفت، صبحانه‌تان را بخوريد كه الان هواپيماهاي عراقي مي‌آيند و اينجا را بمباران مي‌كنند. آن خنده و نحوه گفتن جملات خيلي خاص و فراموش نشدني بود و پس از گذشت اين همه سال هنوز از ذهن من پاك نشده است.

 
 
 
 

منبع: روزنامه جوان

خواندن 205 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/ae368b4fe1dcf13bbe5dfb823cce4597.jpg
کتاب «مرزبانان عاشورایی» در مورد شهدای شهرستان ...
cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family