به گزارش خط هشت، حرکت در تپههای رملی آن هم در زمستان سرد، نفس بچههای گردان امام محمدباقر (ع) را بریده بود. با هر تنفسی بخار از دهانهایی که لحظهای ذکر خدا از آن دور نمیشد، به خوبی قابل مشاهده بود. ساعتها در حال پیادهروی و دور زدن دشمن بودیم. باید از پشت سر به نیروهای کماندوی بعثی و سودانی که در آمادهباش کامل بهسر میبردند، حمله میکردیم.
وقت نماز صبح فرا رسید. پیامی از جلوی ستون در حال رد و بدل بود. «وقت نماز صبح است، نماز را در حرکت بخوانید!» تعدادی از بچهها از سرشب وضو داشتند و تعدادی باید روی رملهای تنگه چزابه و تپههای نبعه، تیمم میکردند. بچهها! حتی در حال خواندن نماز باید تمام حواسشان به جلو، چپ و راستشان بود تا کمین نخورند.
ستون در حال حرکت بود و در همین حین رزمندگان، نماز صبح را عاشقانه با خود زمزمه میکردند. جهت ما به سمت قبله نبود، اما همه حواسها فقط به خدا بود و خدا؛ نه رکوع و نه سجود آنچنانی در کار بود! همه اعمال با اشاره انجام میشد! بچهها مهرهای خود را از داخل جیب در آورده و برای سجود بر پیشانی خود میگذاشتند. چه بسا این پیشانی و سرها تا ساعات و روزهای پیشرو، با شلیک تک تیراندازان دشمن، سوراخ و خونهای سرخ یاران حسین زمان بر پیشانی آنها نقش شهادت را برای همیشه نقاشی میکرد.
این نماز با همه نمازهای دوران عمرمان تفاوت میکرد! شاید دیگر تکرار نشود. خدایا! این بچهها و افرادی که در آن جمع شهید شدند در نمازهای خود با خداوند متعال چه گفتند و چه خواستند که بیش از ۴۰ سال هنوز پیکر پاکشان در میان رملهای منطقه به یادگار باقی مانده است؟! یاد صحبتهای قبل از عملیات آن پیرمرد وارسته و خدایی شهید حاج علی عابدینزاده معروف به خمینی جان افتادم که در جمع بچهها میگفت: «دیگر خسته شدهام اینبار که میخواهم وارد عملیات شوم دیگر آیه وجعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لا یبصرون را نمیخوانم.» حاج علی در خیابان مسجد سید اصفهان نانوا بود، اما اعتقاد کامل به آیات کریم قرآن داشت. آیهای که او قبلاً تلاوت میکرد و دشمن هرگز او را نمیدید! از خاکریز بالا میرفت. خود را به کنار رودخانه کارون میرساند و وضو میگرفت. برای بچههای در خط مقدم آب میآورد! اما دشمن به هیچ عنوان او را نمیدید. حاج علی در همین عملیات و در تپههای نبعه شهید شد.
خاطره یک رزمنده از نماز صبح در ستون در حال حرکت
نمازی که شاید هرگز تکرار نشودمتن زیر خاطرهای از نماز خواندن رزمندگان در ستون و حین حرکت به سمت منطقه عملیاتی است که به نقل از یکی از رزمندگان دفاع مقدس تقدیم حضورتان میشود.
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.