به گزارش خط هشت، پخش بخش‌هايي از يادواره شهداي روستاي شهيدآباد از صدا و سيما ما را به اين روستا رساند و به همت رئيس بنياد شهيد شهرستان خرم‌بيد خانم سميه برزگر با تعدادي از خانواده شهدای این روستا هم كلام شديم. اما در اين مجال با خود ايشان كه رياست بنياد شهيد شهرستان خرم‌بيد است و روستاي شهيدآباد در حوزه خدمتي اوست همكلام شديم خانم برزگر كه خود فرزند جانباز است، بعد از مدتي تلاش توانست به خادمي شهدا در بنياد شهيد برسد. او از اين فرصت استفاده كرد و برايمان از روستاي شهيدآباد و مردم انقلابي‌اش، از شهداي اين روستا و يادواره شهداي روستا و اقدامات فرهنگي بنياد شهيد در اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت گفت از اينكه به ندرت خانواده‌اي در فاميل ايلخاص مي‌توان پيدا كرد كه يك يا چند عضو آن در عمليات‌ها و خطوط مقدم مختلف شركت نكرده باشند. به حق بايد گفت كه ثمره اين فداكاري‌ها تعداد عظيم شهدا، جانبازان و آزادگان سرافراز دوران دفاع مقدس اين روستا است. روستايي با 46 شهيد، ۶۰ جانباز و چهار آزاده.
خدمات ارزشمند
سميه برزگر سال ۷۹ وارد رشته روانشناسي شد و در سال ۸۳ مدرك كارشناسي خود را دريافت كرد و در سال ۱۳۸۶ به عنوان نيروي پروژه‌اي وارد حوزه مددكاري بنياد شهيد و امور ايثارگران شهرستان خرم‌بيد شد. ايشان در ادامه از ورودش به بنيادشهيد و مسئوليت اين نهاد انقلابي مي‌گويد: «من در بهمن سال ۹۴ با سمت كارشناس تعاون مسكن و درمان به استخدام رسمي اين سازمان درآمدم. در مهرماه ۹۸ پست معاونت به اينجانب سپرده شد و در نهايت و پس از سه سال در مهر ۱۴۰۱ به عنوان مسئول بنياد شهيد و امور ايثارگران افتخار خادم الشهدایي خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان را پيدا كردم. همزمان با كار در بنياد شهيد در سال ۸۷ در مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته و در سال ۹۱ و پس از دفاع از پايان‌نامه خود با موضوع «تاب‌آوري و سلامت روان همسران جانباز» در كارشناسي ارشد فارغ التحصيل شدم. با توجه به اينكه خود فرزند جانباز ۳۰درصد بودم و مسائل و مشكلات خانواده‌هاي ايثارگران را به خوبي و از نزديك درك مي‌كردم و از طرفي رشته تحصيلي‌ام متناسب با شغل پر رمز و راز مددكاري بود، جذب اداره بنياد شهيد شدم تا بتوانم از اندوخته خود استفاده و فرد مؤثر و دغدغه‌مندي در اين حوزه باشم و همانگونه كه امام خميني(ره) فرمودند: خدمت به شهيد خدمت به نبي‌اكرم است را به منصه ظهور برسانم كه اين مهم جز به عنايت خداوند ميسر نخواهد شد.
شهيد افضل است و شهادت از همه چيز افضل‌تر است و بالاتر از هر خوبي، خيري ديگر وجود دارد تا برسد به قتل در راه خدا يا همان شهادت كه ديگر بالاتر از شهادت خوبي و خيري در كار نيست و اين جملات نكته‌اي دارند و آن اينكه كسي كه همه وجودش و حياتش كه بالاترين سرمايه است را براي خدا در اين عالم تقديم كرده است. خدمت به ايشان و كساني كه وابسته به اين شهدا هستند يا شهدا به آنان علاقه دارند ارزشمندترين خدمت‌هاست و همه اين نكات بودند كه مرا به سمت و سوي كار در بنياد شهيد كشاند.»
استمداد از شهدا
از سميه برزگر مي‌خواهم از خاطرات روزهاي خادمي‌اش در بنياد شهيد بگويد: «خاطرات و لحظات خوب بسيار هستند شايد باورش براي خيلي از آدم‌ها سخت باشد، ولي ما با شهيد زندگي مي‌كنيم و حضورشان را من خود به شخصه در هر روز و هر لحظه زندگيم حس مي‌كنم. شما خوب مي‌دانيد كه ما از شهدا ارتزاق مي‌كنيم، حقوقي كه ماهيانه دريافت مي‌كنيم را رزقي مي‌دانيم كه از طريق خدمت به شهيد و خانواده شهدا براي ما حاصل مي‌شود. همين اعتقادات و باورهاست كه باعث مي‌شود اين حقوق آثار و بركات بي‌شماري را براي ما داشته باشد. يادم مي‌آيد در يكي از همين سال‌هاي خدمتم مشكل بزرگي برايم پيش آمده بود كه بسيار ناراحت بودم، روزي درب قفسه پرونده‌هاي شهدا را باز كردم و از شهدا استمداد طلبيدم و گفتم كاري به هيچ چيز و هيچ كس ندارم خودتان مي‌دانيد كه هميشه تلاش كردم كارم را به خوبی انجام دهم، حالا نوبت شماست كه كار من را به نحواحسنت انجام دهيد. شايد قابل باور نباشد كه دو ماه نشد كه با من تماس گرفتند و گفتند كه بايد شهريور جهت تكميل مراحل استخدام به بنياد شهيد استان مراجعه نمايم و پس از چهار ماه استخدام رسمي شدم همين موضوع و شنيده شدن حرفم توسط شهدا مرا بر آن داشت كه تا جاي امكان در انجام امور محوله ساعي و كوشا باشم. شايد براي افرادي كه اين گزارش را مي‌خوانند جالب توجه باشد كه اسم مرا نيز در کودکی يك شهيد عزيز كه دوست دارم نام ايشان را در اينجا ذكر نمايم «سردار شهيد شيخ اكبر خردپيشه شيرازي» انتخاب كرده است و اين موضوع باعث افتخار و مباهات اينجانب مي‌باشد و هميشه دوست دارم با غرور داستان نام‌گذاري‌ام را براي ديگران ذكر كنم. هرگاه در زندگي به مشكلي برخورد كردم يا حتي بيمار شدم يا بيماري در اطرافم بود از شهدا طلب كمك مي‌كردم و از خداوند عافيت و سلامتی طلب می‌نمودم در بنياد شهيد طرحي به نام «طرح سپاس» وجود دارد كه آن هم ديدار از خانواده شهدا ايثارگران مي‌باشد بارها و بارها پيش آمد كه پس از مراجعه به منزل شهدا خانواده ايشان به ما گفته‌اند كه ديشب يا همين اواخر خواب شهيد را ديده‌اند و شهيد به ايشان نويد میهماناني را داده‌اند و سفارش بر پذيرايي خوب نموده‌اند. بارها پيش آمده كه به خانواده شهيدي مراجعه كرديم و گره بزرگي در خانواده وجود داشته كه با عنايت خدا و خود شهدا و تلاش مجموعه بنياد شهيد مشكل به بهترين نحو ممكن مرتفع شده است.»
خرم‌بيد - بام فارس
برزگر، روستاي شهيدآباد را اينگونه برايمان شرح مي‌دهد و مي‌گويد: «شهرستان خرم‌بيد از شهرستان‌هاي شمالي استان فارس مي‌باشد كه به بام فارس مشهور است. مردم شهرستان خرم‌بيد در دوران انقلاب بسيار فعالانه و به شكلي خودجوش با امام خميني بيعت كردند و با فاصله بسيار كمي سپاه در آن مشغول به فعاليت شد.»
صوت قرآن در ميان چادر كوچ نشينان
در ادامه خانم برزگر از طايفه ايلخاص برايمان می‌گوید: «ایلخاص از جمله طوايف كوچ‌نشين بودند كه در قلمرو استان فارس به پرورش دام و توليد محصولات لبني اشتغال داشتند. جمعيت ايلخاص از دو برادر به نام‌هاي علي‌اكبر و محمديوسف مي‌باشند كه فرزندان علي‌اكبر با فاميل اكبري و فرزندان محمديوسف با عنوان يوسفي لقب گرفته‌اند مردان و زناني سخت كوش داراي اعتقادات مذهبي بالا و مقيد به نماز اول وقت بوده و به صورت جماعت خمس و زكات اموال‌شان را مي‌دهند. قرائت قرآن در بين ايشان از همان دوران كوچ‌نشيني بسيار رواج داشت و كمتر چادري بود كه پس از نماز صبح در آن صوت دلنشين قرائت قرآن طنين‌انداز نشود حضور آنان در جبهه‌هاي جنگ داوطلبانه و تنها براي استحكام اسلام و انقلاب مي‌جنگيدند. گويي سرنوشت ايشان با سرنوشت جنگ عجين شده بود. به گونه‌اي كه در خرداد ۱۳۵۹ و قبل از آغاز جنگ تحميلي اولين فرزند برومند طايفه در كردستان به دست مزدوران انقلاب به درجه رفيع شهادت نائل آمد. طايفه ايلخاص در سال ۱۲۵۰ هجري با خريد زمين‌هايي در روستاي چمبيان واقع در ۲۰ كيلومتري دهبيد صفاشهر به زندگي ايلي و كوچ‌نشيني خاتمه داده و يك‌جانشيني را اختيار كردند مردان به كار دامداري كشاورزي و توليد زراعي مشغول بودند و زنان با آرامش در صنعت فرش دستباف مشغول به كار و فعاليت شدند. تحصيل و كسب علم و دانش در طايفه ايلخاص اهميت زيادي داشت و همين مهم باعث شد در قوم افراد تحصيل كرده روز‌به‌روز بيشتر و بيشتر شوند. حكومت اسلامي از خواسته‌هاي ديرينه طايفه ايلخاص بود و از همان ابتدا از سال ۴۲ شيفته راه و آرمان‌هاي خميني كبير شدند و در سال ۵۶ كل طايفه به پشتيباني از رهنمودهاي امام برخاستند و به صف انقلابيون پيوستند. روستاي چمبيان از محورهاي اصلي انقلاب در شهرستان خرم‌بيد بود و بسيار شنيده‌ايم كه به دليل اعتقادات بالا و علاقه زياد به تشكيل حكومت اسلامي همزمان با انقلاب روزها تا حدود ۳۰ كيلومتر را از روستاي خود به شهر همجوار مي‌رفتند و در تظاهرات دوران انقلاب شركت فعال و خودجوش داشتند.»
روستاي چمبيان - روستاي شهيدآباد
ايشان درادامه از چرايي نامگذاري روستاي چمبيان به روستاي شهيدآباد مي‌گويد: «روستاي چمبيان محل اسكان و مركز ثقل طايفه ايلخاص به لحاظ كثرت شهدا و به احترام آنان به شهدا تغيير نام داده و شهيدآباد نام گرفت. در مدخل ورودي روستاي كوچك ۷۰۰ نفري شهيدآباد، گلزار شهدايي با ۴۶ شهيد جلوه شكوهمندي به روستا داده است كه به عنوان روستاي نمونه كشوري محسوب مي‌شود.
به ندرت خانواده‌اي در فاميل ايلخاص مي‌توان پيدا كرد كه يك يا چند عضو آن در عمليات‌ها و خطوط مقدم مختلف شركت نكرده باشند و ثمره اين فداكاري‌ها تعداد عظيم شهدا، جانبازان و آزادگان سرافراز دوران دفاع مقدس در اين روستاست.
ما در روستاي شهيدآباد افتخار خادمي خانواده بزرگي از شهدا را داريم. يك خانواده با چهار شهيد، يك خانواده سه شهيده و پنج خانواده با دو شهيدكه الگوهاي مقاومت پايداري و از خود گذشتگي شهيدآباد هستند و مورد افتخار و احترام مردمان اين سرزمين.»
۴۶ شهيد، بيش از ۶۰ جانباز و چهار آزاده
برزگر از زمزمه جنگ تحميلي در ميان مردمان شهرستان خرم‌بيد اين چنين مي‌گويد: «اين شهرستان همزمان با شروع جنگ تحميلي وارد ميدان جنگ و جهاد شد و با تقديم ۲۳۰ شهيد سرافراز ۶۰۰ جانباز و ۲۴ آزاده كه به نسبت جمعيت، يكي از شهرهاي تأثيرگذار و بسيار مهم در دوران دفاع مقدس به حساب مي‌آمد.ما بارها و بارها خاطره دستكاري شناسنامه نوجوانان روستا در دوران جنگ تحميلي را شنيديم كه در كنار جوانان و ديگر عزيزان روستا براي دفاع از كيان و سرزمين خويش به مناطق جنگي رفته و به دفاع از ناموس و ملك مقدس خويش پرداختند.
با وقوع جنگ تحميلي و دفاع مقدس چنانچه مورخان را بر آن داشت كه وقايع جنگ عراق عليه ايران را ثبت و مستند نمايند و دلاوري‌هاي مردان و زنان اين مرز و بوم را به رشته تحرير درآورند، جايگاه جوانان طايفه برجسته و مثال زدني است. بدون اغراق هيچ خط مقدمي در جبهه‌هاي جنگ تحميلي پيدا نمي‌توان كرد كه فرزندان غيور و شجاع طايفه ايلخاص در آن حضور نداشته و نجنگيده باشند طايفه ايلخاص با تقديم ۴۶ شهيد بيش از ۶۰ جانباز و چهار آزاده همچنان پاي ولايت فقيه ايستاده و بر آن پيشينه ارزشمند افتخار مي‌نمايند.»
۷ تير و سالروز شهادت بهشتي
برزگر به يادواره سرداران و 46 شهيد روستاي شهيدآباد كه بهانه آشنايي ما را با ايشان فراهم كرد نيز اشاره مي‌كند و از جزئيات اين مراسم مي‌گويد: «هر ساله همزمان با هفتم تير سالروز شهادت شهيد دكتر بهشتي و ۷۲ تن از ياران ايشان يادواره سرداران و ۴۶ شهيد روستاي شهيدآباد در نزديك‌ترين پنج‌شنبه به اين تاريخ با حضور مقامات كشوري استاني و مسئولان شهرستان و مردم برگزار مي‌شود. از برنامه‌هاي اين يادواره؛ محفل خاطره گويي به اقتضاي مناسبت‌هاي سال، همچون آزادسازي خرمشهر، هفته دفاع مقدس، هفته بسيج، دهه فجر و سالروز عمليات‌هاي مختلف از جمله عمليات كربلاي ۴ و ۵ و بيت‌المقدس است كه شور و حال خاصي به يادواره مي‌دهد.
شب شعر نيز با حضور شاعران برجسته كشوري از جمله هادي فردوسي كه چند قطعه شعر در خصوص شهداي شهيدآباد سروده‌اند و همچنين شاعران محلي و شهرستاني در روستاي پرآوازه شهيدآباد كه مقام معظم رهبري آن را ستاره و نگين استان فارس مي‌نامند برگزار مي‌شود. لازم به ذكر است كه گروه سرود ثامن‌الائمه به سرپرستي آقاي حسين يوسفي برادر شهيد يوسفي از شهداي همين روستا، چند سروده مخصوص شهداي شهيدآباد دارند كه از جمله برنامه‌هاي انجام شده در يادواره‌هاي شهداي شهيدآباد مي‌باشد.»
محصولات فرهنگي شهداي روستاي شهيدآباد
سميه برزگر مسئول بنياد شهيد و امور ايثارگران شهرستان خرم‌بيد در مورد فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري بنياد شهيد در اين استان مي‌گويد: «در راستاي اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت بنياد شهيد اقدام به تأليف كتاب و ثبت زندگينامه شهدا و خاطرات و تحرير وصيت‌نامه‌ها كرده است. اين فعاليت‌ها براي معرفي شهدا، سبك زندگي و سيره شهدا در سطح جامعه و مخصوصاً جهت شناسايي به جوانان و نوجوانان انجام مي‌شود از جمله محصولات فرهنگي در خصوص شهداي روستاي شهيدآباد مي‌توان به كتاب نسل جاويدان كه حاوي زندگينامه وصيت‌نامه و خاطرات شهداي ايلخاص در دفاع مقدس از آقاي حسين اكبري باصري مي‌باشد اشاره كرد.
كتاب ياران خدا يادنامه برادران شهيد آيت‌الله امان‌الله و فرج‌الله اكبري باصري از آقاي علي اكبري، كتاب دانه‌هاي خاك شير به معرفي ايلخاص و روستاي (چمبيان) شهيدآباد، زندگينامه داستاني شهيد عبدالمطلب اكبري تنها شهيد كر و لال كشور در دفاع مقدس به نوشته آقاي حامد نادر زاده، كتاب خاطرات حاج ننه خاطرات مادر شهيدان عين‌الله، محمد شفيع، نورالدين و هدايت‌الله اكبري از ديگر آثار مكتوب با موضوع شهداست.»
مستند داستاني «عشق داند»
او در ادامه مي‌گويد: «تهيه و تدوين مستند داستاني «عشق داند» به مدت ۴۳ دقيقه با موضوع تنها چهار شهيد روستاي شهيدآباد شهيدان اكبري از ديگر محصولات فرهنگي بنياد شهيد شهرستان خرم‌بيد است كه در اين مستندزندگي شهيدان محمد شفيع، هدايت‌الله، عين‌الله و نورالدين اكبري از زبان خانواده محترم‌شان و همرزمانش در لوكيشن‌هاي مختلف تصويرگري شده است و در قالب داستان شاعرانه و حسي به رشته تصوير كشيده شده و به زودي از شبكه يك سيما به نمايش گذاشته مي‌شود.»
كارهاي هنري با ارزش
سميه برزگر در ادامه به ديگر اقدامات فرهنگي بنياد شهيد اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «برگزاري يادواره‌هاي شهدا سالانه در هفتم تير همزمان با شهادت آيت‌الله دكتر بهشتي در سطح روستا و با حضور ميهمانان و سخنرانان كشوري و استاني، تبليغات شهري و استاني از طريق بنر تلويزيون‌هاي شهري، چاپ بنر طراحي و ساخت تنديس يادواره، ساخت سركليدي عكس شهدا و برپايي نمايشگاه‌ها و جشنواره با موضوع شهيد و شهادت، پخش مستند روستا و شهيدان روستا از شبكه فارس، توليد مستند روايت فتح با «موضوع پرده نشينان» كه منجر به ديدار خصوصي خانواده چهار شهيد و سه شهيد اكبري با حضرت آقا شد از ديگر برنامه‌هايي است كه ما بر اجرا و تداوم آن اصرار داريم. همان طور كه حضرت آقا در ديدار اخيرشان با خانواده شهدا فرمودند كه ما تعداد شهدايمان زيادند هر كدام از اينها يك دنيايي هستند، هر كدام از اينها موضوع يك كار هنري با ارزشمند، يا موضوع كار چند كار هنري، مي‌شود فيلم ساخت، مي‌شود كتاب نوشت، مي‌شود نقاشي كرد درباره اينها، اينها را معرفي كرد به نسل جوان. اين وظيفه ماست. ان‌شاءالله مأموريت جديد ما با عنايت حق‌تعالي، لطف شهدا و همراهي خانواده شهدا در همين راستا خواهد بود. تا شايد بهانه‌اي باشيم براي زنده نگهداشتن ياد و خاطره شهدا.»
