به گزارش خط هشت از اردبیل، سال 1347 است. از قضا شهردار اردبیل دکتر نایبی که همچنان از او با احترام یاد میشود، پروژه برقرسانی شهر اردبیل را اجرا میکند.
بعد از پرس و جوهای متعدد کار برقرسانی به تکنسینی کرمانشاهی سپرده میشود که بعدها سهم بزرگی در تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی ایفا میکند.
این فرد کسی نیست جز مردان قنبری که به مدت یک سال و اندی در پروژه برقرسانی اردبیل مشارکت میکند و در مدت اقامت نیز با دختر خوش بر و رو و محجوبی به نام مهرانگیز عبادی ازدواج میکند.
چند سالی از این ازدواج سپری شده و محمد ثمره آن است که انقلاب اسلامی در حال و هوای پیروزی است.
شعار مرگ بر شاه را زنان همپای مردان سر دادند
مهرانگیز در همان روزهای داغ رفتن شاه و اعتراضهای مردمی به معترضین پیوسته است. اوایل سال 57 است که اعتراضهای مردمی از میدان خراسان تا میدان ژاله یا شهدای امروزی شکل میگیرد و مهرانگیز در میان صف زنان معترض شعار مرگ بر شاه سر میدهد.
مردان به یاد دارد که در این شلوغی ها زنان پیشرو بوده و گروه مردان معترض به دنبال آن ها حرکت میکردند. در ابتدا گارد نظامی برای ارعاب مردم شلیک هوایی میکند اما به دلیل بی توجهی مردم و تداوم شعارها اینبار خود معترضین هدف گلوله هستند.
در این تظاهرات خیابانی مهرانگیز از ناحیه کتف مصدوم میشود. کمی آنطرفتر بار دیگر تیری به همان محل قبلی تیز اصابت میکند.
زن جوان طاقت از کف داده و با کمک دیگران به بیمارستان انتقال مییابد.
ساواک معترضان را در بیمارستان به گلوله بست
روزهای سیاه حکومت پهلوی فراموش نمیشود. مردان می گوید: ما ظلم آمریکایی ها را به چشم دیدیم و انقلاب کردیم که به آزادی و استقلال برسیم.
بعد از زخمی شدن مهرانگیز او را به بیمارستان ایتالیای سابق میبرند. اغلب معترضان به همین بیمارستان انتقال یافتهاند و ساواک حتی در بیمارستان به زخمیها رحم ندارد. تا جایی که فقط با یک سوال که آیا انقلابی هستی و با پاسخ مثبت، افراد تیرباران شده و در جا کشته میشوند.
همسر مهرانگیز با دیدن این وضعیت وی را از در پشتی بیمارستان خارج کرده و بعد از یک شبانه روز خونریزی مداوم او را به بیمارستان دیگری انتقال میدهد.
"مردان" به یاد دارد که کشته نشدن همسرش در بیمارستان بیشتر به معجزه میماند و خیلیها قبل از فرصت مداوا زیر تیغ ساواک رفتند.
72 ترکش اسرائیلی از تن رنجور خارج شد
مهرانگیز 76 ساله جانباز 35 درصدی است که به یاد ندارد حتی کسی از مسئولان جویای حالش شده باشد.
بعد از خارج کردن گلوله مشاهده میشود که ترکشهای ریز گلوله در بدن وی پخش شده و به گفته همسرش 72 تکه از سرتاسر بدن وی خارج میشود.
اما نتیجه صدمات جبران ناپذیر به تن رنجور این جانباز از کارافتادگی یک دست و در ادامه سایر بخش های بدن و مبتلا شدن به آلزایمر است.
تمام سالهای فراموشی که مهرانگیز حتی از سوی افراد خانواده نیز به حال خود رها شده، مردان همسر وی در کنارش بوده و با وجود 81 سال سن بسیار بیش از مدیران مدعی از همسر جانباز خود پرستاری کرده است.
این در حالی است که به یاد دارد اولین عمل جراحی مهرانگیز از هشت صبح تا هشت شب به طول انجامیده و در تمامی این سال ها دردهای روحی و جسمی بر روی زنی که مشتش برای انقلاب گره خورد آوار شده است.
انقلاب ما از نو ساختن بود
به گفته همسر مهرانگیز نه کمک هزینه و نه حتی دلجویی و تفقدی از سوی هیچ نهادی متوجه این زن نشده است.
مردان معتقد است انقلاب اسلامی با هدف از نو ساختن رقم خورد و با این وجود برخی افراد مدعی از آرمان های آن فاصله گرفتهاند.
وی با حسرت و افسوس به آقازادههایی اشاره میکند که بی توجه به مشکلات مردم در وضعیت مطلوب مالی زندگی کرده و خود را مالک و میراث دار ایثار شهدا و جانبازان میدانند.
تاسف مهرانگیز و همسرش از گرایش جوانان به آسیب ها به خاطر بیکاری و فقر است. او که تمامی زندگی و جوانی خود را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است امروز دغدغه جوانان را با حسرت و افسوس به زبان میآورد.
مهرانگیز عبادی یکی از هزاران جانبازی است که بی منت جان خود را فدای انقلاب اسلامی کرد. امروز سوال این جانبازان این است که چه کسی حامی آرمان هایی است که در دهه 50 و 60 مشت های گره کرده را بی توجه به عواقب آن به آسمان بلند می کرد.
گفتوگو از ونوس بهنود و بهرام آدشیرین پور
انتهای پیام/ش