به گزارش خط هشت، در آخرين روزهاي شهريور 1359، سايههاي هجوم قريبالوقوع ارتش بعث عراق بيش از پيش احساس ميشد. مرزهاي ايران و عراق پيش از انقلاب هم دستخوش ناآراميهايي بودند، بنابراین دو طرف سعي میکردند زمينهاي خود را در صورت حمله طرف مقابل، مسلح و آماده دفاع كنند. بيشتر اين تمهيدات در استان مهم و استراتژيك خوزستان بود. در اين خصوص آنچه ما از شروع جنگ ميدانيم، اين است كه عراق بدون آنكه دژ يا استحكامات عمدهاي مقابلش ايجاد شده باشد از مرزها عبور كرد و صرفاً رزمندگان ارتش و سپاه و بسيج با دست خالي مقابلش ايستادند و پيشروي سريع او را كند كردند، اما اينكه ما چه امكاناتي روي زمين براي مقابله با دشمن در مناطق مختلف عملياتي داشتيم، چندان روشن نيست. از اينرو از سردار رضا ميرزايي كه از محققان جنگ تحميلي و همينطور رزمنده حاضر از ابتدا تا انتهاي دفاع مقدس است، خواستيم تا درخصوص وضعيت مرزها پيش از آغاز جنگ تحميلي مطالبي ارائه دهد. او به چهار استان مرزي پرداخت كه بيشترين آسيب را از حمله بعثيها متحمل شدند؛ خوزستان، ايلام، كرمانشاه و كردستان. استان آذربايجان غربي كمترين مرز مشترك را با عراق دارا بود.
وضعيت دفاعي خوزستان
عمدهترين يگان ايران در استان خوزستان، لشكر 92 زرهي اهواز بود. تيپ2 زرهي از لشكر92 در منطقه عين خوش تا فكه و سوسنگرد مستقربود. تيپ یک از منطقه سوسنگرد تا كوشك و طلائيه و تيپ3 زرهي در منطقه شلمچه استقرار داشت. تيپ 37 شيراز هم در چنانه، برغاز و دوسالك خود را براي هجوم دشمن آماده كرده بود. در جنوب خوزستان منطقه شلمچه قرار داشت كه بسيار براي دو طرف مهم و حياتي بود. در همين منطقه ما بيشترين امكانات دفاعي را داشتيم. در آن طرف مرزها نيز بعثيها، زمين را مسلح كرده بودند تا اگر ايران از مرز عبور كرد، بتوانند جلوي پيشروي آنها او به عمق و خصوصاً شهر مهم بصره را سد كنند.
بعثيها به دليل اختلافاتي كه با ايران پيش از انقلاب داشتند، كانالهاي عريض و طويلي در قسمت شلمچه و روي خاك خودشان ايجاد كرده بودند. كانال ماهي (درياچه مصنوعي ماهي) و كانال زوجي معروفترين اين كانالها هستند. كانال ماهي ظاهراً براي پرورش ماهي حفر شده بود، اما كاربردهاي نظامي هم داشت و بسيار طويل، عميق و عريض بود. طول اين كانال حدود 30 كيلومتر، عرض يك كيلومتر و عمقش به حدي بود كه ميشد با قايق روي آن تردد كرد. بعثيها به همين كانال نيز بسنده نكرده و كنار كانال، دژهاي مستحكمي ايجاد كرده بودند. همچنين كانال زوجي نيز هشت كيلومتر طول و 40 متر عرض داشت. اين كانال در دو رديف بود، بنابراین به آن زوجي ميگفتند.
ايران هم در نوار مرزي شلمچه 32 دژ احداث كرده بود كه از شلمچه تا كوشك به طول 90 كيلومتر امتداد داشت. فاصله هر دژ سه كيلومتر بود. داخل هر دژ 12نفر به شكل معمول مستقر بودند، اما زمان حمله عراق به جهت مسائل و مشكلاتي كه در ايران پيش آمده بود، تعداد اين نيروها به نصف، يعني شش نفر كاهش يافته بود. برخي از توپها و ادوات حاضر در دژها نيز از كار افتاده بودند. در كل وضعيت دفاعي ايران در خوزستان زمان حمله دشمن از نظر تسليحات و دژها چندان مساعد نبود.
يگانهاي مستقر در ايلام
استان ايلام در شمال خوزستان و جنوب كرمانشاه قرار دارد. بخشي از مناطق اين استان كه نفتخيز است، براي دشمن مهم بود. ضمن اينكه بعثيها روي بلنديهاي ميمك در استان ايلام به عنوان يكي از مناطقي كه ادعا ميكردند متعلق به آنهاست، نظر خاصي داشتند، اما در زمان حمله بعثيها به ايلام، آنجا تيپ دوم زرهي لشكر92 و همين طور تيپ یک لشكر 81 زرهي كرمانشاه مستقر بود. همچنين نيروهاي سپاه و بسيج و عشاير و تيم هايي از هوانيروز در جبهه ايلام استقرار داشتند.
ارتفاعات كرمانشاه و يگانهاي حاضر
كرمانشاه بيش از 260 كيلومتر مرز مشترك با عراق دارد. بعد از جبهه جنوب كه شامل خوزستان و بخشي از ايلام ميشد، كرمانشاه بيشترين اهميت را براي عراق داشت، چراكه از منطقه مرزي سومار، نزديكترين راه به بغداد را داريم و بعثيها براي اينكه يك حاشيه امنيتي براي خودشان ايجاد كنند، نياز داشتند كه در كرمانشاه مناطق مرزي را تصرف كنند. البته در مورد وضعيت دفاعي كرمانشاه نميشود سخن گفت، مگر اينكه به ارتفاعات آنجا اشاره كرد. از ارتفاعات آق داغ گرفته تا ارتفاعات باويسي و آهنگران و... اينجا پيشروي دشمن نميتوانست به سرعت خوزستان باشد، اما از طرف ديگر به خط دفاعي كرمانشاه مثل خوزستان توجه نشده بود. در استان كرمانشاه و پيش از حمله دشمن، تيپهاي یک و3 از لشكر81 در مناطقي مثل نفت شهر و سومار مستقر بودند. تيپ2 زرهي هم در پاوه و نوسود بود. گردان زرهي 285 هم پنج روز بعد از شروع جنگ به گيلانغرب اعزام شد. در اين استان نيروهاي سپاه در مناطقي مثل سرپل ذهاب و قصرشيرين بسيار فعال بودند. از پاسدارهاي همدان گرفته تا نيروهايي از تهران و ديگر مناطق كشور به اينجا آمده بودند تا از در برابر دشمن مقاومت كنند.
نقشه دشمن براي كردستان
در كردستان پيش از شروع رسمي جنگ تحميلي، درگيري با ضد انقلاب به شدت ادامه داشت. در اين استان ارتش عراق بيشتر قصد داشت تا نيروهاي نظامي ما را همچنان درگير و زمين گير مبارزه با ضد انقلاب كند. لذا لشكرهاي 7 و 11 دشمن از سپاه يكم آنها مأموريت داشتند با استفاده از ضدانقلاب، مجموعهاي از مخالفان نظام را در آنجا جمع، حفظ و ساماندهي كند. دشمن در كردستان بيشتر دنبال شعلهور نگه داشتن آتش درگيريهاي رزمندهها با ضد انقلاب بود و اهداف ارضي خاصي را دنبال نميكرد. ضمن اينكه به دليل كوهستاني بودن مناطق مرزي ايران و عراق در كردستان، بعثيها كه از نيروي زرهي زياد استفاده ميكردند، نميتوانستند در كردستان آنطور كه بايد و شايد وارد عمل شوند. وضعيت ايدهآل براي بعثيها در كردستان اين بود كه آنجا را از كنترل دولت مركزي ايران خارج كند و با تقويت بيش از پيش گروههاي معاند، ناامني را در داخل كردستان و همينطور ديگر مناطق كشورمان شعلهور كند. در كردستان لشكر 28 پياده سنندج و گردانهايي از سپاه مستقر بودند كه از ماهها قبل درگير ضد انقلاب شده بودند.
بررسی وضعیت دفاعی استانهای مرزی در آستانه جنگ تحمیلی در گفتگو با یک محقق حوزه دفاعمقدس
۳۲ دژ مرزی از شلمچه تا کوشک را پوشش میدادنددر آخرین روزهای شهریور ۱۳۵۹، سایههای هجوم قریبالوقوع ارتش بعث عراق بیش از پیش احساس میشد.
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.