به گزارش خط هشت، شهید «حسن عبدالله» با نام جهادی «کرار» متولد شهرک عیترون جنوب لبنان بود. او که از فعالان رسانهای جبهه مقاومت به شمار میرفت، در شبکه المنار به کارگردانی و تصویربرداری مشغول بود. کرار در نبرد نیروهای مقاومت با تروریستها در حلب زخمی شد و ۱۸ فوریه سال ۲۰۱۵ یعنی در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ به شهادت رسید. ساخت مستندهایی از رهبران و شهدای حزبالله از جمله شهید عماد مغنیه در سابقه حرفهای او وجود دارد. مردم لبنان در مراسم تشییع این شهید به شکلی بسیار گسترده شرکت کردند و پیکر او را از ضاحیه جنوبی تا روضة الشهیدین همراهی کردند. شهید حسن عبدالله هنگام شهادت ۳۰ سال داشت و در کارنامه حرفهایاش تولید و ساخت دهها فیلم مستند ثبت شده است. برای مرور زندگی تا شهادت حسن عبدالله با فاطمه حسن، همسر شهید همراه شدیم.
جوانترین عکاس
همسر شهید از شروع حضور شهید حسن عبدالله در خط مقاومت اینگونه روایت میکند: «به جرئت میتوانم بگویم حسن فرزند مقاومت است. ایشان در سن ۱۳ سالگی یتیم شد و در این سن بدون هیچ وقفهای به پیشاهنگان امام مهدی (عج) ملحق شد و آنجا موسیقی فرا گرفت و بعد از موسیقی وارد کار رسانهای شد. تمام عمرش را صرف خدمت و پیشاهنگی در گردان امام حسین (ع) کرد. حسن پس از آن در ۱۶ سالگی کار در رسانههای جنگ را آغاز کرد. آن زمان هنوز نوجوان بود. همانطور که یکی از دوستانش در لحظه شهادت او را با عنوان «جوانترین عکاس» مورد خطاب قرار میداد او مجاهدتهای خود را از همان دوران شروع کرد و عضو مقاومت شد. حسن عبدالله تمام عمر خود را صرف این کار کرد.»
تقدیر سیدحسن نصرالله
فاطمه حسن از روزی که همسرش به دلیل فعالیتهای رسانهای در جبهه مقاومت و عملیاتهای حزبالله لبنان مورد تقدیر سیدحسن نصرالله قرار گرفت، میگوید: «حسن با شور و علاقه خاصی در عملیاتهای زیادی شرکت و از آنها تصویربرداری میکرد، از جمله «آرماتا» و «ریحانه». همچنین در فیلمبرداری از روند عقبنشینی و اسارت یک سرباز اسرائیلی شرکت داشت که سید حسن نصرالله از ایشان قدردانی کرد.»
برنده جایزه فیلم مستند
همسر شهید در ادامه میگوید: «سال ۲۰۰۶ که اوضاع منطقه آرام شد، حسن متوجه شد فعالیتهای رسانهایاش در عرصه نظامی به اتمام رسیده است و باید وارد گام دوم حرکت جهادیاش شود. او در ادامه به شبکه المنار رفت و در آن جبهه کارش را آغاز کرد. کار اصلی او عکاسی و تصویربرداری از وصیتنامه شهدا بود. ایشان در برههای شهید عماد مغنیه را همراهی و از فعالیتهای جهادی ایشان تصویربرداری میکرد و سیدحسن نصرالله را پیش از جنگ تموز همراهی کرد. مستندات این فعالیتهایش موجود است. همسرم در ادامه فعالیتهای هنریاش، پس از سال ۲۰۰۶ با تمام تجربه و دانش خود در زمینه کارهای غیر نظامی تمام وقت خود را صرف کار در زمینه ساخت فیلمهای مستند و نمایشی کرد که فیلم «طیف ملاقات» در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه شد.»
همسر و همرزم
فاطمه حسن به شرط روز عقد شهید حسن عبدالله برای ازدواج اشاره میکند و میگوید: «من هم اهل مقاومت هستم. من جزو خانوادهای هستم که افراد خانوادهاش در جبهه مقاومت حضور دارند. یکی از شروط حسن این بود که خانمی که میخواهد با من ازدواج کند باید خودش هم در خط مقاومت جبهه فعالیت داشته باشد. او همسری میخواست که همرزمش باشد. کسی را میخواست که او را همراهی کند. من هم این روحیه انقلابی و جهادی را داشتم برای همین پذیرفتم. شرط حسن افتخاری بود که نصیب من شد. سال ۲۰۱۰ بود که ایشان درخواست ملحق شدن به لشکر شهادت را دادند و الحمدلله با درخواستشان موافقت شد، همراهی با حسن سختیهای خودش را داشت و این سختیها را با جان و دل پذیرفتم. من در کنار ایشان فرزندانمان را تربیت کردم. من میدانستم که ما در یک جنگ بزرگ فرهنگی و عقیدتی هستیم و باید با اراده قوی و با صلابت میایستادیم. من تمام تلاش خود را کردم که همچون یک سرباز گمنام و ناشناس کنار حسن باشم.»
اولین گام برای شهادت
همسر شهید میافزاید: «من و شهید با هم همفکر و همراه بودیم. با شروع جنگ سوریه حسن تصمیم گرفت بار دیگر وارد مناطق جنگی شود. من و او برای توضیح شرایط جنگ سوریه و اتفاقات جبهه مقاومت و حضور مجددش جلسهای برگزار و در موردش صحبت کردیم. خیلی هم تمایل داشتم بچهها بدانند که پدرشان در چه مسیری قدم برمیدارد. او میخواست راهی شود و این به معنای حضور در مرزها و جبهههای آتش و درگیری بود. حسن آمادگی بالایی داشت. میخواست فعالیتهایش را به سمت و سوی عملیاتهای نظامی پیش ببرد. آن زمان بچهها سن زیادی نداشتند حتی زمانی که پدرشان به شهادت رسید کوچک بودند. آن ایام یکی از فرزندان ما با وضعیت سخت جسمی متولد شد. حسن دلبسته فرزند بیمارمان شده بود. به دلیل بیماری فرزندم احساس کردم بار سنگینی بر دوش او قرار دارد. در مرحله درمان فرزندمان بودیم که ایشان مجروح شد و این اولین گام به سوی شهادت بود.»
حسن و سخاوت
برای تبیین شخصیت اخلاقی حسن باید بگویم که او مرد میدان عمل بود. چون اکثر جوانان، پرجنب و جوش و پر نشاط بود. به خانواده اهمیت زیادی میداد و خانواده برایش قداست داشت، کمک به دیگران را بسیار دوست داشت و بسیار سخاوتمند بود. هم نام امام حسن (ع) بود که اهل سخاوت بودند. همین شباهت در نام تأثیر زیادی بر او گذاشته بود.
اجر مجاهدتهای حسن
به لحظات روایت از شهادت همسرش که میرسد، دستهای گره خوردهاش را به هم میفشارد و با آرامشی خاص میگوید: «من به دیدار خواهر همسرم رفته بودم که تلفنش زنگ خورد. گوشی را برداشت و کمی بعد فریاد کشید و گفت نه! تا این لحظه را دیدم بچههایم را در آغوش گرفتم و گفتم خدا را شکر کنید، پدرتان شهید شد. خبر شهادت حسن به خواهرش گفته شد. من از زمانی که او قدم در راه مقاومت گذاشته بود، منتظر این لحظه بودم. برای من افتخار بزرگی بود. احساس میکردم راهی را که ۱۵ سال پیش برای خودم ترسیم کردم که فقط با یک مجاهد ازدواج کنم مورد تأیید پروردگار عالم قرار گرفته است. این شهادت را اجر مجاهدتهای حسن و همراهیام با ایشان در این مسیر میدانستم.»
یادگارهای شهید
فاطمه حسن در ادامه از یادگاران شهید که زمان شهادت پدر سن زیادی نداشتند میگوید: «زمانی که حسن به شهادت رسید، یک فرزند یکساله و ۹ ساله داشت. توصیههای زیادی برای تربیت و پرورش بچهها داشت. انشاءالله طبق تکلیفی که برعهده دارم، عمل میکنم. سعی میکنم با همان رویکردی که همسرم مدنظر داشت، با همان رویه ادامه دهم. بچهها بزرگ شدند و دخترم حالا ۱۶ سال دارد. امیدوارم عاقبتش همانطور بشود که شهید دوست داشت.»
حاج قاسم و ابومهدی
میان همکلامیمان ایشان از سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس یاد میکند و میگوید: «افتخار میکنم همسرم در محوری فعالیت میکرد که مورد توجه و عنایت حاج قاسم سلیمانی بود. نمیدانم آنها با هم ملاقاتی داشتهاند یا نه، اما این را میدانم که حسن عبدالله سربازی کوچک در لشکر حاج قاسم بود. چون اهدافشان یکی بود. اگر حسن امروز به این مقام و جایگاه دست پیدا کرد و توانست هر آنچه در توان دارد را در هنر مقاومت به تصویر بکشد، قطعاً به خاطر مردانی، چون حاج قاسم سلیمانیهاست که با الگوگیری و تکیه بر آنها توانستند گامهای موفق و مؤثری در این مسیر بردارند. اراده و ایمانی که شهید حسن عبدالله را در این مسیر ثابت قدم نگه داشت به خاطر وجود امام خامنهای رهبر معظم انقلاب و سردار سلیمانی است. ما سردار سلیمانی را قبل از شهادت نمیشناختیم، اما وقتی خبر شهادتشان منتشر شد، بسیار متأثر و اندوهگین شدیم. ایشان فرمانده دلیری بود که امام خامنهای در محور مقاومت به ایشان اعتماد کامل داشت. همه اینها قوت قلبی برای نیروهای مجاهد و مبارز اسلام است.
شهید قاسم سلیمانی دوست و همرزمی به نام شهید ابومهدی المهندس را کنار خود داشت. نام سردار سلیمانی با نام ابومهدی گره خورده است. هرچند ما از عراق دور بوده و به خاطر شرایط محور مقاومت و جنگهایی که داشتیم به ایران نزدیکتر بودیم، اما زمانی که شنیدیم عراق یک رهبر بزرگ به نام ابومهدی المهندس دارد، احساس کردیم ما یک امت واحده هستیم و کشورهای اسلامی بسیار قوی هستند. انشاءالله مقدمه ظهور امام زمان (عج) به زودی فراهم خواهد شد. این را هم بگویم که اگر سردار سلیمانی و همراهانش در منطقه تأثیرگذار نبودند، اسرائیل و امریکا دست به ترور ایشان نمیزدند. آنها فکر کردند با شهادت حاج قاسم و ابومهدی به محور مقاومت ضربه زدند! اما نمیدانند همین محور مقاومت هزاران نسل و رهبر میآفریند و هزاران قاسم سلیمانی و ابومهدی متولد خواهند شد.»
معلم شهید
شهید حسن عبدالله علاوه بر کارهای هنری به تدریس هم میپرداخت. همسر شهید میگوید: «شهید عبدالله بسیاری از عملیات نظامی مقاومت اسلامی را هنگام اشغال جنوب لبنان توسط دشمن صهیونیستی، فیلمبرداری کرده است. ساخت آثار مقاومت از رهبران و شهدای حزبالله از جمله شهید عماد مغنیه در سابقه حرفهای او وجود دارد. حسن عبدالله علاوه بر کارهای هنری به تدریس صنایع سینمایی نیز مشغول بود و عنوان یک معلم را نیز داشت و همیشه به شاگردانش میگفت: «مأموریت شما در عملیات و جنگها بهعنوان یک فیلمبردار و کارگردان مهمتر از همه واحدهای رزمی است، زیرا باید مطمئن شـوید کــه توانستهاید دستاوردهای مقاومت و صحنههای پیروزی را در زبان هنر به خوبی انتقال دهید.»
همسرم خبرنگار مقاومت بود، اما با وجود آن بخشی از وقت خود را برای خدمت در پیشاهنگان امام زمان (عج) صرف و بچهها را در عرصه رسانه تربیت میکرد. قطعاً همین بچهها که ۱۴- ۱۵ سال سن دارند شهدای آینده ما خواهند بود و فعالیتها و راههایی را که شهدا پیش از آنها به آن رسیدهاند کامل میکنند.»
فرزندان خمینی (ره)
فاطمه حسن در ادامه سفارشهایی هم برای نیروهای محور مقاومت داشت: «میخواهم بگویم که شما باید بزرگترین جهاد، یعنی جهاد با نفس را انجام دهید. باید به این خط متصل شوید و آن را راها نکنید که مانند یک دستگیره امین است. کتاب خدا و اهل بیت (ع) را برای همیشه مد نظر قرار دهید. امام خامنهای، سید حسن نصرالله، السید سیستانی و حوثیهای یمن همه از این نسل هستند. تمام محور باید به این خط پایبند باشند. به فرموده بزرگان زمین در حال آماده شدن برای یک رویداد بزرگ است. انشاءالله این خط را نگه دارید و اجازه ندهید افکار بیرونی باور شما را تغییر دهد، چون ما فرزندان خمینی هستیم، پس قبل از اینکه فرزند آقای خامنهای باشیم، (خدا حفظش کند) ما فرزندان خمینی هستیم.»
قدس اولین قبله مسلمین
همسر شهید به مسئله فلسطین اشاره میکند و میگوید: «همه فشارها، جنگ اقتصادی و دروغهای رسانهای برای این است که مسیر و رویکرد خود را تغییر دهیم. اما ما بر این باور هستیم تا زمانی که در خانههای ما شهدا هستند، تا زمانی که مادران و همسرانی هستند که این مسیر را میروند، چیزی نمیتواند این مسیر را تغییر دهد. چون من میدانم چگونه در خانه خود و دیگران کار کنم و راه روشن است و نمیتوانند چیزی را در اعتقادات ما تغییر دهند، قدس اولین قبله ماست که باقی میماند. دشمن باید ببیند اکنون در فلسطین چه میگذرد، چراکه مردم اکنون در حال قیام و انقلاب علیه اشغالگران هستند و با قدرت بیشتر و قدرتمندتر از قبل از آنها انتقام میگیرند. هر بار که دشمن میخواهد ما را ضعیف کند، ما قویتر میشویم. آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و خداوند نور خود را کامل میکند.»
همجوار با عماد و جهاد مغنیه
مراسم تشییع و تدفین پیکر این هنرمند با حضور گسترده مردم لبنان در ضاحیه جنوبی برگزار شد. تشییعکنندگان پیکر این شهید را با شعارهای «لبیک یا زینب (س)» و «لبیک یا حسین (ع)» تا روضة الشهیدین تشییع کردند و پیکر شهید حسن عبدالله پس از اقامه نماز به امامت یکی از علمای لبنان در روضة الشهیدین و در جوار شهید عماد مغنیه، جهاد مغنیه و سایر شهدای حزبالله به خاک سپرده شد. همسر شهید در پایان میگوید: «اگر بخواهم درباره الگوهای واقعی زندگیام صحبت کنم باید از امام خامنهای و سیدحسن نصرالله بگویم. همیشه از بچههایم میخواهم نگاهشان به سیدالزهرا (س) باشد که قطعاً رهبران مقاومت هم ما را به پیروی از راه اهل بیت (ع) توصیه میکنند.»