به گزارش خط هشت، فقط کافی است تصاویر و فیلمهای مستندی را که از خبرنگار عراقی جبهه مقاومت شهید حیدر المیاحی وجود دارد، مرور کنیم تا از روی همین تصاویر متوجه شویم شهید المیاحی یک خبرنگار رزمنده بود؛ خبرنگاری که به وقت نیاز سلاح هم به دست میگرفت. او در میان معرکه و میدان مقاومت ارتباط خوبی با مردم جنگزده برقرار و از ابتدای آشنایی، آنها را همراهیشان میکرد و سعی بر تسلی خاطرشان داشت. همراهان و همکاران شهید المیاحی بارها خاطراتی از این دست از او روایت کردهاند. این خبرنگار جبهه مقاومت نهایتاً در ۱۲ فروردین ماه سال ۱۳۹۶ حین پوشش عملیات «محمد رسولالله» برای آزادسازی «الحضر» در جنوب «موصل» به درجه رفیع شهادت نائل آمد. «حیدر» در میانه میدان و پیش از شهادت، وصیتش را منتشر کرد و در آن توصیههای خود به خانواده و فرزندش را یادآور شد. گفتوگوی ما با «جعفر المیاحی» فرزند شهید را پیش رو دارید.
رزمنده خبرنگار
من فرزند شهید المیاحی هستم. پدرم مدیر رسانه نیروهای حشدالشعبی و خبرنگار جنگ بود که در تاریخ ۱۷/۴/ ۲۰۱۷) ۱۲ فروردین ماه سال ۱۳۹۶) در شهر موصل در روستای الحضر در لحظات پایانی پیروزی در عملیات محمد رسولالله (ص) بر اثر اصابت با مین به شهادت رسید.
همراه با حاج قاسم
پدر از همان ابتدا روحیه جهادی داشت، لذا بعد از سقوط حکومت صدام به گروه بدر ملحق شد. بعد از مدتی به وسیله نیروهای اشغالگر امریکایی که در عراق بودند، دستگیر شد. بعد از خروج نیروهای امریکایی ایشان آزاد شد و با آغاز جنگ سوریه به نیروهای حشدالشعبی پیوست و به عنوان عکاس و رزمنده در مدیریت رسانه زیر نظر حشدالشعبی عراق در جبهه مقاومت حضور داشت. پدرم شهید المیاحی در بیشتر نبردهای آزادسازی عراق از شهر انبار تا زمان شهادتش در موصل شرکت داشت. ایشان ارادت زیادی به ابومهدیالمهندس داشت و از دوستداران شهید حاجقاسم سلیمانی بود. ایشان در عملیات بیجی همراه ابومهدیالمهندس بود و در عملیات موصل هم به نیروهای حاج قاسم ملحق شد. او در انجام امور رسانهای تهیه خبر و گزارش و تصویر در میدان معرکه رشادتهای زیادی از خود نشان داد.
ما خانواده شماییم
همرزمان و دوستان پدر از اقدامات انساندوستانه پدر حین عملیات نقل و انتقال آوارگان برایم صحبت کردهاند. پدر با بازماندگان سوری که شرایط روحی خوبی نداشتند به قدری با مهربانی و محبت برخورد میکرد که باعث تسلی و آرامش خاطرشان میشد. پدر بچههای گریان را در آغوش میگرفت و آرامشان میکرد و میگفت: نترسید، ما هستیم، ما به خاطر شما آمدیم، ما نیامدیم که باعث اذیت و نگرانی شما شویم. همه نیروهای حشدالشعبی اینچنین بودند. با مردم به مهر و مراعات برخورد میکردند.»
با وجود مهارت زیاد شهید «المیاحی» در زمینه پوشش اخبار جنگی مقاومت و تحولات میدانی نبرد، حضور او در پوشش احوالات مردم جنگزده و فعالیتهای رسانهای انساندوستانه پررنگتر بود. او بیش از آنکه به عنوان یک خبرنگار جنگی شناخته شود، به دلیل ارتباطش با آوارگان و کودکان درمانده شده از جنگ معروف شده بود. در همین زمینه تصاویر به یادماندنی از او به جا مانده که معروفترین آن تصویری با عنوان «نترسید، ما خانواده شماییم» است که در زمان خود، در میان مردم و از طریق رسانههای گروهی دست به دست و ورد زبان بزرگ و کوچک شد. میزان دغدغهمندی او در کنار تسلطش بر عرصه کار رسانه و تلویزیون باعث شده بود در این عرصه بسیار اثرگذار ظاهر شود.
جعفر المیاحی میگوید: «بعد از شهادت پدر مرجعیت به نقشی که ایشان داشت، اشاره کردند و بارها از او در خطبههای مراجع یاد میشود و همچنین در بیشتر سوگواریها و هیئتهای حسینی نام و یاد او زنده نگه داشته میشود.»
جرف الصخر
«حیدر المیاحی» خبرنگار رسانه جنگی مقاومت عراق موسوم به «اعلام الحربی» با عشق و اشتیاق زیادش نسبت به ثبت اتفاقات کوچک و بزرگ در میدان نبرد با تروریستهای تکفیری، انجام وظیفه میکرد. او در طول سه سال جنگ علیه داعش، میدان نبرد را رها نکرد و برای پوشش اخبار همواره در میدان حاضر بود، از «بغداد» و «آمرلی» تا «جرف الصخر»، همیشه و همه جا در کنار حشدالشعبی و نیروهای امنیتی عراق بود و آخرین دستاوردها و موفقیتهای آنها را ثبت میکرد. او اخبار فوری و گزارشهای مشروح از میدان نبرد را با سلاح دوربین منتشر میکرد. «المیاحی» و همکارانش نخستین کسانی بودند که هسته اولیه رسانه جنگی (اعلام الحربی عراق) را در اوایل تابستان سال ۲۰۱۴ میلادی پایهگذاری کردند و بعدها این هسته رسانهای به مدیریت رسانه در حشدالشعبی تبدیل شد. فعالیت مؤسسهای که آنها تأسیس کردند، بیشتر در زمینه جنگی خلاصه میشد، آنها به نقل واقعیت جنگ و حقیقت آنچه در میدان اتفاق میافتاد میپرداختند و در این راه شهدا و جانبازان بسیاری را تقدیم کردند.
ایثار شهدای رسانهای مقاومت
بحق باید گفت جایگاهی که امروز مقاومت در میان مردم عراق و منطقه به دست آورده حاصل ازخودگذشتگی «حیدر المیاحی» و همکاران او از جمله شهید «علی انصاری»، شهید «علی رشم» و تعداد زیادی از گزارشگران و رزمنده خبرنگاران مقاومت است که در این راه جان خود را فدا کردند. آنها به رغم توصیههایی که مدیریت رسانه در بسیج مردمی برای گروههای میدانی صادر میکرد و حفظ سلامت آنها را بر هر امری مقدم میدانست، همچنان بر حضور در میدان اصرار داشتند و برای رسیدن به حقیقت با یکدیگر رقابت میکردند. این مردان عرصه رسانه، بیتوجه به خطرات اطرافشان، بر انجام رسالت خود که همان نقل اخبار از خطوط مقدم جبههها و آگاهسازی مردم بود، مشتاق بودند و در این راه حتی از فدا کردن جان شیرین خود دریغ نکردند.