روایت‌های زیادی از جانفشانی‌های بسیجیان در طول این سال‌ها شنیده‌ایم، امروز اما به شهیدی می‌پردازیم که رژیم بعث در اسارت دست‌هایش را بست و با تانک از روی او رد شد.
به گزاترش خط هشت، امروز سالروز تشکیل نهادی است که ایثار و جان‌فدایی بطن و متن آن را تشکیل می‌دهد و جزو ذات او است.
روایت‌های زیادی از جانفشانی‌های بسیجیان در طول این سال‌ها شنیده‌ایم، امروز اما به شهیدی می‌پردازیم که رژیم بعث در اسارت دست‌هایش را بست و با تانک از روی او رد شد.
می‌خواهیم با حسن اسدی آشنا شویم، بسیجیِ عاشق وطن و دلباخته اسلام و انقلاب!
او در سال ۱۳۴۲ متولد شد، در نوجوانی موذن مسجد بود، وقتی صداهای مخالف بلند شد، حسن به صف انقلابیون پیوست و سرباز خمینی کبیر شد.
با اینکه سن کمی داشت اما پابه‌پای مبارزان انقلابی پیش رفت و در توزیع اعلامیه و رساله حضرت امام، بارها جانش را به خطر انداخت.
بعد از پیروزی انقلاب به مدرسه رفت و در رشته علوم انسانی مشغول به تحصیل شد، با شروع جنگ، حسن درس و مشق را کنار گذاشت، بار دیگر در صدد دفاع از اسلام برآمد و برای حفظ مرزهای کشور اعلام آمادگی کرد.
او یک دوره آموزشی را در پایگاه قدس گذراند و به عنوان بسیجی عازم جبهه‌های جنگ شد و در عملیات‌های مختلف ازجمله فتح‌المبین، بیت‌المقدس، والفجرمقدماتی و والفجر یک شرکت کرد.
این شهید به عنوان تیربارچی در عملیات والفجر 3 و در منطقه عملیاتی مهران شرکت و در نهایت به اسارت دشمن درآمد، بعثی‌ها حسن اسدی را به فجیع‌ترین شکل به شهادت رساندند.
او در بخشی از وصیتنامه‌اش نوشته است: «تا زنده هستید اسلام را یاور باشید و بکوشید که اسلام جاودان بماند، راه شهدا را ادامه دهید و تا سر حد جان سنگرهای اسلام را خالی نکنید»
حسن پسر خانوک است، همان شهری که حاج قاسم در وصفش گفت: «مرحبا به خانوک، مرحبا به مردم خانوک، مرحبا به دین‌داری مردم خانوک، خانوک حقیقتا شهر ذی‌قیمتی است، باوضو باید به این شهر وارد شد.»
منبع: فارس
افزایش اندازه قلم
