این شبها که خیمهنشین عزای سید و سالار شهیدان هستیم، بارها تصویر تکاندهنده کودک مجروح اهل غزه پیش چشمم میآمد که در پی حمله هوایی به درختی پناه برده بود و از وحشت به خود میلرزید. آری! صحنههایی از محرم ۶۱ هجری در حال تکرار است و ما این روزها بارها زیر لب منجی عالم بشریت را صدا زدهایم.
به گزارش خط هشت، «ملیحه طهماسبی» فعال فرهنگی؛ قریب به ده ماه از عملیات «طوفان الاقصی» و به دنبالش جنایات پرسابقه رژیم منحوس اسرائیل میگذرد. در این مدت آنقدر تصاویر دلخراش دیدهایم که قلبمان مجروح و دلمان پرخون است.
تصاویر پیکرهای آغشته به خاک و خون، کشف گورهای دستهجمعی، دفن دو نفره پیکر شهدا، فریاد مردان و ضجهی زنان و بیش از همه مظلومیت کودکان معصوم که در شخمزدنهای پیاپی گرگصفتان صهیون پرپر میشوند.
این شبها که خیمهنشین عزاداریهای سید و سالار شهیدان هستیم، بارها تصویر تکاندهنده کودک مجروح غزهای پیش چشمم میآمد که درپی حمله هوایی در فضای خاکآلود محوطه به درختی پناه برده بود و از وحشت به خود میلرزید.
به یاد شب یازدهم محرم ۶۱ هجری و فرار کودکان از خیمههای شعلهورشده میافتادم و نقل تاریخ از دو کودکی که از خیمهها به دامان دشت پربلای نینوا میگریزند و از شدت ترس، تشنگی و گرسنگی در آغوش هم جان میدهند و نیز یاد سهساله اباعبدالله علیهالسلام میافتادم و داستان خرابه شام.
آری! صحنههایی از تاریخ در حال تکرار است؛ و ما این روزها بارها و بارها زیرلب «یا صاحب الزمان» گفتهایم و منجی عالم بشریت را صدا زدهایم. اما مدتی است دردهای دلم به وجدانم چنگ زده و مرا با خود درگیر کرده است.
از خود میپرسم تو در این عالم کدام قطعه از پازل ظهوری؟ آیا در جای خود قرار گرفتهای یا علاوه بر جایت، خودت را هم گم کردهای؟
شما را نمیدانم؛ اما مدتی است وجدانم مرا نهیب میزند که هراندازه تو با اعمال، رفتار و انتخابهایت ظهور را عقب اندازی، در جنایات دنیای بیمهدی (عج) سهم داری.
خدایا! آدینهها گذشتند و باز خبری از یوسف زهرا (ع) نشد. اینبار برای فرج دعا میکنم تا فرجی در جان و دلم شود که اگر درپی اصلاح خود نباشم، چطور حکومت مصلح را تاب خواهم آورد؟
منبع: دفاعپرس