به گزارش خط هشت ، علی داورنیا رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران چابهار: در پی انفجار یک بمب انتحاری در مقابل ستاد فرماندهی نیروی انتظامی در خیابان ریگی شهرستان چابهار، یک افسر نیروی انتظامی، ستوان دوم داریوش رنجبر و سرباز وظیفه ناصر درزاده به شهادت نائل شدند. همچنین 43 نفر از عابران، کسبه و اعضای ستاد فرماندهی مجروح شدند که تنها ده نفر از آنان در حال حاضر در بیمارستان امام علی(ع) چابهار بستری و مابقی به صورت سرپایی درمان و مرخص شده اند و یکی از مصدومان برای ادامه درمان و جراحی صورت به زاهدان انتقال داده شده است.
وی افزود: بنیاد شهید و امور ایثارگران چابهار از نزدیک پیگیر امور این عزیزان است.
فرزاد خدادی اهل تسنن و از مجروحان که هم اکنون در بیمارستان بستری است، درباره روز حادثه به حیات گفت: به همراه یکی از دوستانم با موتور در بلوار روبروی ستاد در حال رد شدن بودیم، که ناگهان صدای وحشتناکی شنیدیم و از موتور به پایین پرت شدیم. متوجه انفجار شدم و خودم را به یک ماشین پارک شده رساندم و پشت آن پناه گرفتم. از ناحیه پا سوزش شدید به همراه خونریزی داشتم. نیروهای ستاد شلیک هوایی می کردند تا مردم از محل انفجار دور شوند، بعد از چند دقیقه به مراکز درمانی رفتیم و دو عمل جراحی روی پای من صورت گرفت. اما دوستم با یک درمان سرپایی مرخص شد.
محمد ایاز مجروح 23 ساله و سرباز یگان امداد از شیراز و یکی دیگر از مجروحان حمله تروریستی نیز به حیات گفت: نزدیک ساعت 10 صبح بود، من در حیاط ستاد بودم و چند متری با محل انفجار فاصله داشتم. ناگهان صدای وحشتناکی آمد، به جلو پرت شدم و از ناحیه کمر به شدت آسیب دیدم و فقط سعی می کردم از سرم محافظت کنم. بعد بیهوش شدم و دیگر چیزی به خاطر نمی آورم.
وی ادامه داد: بعد شنیدم که صدای انفجار تا هزار متر آن طرف تر هم شنیده شده است، حتی قطعاتی از خودروی منفجر شده نیز در چند صد متری محل انفجار پیدا شده بود.
ایاز افزود: در این دور روز سردرد شدیدی دارم که نمی توانم شب ها بخوابم. هر وقت هم که بخاطر داروها میخوابم کابوس می بینم و ناگهان از خواب بیدار می شوم. کمر درد نیز لحظه ای رهایم نمی کند و روند درمان هنوز ادامه دارد.
این مجروح حادثه تروریستی چابهار درباره شهدای این حادثه اظهار کرد: شنیدم که یک افسر و یک سرباز شهید شده اند. ستوان دوم شهید داریوش رنجبر از اهالی یاسوج بود و به تازگی به چابهار منتقل شده بود و با او آشنایی نداشتم اما سرباز وظیفه شهید ناصر درزاده از هم خدمتی های من و متاهل بود. پسر کوچکش چند روز پیش از حادثه دچار سوختگی شده بود و شهید می خواست برای دیدنش به مرخصی برود که قسمت نشد. شهید درزاده بسیار انسان مهربان و مظلومی بود که در این حمله تروریستی به شهادت رسید.
مبینا آقاخانی
منبع: حیات