روایت بانوی جانباز از بمباران مدرسه زینبیه +فیلم

پنج شنبه, 23 اسفند 1397 09:10 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

جنگنده‌های عراقی به سمت مدرسه می‌آیند و با بی‌رحمی تمام مدرسه را بمباران کرده و به خاک و خون می‌کشند. در این حادثه‌ تلخ ۳۰ نفر از دانش‌آموزان شهید و حدود ۱۳۰نفر از آن‌ها زخمی می‌شوند.

 

به گزارش خط هشت ، سال 1365 شش سال از جنگ تحمیلی گذشته بود و بعد از عملیات موفقیت‌آمیز «کربلای 5» رادیو اسرائیل و رادیو عراق خبر از حمله قریب‌الوقوع هواپیماهای میراژ، سوخو و میگ به شهرهای ایران می‌دادند و تبلیغات گسترده رسانه‌ها برای ارعاب مردم و تخلیه شهرها و تضعیف روحیه مقاومت در پشت جبهه آغاز شده بود، در این میان یکی از شهرهایی که مورد تهدید واقع شد، شهر میانه بود.

روایت بانوی جانباز از بمباران مدرسه زینبیه +فیلم
12بهمن ماه سال 65 حوالی ساعت 10 و نیم صبح، در دبیرستان دخترانه‌ زینبیه واقع در شهر میانه، در آن اوقاتی که دانش آموزان خود را برای جشن شروع دهه فجر انقلاب اسلامی آماده می‌کردند. جنگنده‌های عراقی به سمت مدرسه می‌آیند و با بی‌رحمی تمام مدرسه را بمباران کرده و به خاک و خون می‌کشند. در این حادثه‌ تلخ 30 نفر از دانش‌آموزان شهید و حدود 130نفر از آن‌ها زخمی می‌شوند. شهر میانه هیچ شاخصه خاص استراتژیکی نداشت. نه نزدیک جبهه بود و نه تاسیسات خاصی داشت. اما خیلی پشتیبان جنگ بود. عراق در جنگ با ایران احساس ناتوانی می‌کرد. به همین دلیل به بمباران شهرها روی آورده بود. میانه از طرف عراق، برای بمباران انتخاب شده بود و از روی آگاهی بمباران شد نه اینکه اتفاقی آن را بزنند.

 
روایت بانوی جانباز از بمباران مدرسه زینبیه +فیلم
فاطمه منتظری یکی از شاهدان ماجرا می‌گوید: «روز واقعه، یعنی 12 بهمن ماه سال 65، به مناسبت شروع دهه فجر جشن داشتیم. دقایقی قبل از بمباران، زنگ زدند و گفتند آژیر قرمز را بزنید. مدرسه پناهگاه نداشت و بچه‌ها همان وسط حیاط مدرسه پخش شده بودند. روی پشت بام ساختمان سپاه، بچه‌های پاسدار داشتند آماده پدافند هوایی می‌شدند. رفتیم کنار دیوار، اما فرصت درازکشیدن پیدا نکردیم. نیم خیز بودیم که بمباران آغاز شد. خلبانان عراقی چون می‌دانستند که شهر میانه پدافند هوایی ندارد و بی دفاع است، خیلی آرام و با خونسردی، تا جایی که می‌توانستند پایین آمده بودند، به طوریکه من خلبان جنگنده را می‌دیدم. حتی افتادن بمب روی سقف آزمایشگاه را دیدم.

بمب‌ها عموما خوشه‌ای بود و ترکش‌های زیادی داشت. به همین دلیل همه ترکش‌های زیادی خورده بودیم. من ترکش زیادی خورده بودم و دائم خون بالا می‌آوردم. وقتی به کشته‌های مدرسه نگاه می‌کردم، چون آتش و دود، همه جا با هم دیده می‌شد، صحنه‌ عاشورا را برایم تداعی می‌کرد. پشت حیاط یک منبع نفت بود. که بعضی بچه‌ها هول شده و زیر آن پناه گرفته بودند. این منبع نزدیک ساختمان آزمایشگاه هم بود. وقتی بمباران شد همه‌ بچه‌هایی که آنجا بودند در آتش جزغاله شدند. به طوری که دیگر ظاهرشان قابل تشخیص نبود.»

فریده پزشکی، جانباز واقعه بمباران مدرسه دخترانه زینبیه در مراسمی ویژه بانوان جانباز کشور تقدیر شد و دقایقی پشت تریبون حاضر شده و به شرح واقعه تلخ بمباران پرداخت. فیلم روایت او در ادامه می‌آید:
 
 
 
 
منبع: پویا
خواندن 823 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/f714239526d247f01ba72774895414aa.jpg
کتاب « ب مثل بابا ع مثل عشق» به نویسندگی «فرانک ...
cache/resized/c0eb470bcee87c9607e9d980bedac252.jpg
کتاب «نارگول» مجموعه داستان‌های ترکی آذربایجانی ...
cache/resized/30ce90b265575319c4e20807f73088c9.jpg
مجموعه شعر دفاع مقدس با عنوان «سطری از رگ‌های ...
cache/resized/9b78be751016054d15384e51dce46f66.jpg
کتاب «پرواز با خورشید» سرگذشت پژوهی شهدای دهه اول ...
cache/resized/1d6bdd68195fd28182a7b5375c42b3a5.jpg
کتاب «پیام افق» مجموعه اشعار «میر داود خراسانی» ...
cache/resized/648e03a74b645c23d652f178eba18670.jpg
اکبری که نگارش «آخرین فرصت» را فرصت ناب زندگی‌اش ...
cache/resized/93f4eb7bff33a45e387b33707ce87cdd.jpg
امروز به مناسبت چهل و چهارمین هفته دفاع مقدس از ...
cache/resized/faf58c1d54b1975680b9c3141b6179d7.jpg
کتاب «بر مدار مد» بررسی تاثیر عوامل برترساز توان ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family