به روایت پسر عموی شهید:
شهید بخارایی می خواست شاه را ترور کند/ آخرین دیدار با شهدای موتلفه یک روز قبل از اعدامپسر عموی شهید بخارایی نقل می کند: یک روز قبل از اعدام محمد، از همه فامیل دعوت کردند و گفتند هرکس بخواهد می تواند به ملاقات محمد برود. من به همراه دیگر عموزاده هایم که حدود 30 نفر می شدیم، به زندان «باغ شاه» رفتیم.
در آستانه پنجاه و چهارمین سالروز شهادت شهیدان چهارگانه موتلفه در صدد برآمدیم تا با خانواده این شهید جاوید به گفت و گو بنشینیم. از خانواده شهید، اطلاعات زیادی در دسترس نبود و شاید دلیلش گذر زمان باشد که باعث شده والدین شهید نیز در خاک آرام بگیرند. از طریق «حزب موتلفه» با حاج «محمد بخارایی کاشی»، پسر عموی بزرگ شهید آشنا شدیم. ایشان متولد 1305 و پسر عموی بزرگ شهید «محمد بخارایی» است. از زمان بازداشت تا اعدام «محمد» را به خوبی به یاد دارد و اگرچه بیش از نیم قرن از شهادت پسر عموی جوانش می گذرد اما هربار که از او سخن می گوید، چهره اش محزون شده و به فکر فرو می رود.
بعد از دستگیری «محمد» فشار روی خانواده و فامیل شروع شد و مدام کارآگاه ها در اطرافمان بودند. ما حتی نتوانستیم به خانه شهید برویم. درآن زمان همسایه ها و فامیل جرائت نمی کردند به خانواده شهید نزدیک شوند. خیلی از اقوام از ترس ساواک، فامیلی شان را عوض کردند اما هیچ کس از محمد و خانواده اش بد نمی گفت. نزدیک 6 ماه دو سرهنگ از صبح تا بعدازظهر به نوبت در دفترم بودند و کارهایم را زیرنظر می گرفتند.
شهید «صادق امانی» استاد محمد، شهید نیک نژاد و شهید صفار هرندی بود. خانواده شهید امانی هم با ایشان هم فکر بودند البته خانواده شهید بخارایی خط فکری متفاوتی نسبت به محمد داشتند بنابراین محمد در این مسیر تنها بود. شهید امانی بچه ها را به بیابان می برد و به آن ها آموزش های نظامی و همچنین روش های کار با اسلحه را آموزش می داد.
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.