به گزارش خط هشت ، «حمیده دانش کاظمی» همسر تنها استاندار شهید کشور در رشت، به بیان خاطراتی از زندگی در کنار شهید پرداخت و اظهار داشت: با وجود اینکه «شهید انصاری» نماینده تام الاختیار حضرت امام خمینی (ره) در آمریکا بودند ولی ما برای خرج مایحتاج خودمان از پدرم پول دریافت می کردیم.

وی با بیان اینکه دو سالی هم حضرت امام فرمودند که چون شهید کار تبلیغ هم انجام می داد، به اندازه نیاز می توانید خرج کنید، افزود: چند سالی بود که شرایط ما بدین گونه می گذشت و از این رو شهید «انصاری» می گفتند که به ما خمس تعلق نمی‌گیرد و خمس پرداخت نمی‌کردیم چون هر ماه محتاج ماه بعد بودیم تا پولی به دستمان برسد و بتوانیم امرار معاش کنیم.

کاظمی گفت: به لطف خدا شهید انصاری هیچگاه پولی از بیت‌المال استفاده نکرد و حتی وقتی یکی از مسئولین استان یک شانه تخم مرغ محلی برایش آورد، انصاری گفت این رشوه است که کارشان را راه بیندازیم و آن فرد هر چه گفتند که این تخم مرغ‌ها از مرغ‌های منزل خودم و هدیه است، شهید در جواب گفتند که نه، اینها روزی زن و بچه خودت است و بردار و ببر.

وی در ادامه با بیان اینکه هفت روز بعد از شهادت شهید انصاری به خدمت امام رفتم و ایشان با لباس بسیار ساده بر روی صندلی نشسته بودند که بسیار آن عکس امام را دوست دارم، گفت: من زیر پای امام نشستم و یادم آمد که اوایل انقلاب و مراسم روز ارتش بود که شهید انصاری سخنرانی داشتند و بالای سکو پشت تریبون بودند و من پایین ایستاده بودم و جمعیت زیادی آنجا نبود.

کاظمی ادامه داد: آنجا وقتی از شهید پرسیدم چه آرزویی داری؟ جواب دادند که آرزو دارم وقتی اینجا می ایستم اطرافم مملو از جمعیت باشد  که  در مراسم تشییع جنازه شهید من در جایی که ایشان ایستاده بودند برای سخنرانی ایستاده بودم. آنجا ( آقای غفوری فرد) برای من  متنی نوشتند و من از روی متن در تشییع جنازه شهید انصاری، سخنرانی کردم.

وی در ادامه افزود: آن روز در دیدار با امام هم همین اتفاق برایم افتاد و زبانم بند آمده بود به قدری امام برایم جذاب بودند که هنوز  هیچ تصویری از امام را آنگونه ندیده‌ام. واقعاً برایم ماورائی بود و هر کجا و در هر عکسی دوباره به دنبال همان تصویر از ایشان هستم کمتر پیدا می‌کنم.

کاظمی گفت: پس از شهادت همسرم به همراه مادر و تنها دخترم به دیدن امام رفتیم زبانم بند آمده بود و چند دقیقه ای سکوت بین ما بود تا اینکه حضرت امام با این حرف شروع کردند و خطاب به من گفتند «خانم انصاری، غم از دست دادن علی غم تو نبود و غم من هم بود و من را هم در غمت شریک بدان».

همسر شهید انصاری در ادامه با اشاره به ماجرای شهادت حاج مصطفی خمینی، که حضرت امام آن را از الطاف خفیه الهی دانسته بود، اظهار کرد: وقتی امام فرمودند که غم از دست دادن علی غم من هم است بی اختیار بدون آنکه متوجه باشم به میان حرفشان پریدم و گفتم که شما در شهادت حاج مصطفی آنرا از الطاف خفیه الهی می دانستید و شهادت علی انصاری را غم می‌دانید؟! که امام فرمودند: «دخترم، نه اینکه آنرا غم بدانم ولی اگر غمی در دل تو است مرا در غم خودت شریک بدان».

وی اظهار کرد: آنجا متوجه منظور امام شدم که شهادت انصاری را هم از الطاف الهی می دانست و برای آرامش غم نشسته بر دل من چنین گفتند که قلبم آرام گرفت.

کاظمی همچنین در پایان اضافه کرد: انصاری همیشه می گفت از افتخارات من این است که سربازی هستم که کنار امام بودم.

شهيد مهندس علی اخوین انصاری در سال 1323 در يك خانواده مذهبی در شهرستان رودسر از استان گیلان متولد شد و در ساعت 7 صبح 15 تير و در ماه مبارك رمضان سال 1360 در خيابان لاكانی رشت توسط منافقین کوردل به همراه معاون عمرانی و فنی استانداری گيلان مهندس علیرضا نورانی به مقام والای شهادت نائل شدند.

 

 

 

منبع:  دفاع‌پرس