سردار رحیم نوعی اقدم از همرزمان سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس و جبهه مقاومت در گفتگو با سبلان ما و به نقل از خط هشت، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی حاج قاسم پرداخت و گفت: افراد بسیاری در حوزههای مختلف از جمله هنر، ورزش و ... به قهرمانی میرسند، اما جنس قهرمانی حاج قاسم بسیار متفاوتتر از این قهرمانیها است، در واقع قهرمانی حاج قاسم تکمیلترین و عالیترین و تاثیرگذارترین قهرمانی است و علت آن هم این است که او قهرمان خدایی بودنش است که میتواند در تمام زمینهها الگو و اسوه باشد.
وی افزود: حاج قاسم در میدان عمل و در مدیریت نشان میداد که اعتقاد راسخی به خداوند و آیه «ان تنصر الله ینصرکم و ...» دارد و پس از آن حرکت میکرد.
نوعی اقدم گفت: حاج قاسم در مسیر حرکت با مشکلاتی مواجه میشد، اما چون اعتقاد به عنایت الهی و وعده قرآنی و فرمان الهی و این آیه " إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا" داشت، در برابر مشکلات استقامت میکرد، هیچ یک از مشکلات برایش لاینحل نبود چرا که به خدا باور داشت.
وی افزود: حاج قاسم توکل میکرد و با اعتقاد راسخ و قدرتمندانه حرکت میکرد و همواره هم پاسخ اعتمادش به خداوند را میگرفت و این نمونه از خدایی بودنش بود.
رضای پروردگار محور کارهایش بود
این فرمانده جبهه مقاومت با بیان اینکه حاج قاسم حرکت میدانیاش و مدیریتش عقبه داشت، گفت: حاج قاسم در واقع تکیهگاه الهی داشت و هیچکس جز رضای پروردگار برایش مساله نبود.
وی افزود: امروز آن خدایی که در جبهههای نبرد یاریگر سردار سلیمانی بود و آن خدایی که سرنوشت ما را به پیروزی رسانده و آن خدایی که تا در ۸ سال دفاع مقدس ما را در برابر دشمنان به پیروزی رسانده، همان خدا است و اگر امروز جامعه مدیریتی ما نمیتواند از خدا برای رفع مشکلات مردم استفاده کند، مشکل از خودشان است و خدا که همان خدای ۸ سال دفاع مقدس است و به همین دلیل ما باید به خودمان برگردیم.
سردار نوعی اقدم ادامه داد: خدا رحمت کند، شهید باکری را. مگر میشود شاگرد باکری حرف بزند اما از استادش نقل قولی نداشته باشد. شهید باکری به ما یاد داده اگر به شرط اخلاص توکل کنی به اراده خداوند متعال حرکت کنی، خدای متعال تمام موانع را از مسیرت برمیدارد و غیر ممکنها را ممکن میکند و من این را به عینه در بحران و بحبوحه و در شرایط سخت مرگ و حیات دیدهام.
این فرمانده دفاع مقدس گفت: حاج قاسم ثابت کرد در تقابل با دشمن و شیطان بزرگ آمریکا، آهن پارهها تعیین کننده نبودند بلکه ارادهها تعیین کننده بودند.
وی افزود: این مصادیق بسیار بزرگی در رفتار، ادبیات، مدیریت نبرد و فرماندهی حاج قاسم است که عقبهاش خدا است و حاج قاسم ثابت کرد در تقابل با دشمن و شیطان بزرگ آمریکا، آهن پارهها تعیین کننده نبودند بلکه ارادهها تعیین کننده بودند. در تقابل انسان با انسان زمانی که اراده انسان الهی باشد آن زمان میتواند فرد غالب باشد و در این زمان دیگر چیزی تاثیر ندارد و اگر اراده الهی بشود، تمامی مسائل حل میشود.
سردار نوغعی اقدم در ادامه سخنان خود به ابعاد مکتب سلیمانی پرداخت و گفت:نکته بعدی از ابعاد مکتب این سردار رشید اسلام، اهل بیتی بودن حاج قاسم است. خدای متعال برای رسیدن به خودش برای انسان مسیر نشان داده و شاخص گذاشته و باید از مسیر تعیین شده خدا استفاده کرد تا به لقای الله رسید.
وی گفت: حاج قاسم، الگویش اهل بیت(ع)، ادبیاتش، عاشورایی و فرهنگش کربلایی و اسطورهاش امام حسین(ع) و قهرمانش زینب(س) و علمش "هیهات من الذله" بود.
سردار نوعی اقدم ادامه داد: به نظر من اگر حاج قاسم در سکوها قهرمان خدایی بودن بود، در میدان نبرد، قهرمان اهل بیتی بودن و تا زمانیکه در میدان نبرد، قهرمان نباشی در سکوی قهرمانی نخواهی ایستاد.
همرزم سردار سلیمانی در ادامه سخنان خود به خاطره ای از همرزم شهیدش پرداخت و گفت: در یکی از عملیاتها در جنگ سوریه قرار بر این بود که از منطقه شرق سوریه به سمت مرز عراق و بوکمال حرکت کنیم و عملیاتهایی را انجام دهیم. در قرارگاه نشسته بودیم و پس از هماهنگیهای لازم و بررسیهایی که از عملیات کردیم من اولین یگانی بودم که باید عملیات را شروع میکردم. پیش از شروع عملیات از حاج قاسم پرسیدم که سردار فرمانده این عملیات چه کسی است؟ شمایید یا نیروهای سوری؟ سردار سلیمانی خندید و گفت: ابوحسین، فرمانده کل قوا در سوریه زینب است. وقتی سردار سلیمانی این جمله را گفت با خود گفتم که این ابر مرد عجب فرماندهی انتخاب کرده است. چرا که اگر فرمانده کل قوا زینب باشد، داعش به ۵۰ متری حرم میرسد ولی جرات نمیکند وارد حرم شود، اگر فرمانده کل قوا زینب باشد، پیشانی بندها "کلنا عباسک یا زینب" خواهند بود و در نهایت اگر فرمانده کل قوا زینب باشد یک آجر از حرم کم نمیشود.
وی ادامه داد: این مرد بزرگ چنین عشق و علاقه و اعتقاد و اعتماد راسخی به اهل بیت(ع) داشت و رهرو آنها بود. این ابر مرد هر زمان که برای زیارت حرم میرفت با تمام وجودش خودش را به در حرم میچسباند و صورت را بر زمین میگذاشت و نجوا میکرد. عشق و ارادت او به اهل بیت(ع) در زمان زیارت حرم دیدنی بود.
نوعی اقدم با بیان اینکه باید اهل بیتی بودن و خدایی بودن حاج قاسم برای دانش آموزان، دانشجویان، دانشگاهیان، اساتید، اهل فکر و اندیشه، اهل تربیت، حوزههای علمیه، کسبه، وزرا، مسؤولان و تمام اقشار جامعه تبیین شود گفت: آن موقع میتوان گفت رهرو حاج قاسم هستیم.
وی با بیان اینکه حاج قاسم اعتقادمحور از ولایت اطاعت میکرد، گفت: وی با تمام وجودش سرباز ولایت و مقلد و مطیع امام خامنهای بود و با تمام وجودش نشان میداد که مطیع رهبر باید باشد.
این یادگار دوران دفاع مقدس به دشمن شناسی حاج قاسم نیز اشاره کرد و گفت: حاج قاسم، موضعگیری جهانی، منطقهای و رفتار میدانیاش بر علیه دشمن معلوم بود و در یک کلمه حاج قاسم بهراحتی تشخیص میداد که امروز خاکریز امام حسین(ع) کجاست و خاکریز یزید کدام است. وی هم از امام زمانش اطلاع داشت و هم یزید زمانش را میشناخت.
وی گفت: حاج قاسم بهراحتی تشخیص میداد که امروز خاکریز امام حسین(ع) کجاست و خاکریز یزید کدام است.
وی به تبیین مولفههای مقاومتی سردار حاج قاسم سلیمانی پرداخت و گفت:از مولفههای مقاومتی حاج قاسم میتوان به دشمنشناسی خط مقدمش اشاره کرد؛ دشمن مقابل را میشناخت و شخصیت و ادبیات جنگ و شیوه و تاکتیکهای او را میدانست و همواره قبل از عملیات از من میپرسید که میخواهی چگونه به نبرد با دشمن بروی؟ اگر دشمنت عملیاتی دیگر انجام دهد چه طرح و برنامهای برای مقابله با او داری؟ حاج قاسم آنچنان در دشمن شناسی خط مقدم متبحر بود که پیشبینیهایش از عملیاتهای دشمن صد درصد اتفاق میافتاد و ما را وارد میدان نشده در مراحل مختلف آماده میکرد و به همین دلیل پیش از هر عملیاتی برای اتفاقات محتمل که حاج قاسم میگفت نیرویی را در نظر میگرفتیم و تاکتیکهای مختلف را در عملیاتهای خود داشتیم.
سردار نوعی گفت گفت: حاج قاسم سلیمانی خط و ربطهای سیاسی را به خوبی میدانست و بلد بود. او به خوبی موضعگیری سیاسی حاکمیتها، دولت و افراد و اشخاص برعلیه نظام و مقاومت و جهان اسلام را میدانست و متوجه بود که کدام موضعگیری سیاسی مقدمه کدام درگیری محتمل آینده است. این موضوع وی را فردی شاخص کرده بود.
وی از وحدت بخشی حاج قاسم سلیمانی به عنوان یکی دیگر از خصلت های این فرمانده جبهه مقاومت نام برد و گفت: حاج قاسم نیروهایش را برای رویارویی با دشمن آماده کند. دشمنی که شناخت بسیاری خوبی از آنها داشت. در این مرحله به انسجام و وحدتبخشی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی میرسیم و این ویژگی یکی دیگر از مولفههای مهم سردار سلیمانی بود.
نوعی اقدم گفت: سردار، وحدتبخشی در فرهنگ، مذاهب، ادبیات، وحدتبخشی در ملیتها، زبانها و گویشها را به خوبی انجام میداد، بهطوریکه نیروهای او از مذاهب مختلف شیعه، سنی، مسیحی، علوی، اسماعیلی و در مجموع از همه اقشار تشکیل مییافت و همه اینها در خط مقدم، سرباز حاج قاسم بودند. او توانسته بود همه را دور هم جمع کند.
وی با بیان اینکه سردار سلیمانی از تمام توانمندیهای افراد مختلف استفاده میکرد، گفت: اکنون ما در جامعه مدیریت و اداره مملکت این وحدت را نیازمندیم و متاسفانه همه در این مورد با مشکل مواجهیم. سوال من این است که آن انسجام حاج قاسم دقیقا کجای جامعه ما قرار دارد؟ برای اینکه بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم نیازمند این ویژگی مهم حاج قاسم سلیمانی در تمام ابعاد جامعه هستیم.
این فرمانده جبهه مقاومت به تفکر راهبردی حاج قاسم در پیشبرد امورنیز اشاره کرد و گفت: حاج قاسم در تمام کارها فوق استراتژیک مینگریست، استراتژیک طرحریزی و تاکتیکی عمل میکرد و تمام تصمیمگیریهایش برای رسیدن به فوق استراتژیک بود.
وی ادامه داد: اگر ما تفکر راهبردی و مدیریت راهبردی او را به صورت پازل و قطعههایی در بیاوریم و این پازلها را کنار هم بچینیم، میبینیم که امروز یک کاری میکند که تقویت کننده یک کاری بعد از چندین سال و یا جلوگیری از توطئهای بعد از چندین سال است و این موضوع نشان از تفکر راهبردی حاج قاسم دارد. او قدرتمندانه فکر میکرد و قدرتمندانه طرحریزی و عمل میکرد.
نوعی اقدم گفت: حاج قاسم، منظم و جدی و قاطع بود و به هیچ بروکراسی اداری اعتقادی نداشت. انقلابی و حماسی و در زمان و مکان خودش عمل میکرد. امروزه یکی از مشکلاتمان در سیستم مدیریتی این است که برخیها کار بدون محاسبه را به نام حرکت بسیجی و جهادی میزنند، اما بسیجی عمل کردن به سرعت، به قدرت، قاطعیت، واقعیت و به منطق عملکردن است.
وی افزود: حاج قاسم، منظم، جدی و قاطع بود. به هیچ بروکراسی اداری اعتقادی نداشت و انقلابی و حماسی، در زمان و مکان خودش عمل میکرد.
حاج قاسم خود را نوکر مردم میدانست
همرزم سردار سلیمانی با بیان اینکه حاج قاسم خدمتگذار حقیقی مردم بود، گفت: او عاشق مردم بود در هر کارش میخواست برای مردم اتفاقات خوبی بیافتد و به معنای واقعی، خود را نوکر مردم میدانست، همه مردم را دوست داشت و مردم را میزان میدانست، خود را مدیون و مرهون خانوده شهدا و ایثارهای خانواده شهدا میدانست.