به گزارش خط هشت، 14974 روز از ناپدید شدن آیتالله سید موسی صدر معروف به «امام موسی صدر» روحانی انقلابی و رهبر جنبش امل لبنان میگذرد بدون اینکه اطلاعی از سرنوشتش در دسترس باشد.
امام موسی صدر که رهبر شیعیان لبنان بهشمار میرفت و نقش اساسی در بازسازی هویت شیعیان این منطقه داشت، 3 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شد و در روز 9 شهریور ادعا کردند وی به ایتالیا رفته است. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام صدر از آن کشور و ورود او به رم را رسماً تکذیب کردند.
با انتشار خبر ناپدید شدن رهبر شیعیان لبنان، امام خمینی از همان روزهای نخست با جدیت تمام درصدد مشخص شدن وضعیت وی برآمد. ایشان یک بار صادق قطبزاده را برای پیگیری این موضوع به لیبی فرستادند و در تاریخ اول تیرماه سال 57 در نامه ای به حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه از وی خواست تا پیگیر سرنوشت امام موسی صدر شود: "اینجانب از غیبت جناب حجتالاسلام آقای سید موسی صدر نگران و متأثرم. از جنابعالی تقاضا دارم که این موضوع را با سران کشورهایی که در قضیۀ فلسطین اجتماع کردهاند در میان گذارید و اهتمام آنان را جلب نمایید."
امام 20 آبان 57 نیز در گفت وگو با روزنامه لبنانی النهار، درباره وضعیت «صدر» و اینکه چه کسانی در ربودن او نقش داشته اند، اظهار داشت: راجع به اینکه ایشان را چه کسی مخفی کرده است، من اطلاعی ندارم اما راجع به اینکه ایشان زندهاند و برگردند، امیدوارم که زنده باشند و برگردند. من به ایشان علاقه دارم و امیدوارم که به سلامت برگردند و کار خودشان را ادامه دهند.
امام خمینی 26 مهرماه 57 نیز در نامهای به معمر قذافی پیگیر سرنوست امام موسی صدر میشوند: "قضیۀ جناب حجتالاسلام آقای صدر به شکل معمایی مرموز درآمده است. بستگان ایشان پس از بررسی میگویند در لیبی هستند. چون جناب ایشان مورد احترام و محبت روحانیون و دیگر جناحها هستند و این امر موجب نگرانی آنهاست مقتضی است در آن اهتمام نمایید. و از دولت خودتان بخواهید ما را از سلامت ایشان و محل اقامتشان مطلع نموده نگرانیها را رفع کنند."
به رغم اینکه دولت لیبی در آن زمان از حامیان نهضت اسلامی بود اما اهمیت سرنوشت «صدر» امام را واداشت تا بصورت جدی این معما را حل کنند.
بخش دیگری از پیگیری پرونده امام صدر به بعد از انقلاب برمیگردد و بالطبع شرایط انقلابیون برای حل این معما راحت تر بود و اولین گام پیگیری این مسئله نیز توسط امام خمینی برداشته شد.
دولت لیبی قبل از انقلاب روابط سردی با رژیم پهلوی داشت و حمایتهایش از برخی گروههای انقلابی در ایران موجب شد تا به فکر تجدید رابطه با جمهوری اسلامی باشد اما پرونده امام موسی صدر مانع از سرگیری روابط گرم دو کشور میشد.
اسفند 1357 عبدالسلام جلّود معاون معمر قذافی و اعضای شورای انقلاب لیبی به ایران آمدند تا پیام تبریک رهبر لیبی را به امام ابلاغ کنند. 7 اسفند، جلّود به دیدار امام خمینی رفت. ماجرای ربوده شدن امام صدر مهمترین موضوع مذاکرات هیئت انقلابی لیبی بود. امام در این دیدار فرمودند: ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و میخواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هرچه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.
دیدار عبدالسلام جلّود با امام خمینی در مدرسه رفاه
ایران و لیبى توافق کردند بر اساس بند هفدهم مقاولهنامه «تجدید روابط ایران و لیبى» کمیتهاى براى پیگیرى ربودن امام موسى صدر تشکیل شود. در این مقطع برخلاف خواسته امام خمینی و مبارزان ایرانی و لبنانی، صداهایی در ایران بلند شد که مانع از پیگیری شدند.
آیتالله حسینعلی منتظری در تلگرافی از امام خمینی خواست سفر کمیته تحقیق ایران به تعویق بیفتد. آیتالله منتظری در این تلگراف مدعی میشود، سفر این کمیته جز تخریب روابط میان ایران و لیبی و ایجاد اختلاف سیاسی که در نهایت به نفع آمریکا خواهد بود، حاصلی ندارد.
مرحوم حسن حبیبی از اعضای شورای انقلاب در روزهایآخر عمرشان در گفتوگویی که در کتاب «دیدار در پاریس» منتشر شده، درباره این دست از مخالفتها با پیگیری پرونده امام صدر میگوید: «همان زمان بعد از پیروزی انقلاب، این بحث پیش آمد که هیاتی به لیبی برود. با توجه به این که من عضو شورای انقلاب بودم و مسئولیتهایی داشتم، با من صحبت کردند که بروم. یکی دو نفر دیگر هم قرار بود بیایند، یادم نیست آقای صدر (حاج سیدجوادی) هم بود یا نه، ولی در جریان بود. ولی از طرق دیگری نگذاشتند این کار انجام شود، یعنی شورای انقلاب هم موافق بود و استقبال میکرد. بعد از آن هم ما چند جلسه داشتیم، یکی از آنها را که یادم هست در منزل آقای صدر بود. جلسه داشتیم که ببینیم برای تعقیب این جریان چه کار میشود کرد. به هر حال اولین اقدامی که پس از پیروزی انقلاب میخواست انجام بشود، همین هیات اعزامی شورای انقلاب بود که از قم نگذاشتند.»
او این مخالفت را خارج از بیت امام خمینی دانسته و گفته است: «حضرت امام در آن زمان تهران بودند، چون امام مدتی تهران ماندند. نهم اسفند (57) به قم رفتند. ولی قضیه این هیات مربوط به قبل این تاریخ بود.»
میتوان علت مخالفتهای آیتالله منتظری با پیگیری پرونده امام صدر را نفوذ باند مهدی هاشمی معدوم در بیت آیتالله و ارتباط آنها با لیبی و شخص قذافی دانست.
امام خمینی بهرغم مخالفتها همچنان مصرّ به پیگیری پرونده امام موسی صدر بودند. ایشان در دیدار دوم با «عبدالسلام جلّود» و شورای انقلاب لیبی در تاریخ 1358/2/4 فرمودند "قضیهای که برای ما و علمای ایران و سایر اقشار به طور معما درآمده است این فاجعۀ آقای صدر است. من و علمای ایران برای این فاجعه بسیار متأثر هستیم، و این برای ما یک معمایی است که این معما حل نمیشود الاّ به دست دولت لیبی. ما این معما را میخواهیم که برادر ما «معمر» و دولت حل کنند و ناراحتیهای ما را به اتمام برسانند."
آیتالله منتظری از جمله افرادی بود که مانع از پیگیری پرونده امام موسی صدر شد
امام خمینی در دیدار با سفیر کشور آفریقایی سومالی(17 اردیبهشت 58) بار دیگر ماجرای امام موسی صدر را گوشزد کردند "اما راجع به آقای صدر. ما از آن وقت که نجف بودیم و این قضیه واقع شد تا وقتی که پاریس رفتیم و بعد هم به ایران آمدیم، دنبال این قضیه بودیم... هم سفیر لیبی که آمد پیش من، راجع به این مسئله صحبت کردم و هم نخستوزیر که آمد حل این معما را از ایشان خواستم. و معالأسف تاکنون برای ما این معما حل نشده است. امیدوارم که با کوشش دولت ایران و سایر اقشار علاقهمند به اسلام، این معما حل بشود."
علاوه بر آیتالله منتظری، افراد دیگری هم بودند که بهخاطر برخی اختلافات مبارزاتی با امام صدر مانع از پیگیری سرنوشت وی شدند. محمدعلی مهتدی از اعضای سابق کمیته پیگیری وضعیت امام موسی صدر میگوید: صادق خلخالی (اولین دادستان انقلاب و از چهرههای جناح چپ) اوایل انقلاب به لیبی سفر میکند و در مصاحبهای میگوید «هم اکنون در لیبی هستم نه ربوده و نه بازداشت شدم و به ایران باز می گردم» کنایه از اینکه ربوده شدن امام موسی صدر نادرست است. حزب توده، گروهک منافقین و چریکهای فدایی خلق و برخی اشخاص که عضو سازمان های فلسطینی بودند هم بهنحوی با پیگیری این پرونده مخالفت میکردند.
حجتالاسلام موسوی خوئینیها از اعضای ارشد مجمع روحانیون و دادستان کل کشور در دهه 60، سال گذشته در مصاحبهای درباره موسی صدر گفته بود "مرحوم آقاموسی صدر، تا آنجا که رفتار ظاهریاش نشان میداد، هیچ نوعی همراهی با انقلاب نداشت. به نظرم میآید که اساساً در آن زمان ایشان نظرش این نبوده که نهضتی که در ایران شروع شده به یک نتیجه خاصی میتواند برسد!!"
این صحبتهای موسوی خوئینیها با واکنشهای مختلفی از سمت شخصیتهای سیاسی روبهرو شد. مهدی فیروزان داماد امام موسی صدر در واکنش به اظهارات خوئینیها گفته بود، "طبیعتا این اظهارات به من این احساس را میدهد که شاید اول انقلاب هم که قضیه امام موسی صدر پیگیری نشد، دلایلش در گفتوگوهای ایشان است."
موسوی خوئینیها سال گذشته در گفتوگویی به تخریب شخصیت امام موسی صدر پرداخت. اظهاراتی که واکنش خانواده صدر را در پی داشت و وی را از عوامل پیگیری نشدن پرونده امام صدر دانستند
با وقوع جنگ تحمیلی و تحریم تسلیحاتی ایران توسط کشورهای غربی و نیاز مبرم جبههها به موشک و ارتباط دولت ایران با لیبی که در جنگ تحمیلی به ایران اسلحه میفرخت، موجب شد تاحدی پیگیری پرونده امام موسی صدر از اولویتهای دولت خارج شود اما ایران و همچنین گروههای مبارز لبنانی در طول این سالها درصدد پیگیری سرنوشت امام صدر شدند که تاکنون به نتیجه خاصی نرسیده است.