گفت و گو با همسر شهید «محمد عبادیان»
فرمانده شهیدی که سه بار تشییع شد/ شهید محمد عبادیان به روایت همسرشهید محمد عبادیان، معاون پشتیبانی و تدارک لشکر 27 محمد رسول الله بود که در جریان عملیات «کربلای 5» به شهادت رسید. پیکر ایشان در تهران، بهشهر و مشهد تشییع شد و در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) آرام گرفت.
شهید «محمد عبادیان» در جریان عملیات «کربلای 5» در شلمچه به شهادت می رسد. در روزهایی که یادآور حماسه های رزمندگان «کربلای 4 و 5» است، به گفت و گو با همسر این شهید شجاع و سرافراز نشستیم تا یاد یکی از بزرگمردان این حماسه را گرامی بداریم. گفت و گو با خانم «قدسیه بهرامی» همسر شهید «محمد عبادیان» را در ادامه می خوانید:
زمانی که دایی ام برای خواستگاری پیغام فرستاد، خواهرم بزرگترم به من گفت «تحصیلات تو از محمد آقا بیشتر است اما تو هم آدم مذهبی هستی. سبک و سنگین کن ببین تحصیلات برایت مهمتر است یا اعتقادات.» در آن دوران پیدا کردن جوانی که معتقد باشد، خیلی سخت بود. خانواده همسرم چند روزی به مشهد آمدند و میهمان ما بودند. محمدآقا همراه پدرم به مسجد می رفت و از آن جایی که متوجه شده بود من هر روز روزنامه «کیهان» و «اطلاعات» می خوانم، این روزنامه ها را برایم می خرید. در همان چند روز در دل پدر و مادرم جا باز کرد. جواب دادن برای من سخت بود. همسرم و خانواده اش به تهران برگشتند. چند روزی گذشت تا این که همه فامیل برای مراسم نامزدی برادرم به بهشهر رفتند اما من چون درگیر کنکور بودم، به مراسم نرفتم. در همان مراسم دایی ام نامزدی من و محمدآقا اعلام کرده بود. آن موقع ها که تلفن نبود، از مخابرات به من زنگ زدند و نظرم را پرسیدند. من جواب مثبت دادم و فامیل یک راست به مشهد آمدند. محمدآقا چند روزی سرکار نرفته بود و خیلی فرصت نداشتیم. 26 تیرماه، جشن عقد مفصلی در خانه پدرم گرفتیم. زمانی که می خواست به تهران بیاید، همراه پدرم به راه آهن رفتیم و بعد از خداحافظی تازه فهمیدم «چقدر دوستش دارم.»
محمدآقا به خدا توکل داشت. وقتی خسته و خاکی به خانه می آمد برایم چیزی تعریف نمی کرد و می گفت «از من نخواه درباره جنگ و مظلومیتمان با تو صحبت کنم»، دلش خون بود.
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.