به گزارش خط هشت، شهید سید جعفر خراسانی جزو انقلابیون پیرو خط امام بود که در اوایل جنگ در کنار نیروهای شهید چمران قرار گرفت و در جنگهای نامنظم و نیز در جبهه های فلسطین و لبنان حضور مؤثر داشت.
شهید سید جعفر خراسانی در سال 1336 در اردبیل چشم به جهان گشود، زمانی که مدرك ديپلم خود را گرفت، سال 1358 آگاهانه و بنا به فرمان حضرت امام خميني (ره) به ياري رزمندگان فلسطيني عازم لبنان شد و به رهبري شهيد والامقام دکتر چمران دوره چريكي را تكميل و خار چشم صهيونيستها شد.
بعلت حمله رژیم بعثی عراق به کشورمان، به ايران بازگشت و در سوسنگرد به اردوی رزمندگان جنگهای نامنظم پيوست و چنان از خود شهامت، شجاعت و فداكاري نشان داد كه شهيد دكتر چمران بارها در ميان رزمندگان رشادت، ايثار و جانبازي وي را ستوده و گفت: سيدجعفر اميد من است، اين شير مرد را مي توانم بدون اغراق بگويم بهتنهايي يك لشكر است.
شهید خراسانی عبادتش حماسه، شهادتش الگو، الگويش ايثار، ايثارش پيوستن به لقاءالله بود این شهید والامقام 25 اردیبشهت ماه سال 1360 در منطقه عملیاتی سبحانیه به درجه رفیع شهادت رسید.
دكتر چمران در سخنراني پرشور خويش اظهار نمود من آرزو دارم همه شما مانند جعفر، اين جوان آذربايجانی باشيد. در اين پيكار حق عليه باطل يگانه سيد من است. از پيشانی مردانهاش میبوسم و اسلحه كمری خويش را هديه و به وی تقديم میدارم.

صدها چريك مبارز اسلامی تبريك گفته و تشخيص فرمانده محبوب خويش را ستودند. آری تاريخ و مرور زمان بيانگر چهرههای باطنی انسانها است. جعفر در زير رگبار مسلسل ورد زبانش بود. فرياد ما بلند است نهضت ادامه دارد حتي اگر شب و روز بر ما گلوله بارد. ما راست قامتانيم، جهانيان بدانند با چنگ و دندان استوار و محكم مقابل ظلم ايستادهايم و هرگز خم نخواهيم شد.
اينك چكامه از دفتر خاطرات شهيد سيد جعفر خراسانی؛ من يك چريك مبارز اسلام و پاسدار حرمت خون شهيدانم، هدفم جهاد در راه الله، ايدهآلم پيروزی مستضعفان بر مستكبران.
تا ظلم و فساد و منكرات است اسلحه بر زمين نخواهم گذاشت.
هر لحظه سنگرم حجله، تفنگم عروس و آهنگم تكبير من است. الحق در اين راه بميرم شهيد و اگر بمانم پيروزم. پدر و مادر و دوستان، زمانيكه بحق لبيك گفتهام آگاهانه در اين نهضت عظيم و پر محتوي شركت و در ميدان نبرد قدم گذاشتهام میدانم در هر قطره خونم هزاران انتظار هزاران لاله نهفته است میچرخم، پروانهوار بدون شمع مكتب و میگيرم الهام از كانون آن نورانيت عالم كه پرتوي است از توحيد؛ يادگاری است از نبوت كه مرا به خود جذب كرده. هر لحظه غرورم، وجودم و توانم را تجزيه و بر كمال انسانيت سوق و شيفته رهنمود خويش ساخته تا جان در بدن دارم در بيعت استوار و در خط صراطالمستقيم كه انسانهايش پيروزی و صدور انقلاب به سطح جهانی و منجر به نابودی ابرقدرتها خواهم رفت و تا احتزاز پرچم اسلام در بالای كاخهای ويرانگران و استبدادطلبان و تا آزادی فريادهای دلخراش محرومين و مظلومين كه در زير رگبار صهنويستی و در زير چكمههای ارتش سرخ و پليد كه در حقوقشان خطه شده می جنگم و مرگ را در بستر حرير موقع خطر همچو شمشير زنگ زده در غلاف میدارم و میپذيرم مكتبی كه شهامت دارد اسارت ندارد.
درود بر تو اي معلم، اي امام، اي رهبر، اي مرجع تقليد مسلمين
پيغامم را با خون امضاء، فرمانت را به جان خريدارم
جعفر خراساني
منبع: سبلان ما