«به گزارش خط هشت ، محمود» نام نخستین فیلم داستانی است که با محوریت شخصیت یکی از شهدای مدافع حرم ساخته شده است و این روزها آخرین مراحل فنی خود را طی میکند. این تلهفیلم بر اساس زندگی شهید «محمود مراد اسکندری»، از شهدای مدافع حرم استان خوزستان ساخته شده که در بهمن ماه سال 94 در سوریه به خیل شهدای مدافع حرم پیوست. علی زهیری کارگردان این فیلم ، از قهرمان داستان فیلم، شهید «محمود مراد اسکندری»میگوید و توضیح میدهد که چه شد هنرمندان خوزستانی در عرصه فیلمسازی نیز خط شکنی کردند و نخستین فیلم داستانی با موضوع شهدای مدافع حرم را جلوی دوربین بردند.
*جناب آقای زهیری، بفرمایید چه شد که برای ساخت فیلمی با موضوع دفاع از حرم احساس وظیفه کردید و داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم را به تصویر کشیدید؟
دفاع از حرم هم وجه حماسی دارد و هم وجه تاریخی؛ عملیاتهایی را که بچههای ما در دفاع از حرم داشتند، همانند عملیات آزاد سازی «نبل و الزهرا»، که من آرزو دارم یک روز فیلماش را بسازم، یکی از مهمترین حماسههای معاصر بود. چون آدمهایی که این حماسهها را خلق کردند زنده هستند و اطراف ما زندگی میکنند. ضمن اینکه ماجرا وجهه ملی هم دارد و میبینید که در سینمای دنیا وجه حماسی جنگ خیلی مهم است چون روحیه ملی را تقویت میکند.
از طرفی خودم هم رویکرد فلسفی به ین موضوع دارم و آن مسئله مواجه شدن با مرگ است که چطور عده زیادی از جوانان هم سن و سال من میتوانند به استقبال مرگ بروند و این موضوع در خوزستان به یک اپیدمی تبدیل میشود. این اپیدمی به قدری قوی است که یک جوان کاملا امروزی به نام «محمود» به استقبال مرگ رفتن را به لذت زندگی ترجیح میدهد.
*از تجربیات فبلی خودتان در این زمینه بگویید.
فقط این را بگویم که همیشه سعی کردهام سراغ شهدایی بروم که به نوعی زندگی خاصی داشتهاند و همیشه تلاشم این بوده و هست که برای ارتباط گیری بهتر نسل جوان، بیشتر تصویر به تماشاگر نشان بدهم تا مصاحبه. این تلاش را در آثار قبلی من همانند فیلم «مرزبان»، «لالههای اسمانی» و «ابا مریم» هم دیده میشوند و همیشه هم مسئولین از من شاکی هستند چون برایشان در این زمینه کار میتراشم.
*چه شد که تصمیم گرفتید زندگی شهید «محمود مراد اسکندری» را در قالب یک فیلم داستانی به تصویر بکشید و به سراغ قالبهای کم هزینه تر و راحتتر مثل تولید مستند نرفتید؟
فیلمهای مستند بر پایه تعقل و سند جلو میرود که این موضوع باعث از بین رفتن ارتباط حسی با مخاطب میشود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم فیلمی بر پایه مستندات اما در فضایی احساسی و عاطفی و حتی یک قسمتهایی طنز جلو ببریم؛ یعنی سبکی را انتخاب کردیم که تماشگر بیش از اینکه اطلاعات بگیرد، دانش بیاموزد و جذب هیبت سینما شود. یعنی تماشگر سرگرم شود و از تماشای این پدیده لذت ببرد. تلاش کردیم فیلم «محمود» قبل از هر چیز این خاصیت را داشته باشد؛ در واقع قبل از اینکه به داستانی بودن یا مستند فیلم توجه کنیم، به جذاب بودنش توجه کردیم.
نقطه قوت فیلم «محمود» از نظر خود شما چیست؟ به بیان دیگر چه تفاوت مهمی بین این فیلم با سایر فیلمهای مرتبط با سینمای مقاومت وجود دارد؟
ببینید، در سالهای پس از جنگ با فرهنگی مواجه بودیم که امثال شهیدان همت، باکری و آوینی را آنقدر برای ما اغراق آمیز تعریف کردهاند که با هیچ حسابی نمیتوانیم خودمان را به ساحت آنها نزدیک کنیم. اما در فیلم «محمود» با قهرمانی مواجه میشویم که اتفاقا یک جاهایی نقد میکند و یک جاهایی مرتکب اشتباه میشود. یعنی تلاش کردیم که در واقع جایگاه قهرمانهای ماورایی این سالها را ممکن الوصول نشون بدهیم.
آن مدلی که از گذشته مطرح شده و به ما رسیده، دیگر کارکردی ندارد. وقتی سعی میکنیم قهرمانهای جنگ را همگون با انگارههای خودمان از قهرمانی بپرورانیم، از صداقت دور میشویم. یعنی وقتی میگوییم که «علی هاشمی» یا «سید حمید تقوی فر» قهرمان هستند، باید بپذیریم که همه اتفاقات زندگی او در مسیر این قهرمانی قرار داشته است.
یعنی واقعا یک زمانی بود که مردم ما فیلمهای جنگی را با علاقه تماشا میکردند؛ ژانر جنگ در دنیا ژانر بسیار پرطرفداری است چون عناصر جذاب سینمایی در آن وجود دارد. برای من این سؤال پیش آمد که علت فاصله مردم ما از این ژانر چه بوده است. علت این بود که سینمای دفاع مقدس ما بهشدت سمت الگوهای تصنعی و غیرواقعی از شهدا و فرماندهان رفته بود. برای همین همین تصمیم گرفتم در این فیلم که با موضوع بسیار حساس دفاع از حرم هم هست، صادقانه با مردم صحبت کنم.
موفق نشدن «محمود» برای پاسدار شدن هم بخشی از مسیر قهرمانی اوست. مگر اینکه بخواهیم اینها را باور نکنیم یا سانسور کنیم تا قهرمان خیالی خودمان را بسازیم و این جفاست و باعث میشود که مردم ما نتوانند با یک پدیده کاملاً ملموس ارتباط بگیرند.
*یعنی شما کم توجهی سینمای ما به موضوع مقاومت و شهدای نسل جدید که همان شهدای مدافع حرم باشند را ناشی از تجربیات ناموفق سالهای گذشته در حوزه سینمای دفاع مقدس و ارائه تصاویر غیرواقعی و ماورائی از شهدا میدانید؟
به طور کلی برای ورود به حوزه دفاع مقدس همیشه کمی مقاومت وجود دارد. شاید برای همین هم هست که بعضی آثار تجربههای خوبی نبودهاند. البته دلزدگیهایی که نسبت به سینمای جنگ به وجود آمده لزوما تقصیر فیلمسازان جنگی نیست و افرادی هم بعدها وارد این حوزه شدند که کارهای خوبی از خود بجا گذاشتند. حرف من این است که ما یک نسل جدیدی هستیم و باید درباره جنگ فیلم بسازیم. به این دلیل که آنهایی که خود در جنگ تحمیلی حضور داشتند به دلیل تعلق خاطر داشتن به موضوع جنگ، همیشه با این موضوع احساسی برخورد میکنند در حالی که جنگ به مقولهای تاریخی تبدیل شده و رویکرد آن هم باید تاریخی باشد. ضمن اینکه فیلم جنگی عرصهای برای بیان داستانهای جذابی است که نسل ما نه نسبت به آنها احساس زدگی دارد نه نگران بیان حقایق است؛ بلکه به دلیل سن و سالش نگاهی کاملا تاریخی به ماجرا دارد. در نتیجه باید راه را باز کرد که نسل جدید درباره جنگ فیلم بسازد.
*زندگی قهرمان اصلی داستان فیلم «محمود» یعنی شهید «محمود مراد اسکندری» چه ویژگیهایی داشت که از نظر شما به تصویر کشیدنش برای مخاطبان جوان و مشکل پسند امروزی جذاب است؟
اگر فیلم را ببینید متوجه نکاتی می شوید. یکی از مهمترین آنها این هست که شهید اسکندری در شرایط سخت توجهاش به خدمت به خانواده و مردم بوده است. در اعزام اولی که به سوریه رفت، ماشیناش را به یک بنده خدایی که مشکل مالی داشت سپرد تا با ماشین کار کند. وقتی از سوریه برگشت دید ماشینش خراب شده است. با اینکه حق این داشت که طلب خسارت کند اما چیزی نمیگفت چون هدفش کمک به مردم بود.
شهید «محمود مراد اسکندری» سمبل فداکاری و ایثار برای خدمت و محبت به خانواده و مردم است و این باعث میشود که او در دلهای مردم هنوز که هنوز است حکومت جاودانه داشته باشد .«رئوف حسن پور» بازیگر نقش «محمود» وقتی با گریم او در شمایل یک مربی بسیجی عزیز در منطقه ۲۰ متری شهرداری اهواز راه میرفت، مورد احترام مردم واقع میشد، این را نباید نادیده گرفت و نمی توان بهراحتی از کنارش گذشت.
«محمود» دوستان متفاوتی داشت و به همه شکل آدم توجه میکرد. هر کسی با هر خصوصیاتی که دارد این موضوع در فضایی که امروز به سادگی علیه هم نفرتپراکنی میکنیم بایدمورد توجه قرار بدهیم. باید یاد بگیریم که همدیگر را دوست داشته باشیم و محبت کنیم. فضای کنونی ما را از هم دور میکند و انسجاممان را بهعنوان یک ملت باسابقه کم میکند. من بهعنوان یک آدم فرهنگی بیشتر از هرچیز نگران این موضوع هستم که میان ما بهعنوان «مردم»، فاصله نیفتد. وقتی «مردم» میشویم که حداقل بهخاطر ویژگیهای مشترکمان با هم دوست باشیم. این ایده در فیلم ما هم بود چون در شخصیت بسیجی شهید «محمود مراد اسکندری» کاملاً وجود داشت.
موضوع جالب توجه دیگر عموی شهید است که دقیقا همنام او بوده و در دفاع مقدس شهید شده است. با اینکه آنها اصلا همدیگه را ندیده بودند ولی ارتباط عجیبی بین شهید محمود دفاع مقدس و شهید محمود مدافع حرم وجود داشته است.
*فیلم چه زمانی برای پخش آماده میشود؟
با اینکه قبل از تولید میدانستیم کار و سَبکی که انتخاب کردیم کار سختی است ولی با این حال ورود کردیم و کار را انجام دادیم و بحمدالله فیلم مراحل پایانی آهنگ سازی خود را طی میکند و ان شاالله برنامه اکران و یا پخش از شبکههای سراسری را متعاقبا اعلام خواهیم کرد.
*در پایان اگر حرف ناگفتهای مانده بفرمایید.
من به عنوان یک فیلمساز انتظار دارم وقتی فیلمی با موضوع شهدا میخواهد تولید شود، همه نهادهای مردمی و مجموعههای ارزشی که در حوزه کارهای فرهنگی و هنری فعالیت میکنند پای کار بیایند. نگاهشان این نباشد که این فیلم به نام کی است تا من کمک کنم. نگاه را بازتر کنیم؛ به این نگاه کنیم که اثر راجع به شهداست؛ اثری فاخر است؛ اثری است که حرف برای گفتن دارد. به تاثیرات مثبت این اثر نگاه کنیم؛ به تهاجم فرهنگی نگاه گنیم و ببینیم چقدر عقب هستیم و چقدر کار کردیم. من جایی نشستم که وقتی صحبت از کار برای شهدا میشود یا مواقعی که تماس میگیرند و پیشنهاد میدهند، اولین حرفشان این است که فیلم فقط به نام ما باشد و دوما با فلان قیمت که حتی قیمت اجاره دوربین هم نمیشود؛ بعد میگویند حالا میتوانی بسازی؟!
بعد، وقتی تریبون یا میکروفنی دست میگیرند و شروع میکنند به صحبت درباره مسال فرهنگی و تهاجم فرهنگی! یعنی وقتی میخواهی فیلم بسازی نگاهشان به تیتراژ است که چه کسی قرار است اسمش باشد که اگر با او مشکلی دارند، کمک نکنند. زمانی هم که که خودشان تصمیم میگیرند اثری تولید کنند نگاهشان نسبت به کار صرفا رفع تکلیف و با این هدف است که به مافوقشان بگویند ما اینکار را کردیم! با این کارشان فقط و فقط شهید را مجددا شهید میکنند خدارا شاهد میگیرم زمانی برای تولید فیلم «محمود» بود که یکی از مجموعهها چنان مقاومت میکرد و جلوی کار ایستاد که حتی تلاش میکرد یک سری امکانات را به ما ندهند اما نمیدانستند که طرفشان ما نیستیم؛ بلکه خدا و شهید است .
میخواهم بگویم با این نگاه فقط و فقط جوانهایی ک علاقمند به فعالیت در این حوزه هستند را دفع میکنند اما در عوض برای گرفتن سمتهای بیشتر اگر پایش بیفتد هر کاری میکنند. ما منابع قدرتمندی در استان داریم که میتوانند به ساختن فیلم و پرورش فیلمسازان ارزشی کمک کنند؛ اما به همان دلیلی که عرض کردم این کار را نمیکنند. این درد و دل همه مجموعه فیلم محمود است.
منبع: حریم حرم