به گزارش خط هشت : «سید نبی حسینی» پدر شهیدان «سید مجتبی» و «سید اسماعیل حسینی»، که دو فرزندش را در راه دفاع از حرم عمه سادات تقدیم کرده است، خود بیش از ۱۰ سال سابقه مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی را دارد. او و خانوادهاش در منطقه «بند امیر» بامیان افغانستان زندگی میکردند؛ منطقه ای که اغلب ساکنان آن، از سادات هستند و رزمندگان بسیاری از اهالی این منطقه به سوریه اعزام شدهاند.
برادران شهدای مدافع حرم سید مجتبی و سید اسماعیل حسینی
از ارادت مردم این منطقه به امام خمینی (ره) چنین نقل شده است که در سال ۵۷، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اهالی این دیار به دلیل تعصب خاص نسبت به حضرت امام (ره)، وقتی کودکی نادانسته تنها عکس موجود از امام در حسینیه این منطقه را پاره میکند، تا مدتها پدرش را مؤاخذه میکردند و میگفتند: «چرا تنها عکسی که از امام (ره) داشتیم را از ما گرفتی؟!».
«سید نبی» میگوید: «حدود ۱۷ - ۱۸ سال پیش در مکانی که توسط طالبان به اشغال درآمده بود، تعداد زیادی از اقواماش به دست طالبان به شهادت میرسند. بعد از وقوع این حادثه تلخ، وی تصمیم میگیرد که پسران خود را به گونهای تربیت نماید که با ادوات نظامی و شیوههای جنگی آشنا شوند تا بتوانند در مبارزات، از خود به خوبی دفاع کنند و دست بسته مورد تهاجم دشمن قرار نگیرند. بر همین اساس «سید اسماعیل» و «سید مجتبی» را به ارتش افغانستان فرستاد.
«سید اسماعیل» و «سید مجتبی» متولد ایران بودند ولی زمانی که یکی از آنها، کلاس اول و دیگری سوم دبستان بود، به همراه خانواده به دیار خود هجرت میکنند و در آنجا تحصیل را ادامه میدهند؛ یکی تا سیکل و دیگری تا دیپلم درس میخواند و بعد از آن، وارد ارتش ملی افغانستان میشوند.
هر دو حدود ۷ سال در ارتش خدمت کرده و تحت آموزشهای حرفهای نظامی قرار گرفتند؛ حتی مهارتهای بسیار خوبی را از کماندوهای امریکایی آموخته بودند و در طی این چند سال، چندان به مرخصی نیز نمیآمدند. بعد از شروع جنگ در سوریه، با پیگیریهایی که انجام دادند توانستند از طریق ایران به آنجا اعزام شوند چون به گفته خودشان حالا نوبت دفاع از حریم حضرت زینب (س) بود.
«سید مجتبی»، دوسال سوریه بود. طی این دو سال، شش بار رفت و برگشت. بار آخر به مادر گفته بود: «پشت سر من گریه نکن» و دیگر نیز بازنگشت.
بعد از او نوبت برادرش بود. «سید اسماعیل» اما بعد از اینکه در مرز رژیم صهیونیستی به شهادت میرسد تا دو ماه مفقود الاثر باقی میماند. بعد از دو ماه پیکر مطهرش را برای خاکسپاری به مشهد آورده و در جوار برادرش در بهشت رضا (ع) به خاک سپردند.
نکته جالبی که در نحوه شهادت این دو برادر به چشم میخورد این است که در هنگام عملیات وقتی در محاصره نیروهای داعش قرار میگیرند و مطمئن میشوند که راه نجاتی نیست، هر دو در عملیاتهای استشهادی مشابه با هم، ضمن به هلاکت رساندن تنی چند از نیروهای تکفیری، به مقام والای شهادت نائل میشوند.