«محمود رزمنده» از درجهداران ارتش بود که در اولین روزهای دفاع مقدس به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد.
به تطبیق گفتم همین مختصات را به سه آتشبار ۱۳۰ م. م جهت شلیک بدهید. چند دقیقه بعد ۱۲ قبضه توپ ۱۳۰ م. م و دو قبضه کاتیوشا به روی مرکز تجمع دشمن در حال شلیک بودند. با توکل به خدا گلولهها یکی پس از دیگری در محل تجمع تانکهای دشمن منفجر میشد
خالق بودن خدا را بسیاری قبول دارند ولی در تدبیر امور پای دیگران را به میان میآورند؛ مهم آن است که انسان در ربوبیّت خداوند مقاومت کند یعنی هیچ قانون و برنامهای را از غیر خدا نپذیرد.
در نقطهای که آتش کمتر شده بود، متوجه موتورسواری میشوند که روی جاده به سمت خط مقدم در حرکت است. اتفاقاً موتورسوار آنها را میبیند و خودش را به آنها میرساند. بچهها متوجه میشوند که وی، فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع)، آقای حاج علی زاهدی است.
با اینکه روزه گرفتن در جبهه آن هم در گرمای خوزستان طاقتفرسا بود باز هم رزمندگان سختی آن را به جان میخریدند، روزهایی با نان ترکشی و در گرمای بالای ۵۰ درجه سانتیگراد با زبان روزه به پیکار با دشمن رفتند و با لبهای خشکیده، تشنه به شهادت رسیدند.
«عبدالحسین قاهری» رزمنده واحد بهداری لشکر ۸ نجف اشرف درباره فیلمی که از پانسمان مجروحین منتشر شده است روایتی شنیدنی دارد.
از لشکر ۸ نجف، گردان فتح و گردان چهارده معصوم (ع)، و از لشکر ۳۱ عاشورا گردان امام حسین (ع) و گردان علیاکبر (ع) برای اجرای مأموریتی خطیر در عملیات خیبر انتخاب شدند.
یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف میکند: «دیدم یکی از نیروهایم در حالی که با یک دستش کلوخ و با دست دیگرش شلوارش را نگه داشته، ۲ سرباز عراقی را اسیر کرده و آورده.»