عشق به امام خمینی (ره) موجب شد تا «رجبعلی آهنی» داوطلبانه در جبهههای نبرد حضور پیدا کند و در حالی که معاون تیپ 21 امام رضا (ع) بود در عملیات «مسلم بن عقیل» در جبهه سومار به شهادت رسید.
سرهنگ پاسدار «اکبر عنایتی» از فرماندهان گردانهای لشکر امام حسین (ع) در سخنانی به بیان خاطرات خود از شهید «بهرام مرادی» پرداخت.
سرهنگ پاسدار «اکبر عنایتی» از فرماندهان گردانهای لشکر امام حسین (ع) در سخنانی به بیان خاطرات خود از شهید «بهرام مرادی» پرداخت.
«اسفندیاری» گفت: همه مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس پشتیبان جبههها و حامی رزمندگان بودند.
سردار محمدعلی حقبین فرمانده وقت گردان کمیل لشکر قدس گیلان، در سخنانی به بیان خاطراتی از شهید «علی صنعتی» پرداخت.
در کشور ما اقدامات فراوانی در قالب تأسیس نهاد برای رفع آسیبهای جسمی، جانی و اقتصادی به عنوان میراث پررنگ جنگها شده، اما متاسفانه از آسیبهای روانی و عاطفی جنگ که جزو لایههای ناآشکار جنگ بوده، کمتر صحبت و اقدامی به میان آمده است.
سردار شهید محمد بروجردی اول خرداد سال ۱۳۶۲ به شهادت رسید، به همین مناسبت سراغ سردار سیدعلیرضا ربیعیهاشمی از بچههای قدیمی جبهه و جنگ رفتیم که مدتها همراه و همرزم شهید بروجردی بود
یکی از سرداران جنگ میگوید: دنبال حاج داوود کریمی هرجا را میگشتم، میگفتند نیست. از گشت و گذار در این اتاق و آن اتاق خسته شدم. گفتم: تجدید وضویی میکنم و میروم توی اتاقش تا پیدایش کنم، اما جایی او را یافتم که فکرش را نمیکردم.
متن زیر خاطره جالبی از یک رزمنده حاضر در عملیات الیبیتالمقدس است. این خاطره هر چه ماهیتی طنز دارد، اما نشان میدهد که رزمندگان در عملیات سخت تا چه اندازه خستگی و فشارهای جسمی و گاه روحی را تحمل میکردند. این خاطره را از زبان سید مرتضی موسوی از رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) پیشرو دارید.
گردانهای پیاده لشکر ۱۴ امامحسین (ع) باید ۲۳ کیلومتر راه را طی میکردند تا پس از عبور از کارون، خود را به جاده آسفالته اهواز- خرمشهر در سه راهی حسینیه میرساندند.
رزمندهها «ننه مریم» را زینب زمان صدا میکردند و بعد از فوتش «مادر شهر» لقب گرفت؛ ننه مریم آخرین زنی است که با سقوط خرمشهر از شهر خارج شد و پس از آزادی نیز اولین نفری است که به شهر وارد شد.
با استاد ایرج مرتضوی از رزمندگان دفاع مقدس قبلاً گفتوگویی انجام داده بودیم. در آن گفتگو ایشان در خاطراتی که بیان داشت، خاطرهای هم از نحوه یافتن اتفاقی یک کودک جنگ زده برایمان تعریف کرد. چندی پیش که برای موضوعی با ایشان تماس گرفته بودیم، جزئیات بیشتری از آن ماجرا را برایم تعریف کرد و تصمیم گرفتیم بار دیگر خاطره پیدا شدن کودک جنگ زده را با جزئیاتی که ایشان گفته بود منتشر کنیم.