یوسف اولین باری بود که میبایست نظر واقعیاش را با صراحت به زبان بیاورد. برایش سخت بود. گفت قول بدهید امانتدار خوبی باشید.
شهید ابراهیم عشریه از سال ۷۹ وارد سپاه شد و پس از گذراندن دورههای پاسداری به عنوان مربی تاکتیک و دفاع شخصی به خدمت سپاه علویون استان قم درآمد، پاییز سال ۹۴ به سوریه رفت و ۲۴ فروردین ۹۵ در عملیات تک قدرتمند به نیروهای تکفیری در جنوب حلب به شهادت رسید.
در وصیتنامه شهید عبدالصمد بنازاده آمده است: امروز مکتب امام حسین(ع) ایثار و خون میخواهد. خونی که با آن مکتب زنده شود. من با خودآگاهی تمام این مکتب را انتخاب کردهام. دشمنان بدانند مملکتی که شهادت را شرف میداند از هیچ چیز حتی مردن نمیهراسد.
شهيد محمدرضا طالبالعلم یار صديق و همراه با وفاي شهيد دكتر چمران بود. با شروع فعاليت ضدانقلاب در غرب كشور، داوطلبانه به مبارزه با آنها شتافت و چنان مبارزه كرد كه نامش در ليست دشمنان قرار گرفت.
در وصیتنامه شهید خیراله زارعی آمده است: از تمامی عزیزانم میخواهم که به تربیت فرزندانتان، درس و نمازشان و حجاب دخترانتان توجه کنید. کمک به جنگ، دعا برای امام و اسلام، دعا برای همدیگر و محبت به همدیگر را فراموش نکنید و به تمامی احکام اسلامی توجه و عمل کنید.
شهید سید علوم عزیزی، چهارم آبان 1341، در روستای زاویه سادات از توابع شهرستان خلخال به دنیا آمد و سرانجام در 24 فروردین 1362 در عملیات والفجر یک در ابوقریب به شهادت رسید.
مهدی حسینزاده از رزمندگان دفاع مقدس به ذکر خاطرهای از ارادت شهید بهمن صفری از شهدای دبیرستان سپاه تهران به امیرالمومنین (ع) پرداخت.
حمزه در جبهه ابتدا راننده لودر بود و پس از مدتى به فرماندهى گردان مهندسى لشكر 31 عاشورا1 دان مهندسى لشكر 31 عاشورا، 26 منصوب شد. از شروع جنگ - به استثناى مدت كوتاهى كه مسئوليت سپاه فخرآباد را عهدهدار بود تا لحظه شهادت در جبهه حضور داشت.
شهید سید جعفر خراسانی جزو انقلابیون پیرو خط امام بود که در اوایل جنگ در کنار نیروهای شهید چمران قرار گرفت و در جنگهای نامنظم و نیز در جبهههای فلسطین و لبنان حضور مؤثر داشت.
حاج عبدالله نوریان فرمانده گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) انسان وارسته و شجاعی بود که نیروهایش متاثر از حالاتش، علاقه خاصی به او داشتند.
عقیل عرش نشین پس از آنكه برادر بزرگش در سال 1361 به شهادت رسيد، عزمش جزمتر شد و مىگفت: بايد راه جلال را ادامه دهم،جملهاى از وصيتنامه برادرم در گوشم ندا مىدهد كه اسلحه مرا برداريد.
شهید محسن محمدی در عملیات خیبر زخمی شد و به اسارت دشمن درآمد، ۲ روز بیشتر از اسارتش نمیگذشت که به شهادت رسید.