سیوچهارمین نمایشگاه تخصصی بینالمللی کتاب سال ۱۴۰۲ فرصتی بود تا با برخی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس و جبهه مقاومت آشنا شوم؛ نویسندگانی که دغدغه انتشار فرهنگ ایثار و شهادت را داشتند. فاطمه عرب اسدی متولد ۱۳۵۹و نویسنده کتاب «مسافر دمشق» یکی از این نویسندگانی بود که در روزهای بعد از نمایشگاه همراهمان شد تا از چرایی نگارش کتاب مسافر دمشق برایمان بگوید.
کتاب دیگری از زندگی و مجاهدتهای فرمانده و مؤسس لشکر فاطمیون به قلم جواد افهمی از سوی انتشارات «خط مقدم» روانه بازار نشر شد.
شهرستان جم در استان بوشهر یکی از شهرهای دور افتاده این استان جنوبی کشورمان است که صرفاً ۲۶۵ کیلومتر از خود شهر بوشهر فاصله دارد.
شهید موسی شیبانی متولد ۲۵ مهر ۱۳۷۵و اهل سیستان وبلوچستان بود.
خواهر شهید «محمدرضا فرهادی» با بیان اینکه برادرم اصرار داشت به جبهه برود، اما میگفتیم تو عصای دست مادر هستی و قبول کرد، گفت: زمانی که حضرت امام (ره) پیام دادند که «رفتن به جبهه از اهم واجبات است» حرف هیچ کسی را گوش نکرد و از آنجایی که علاقه شدیدی به امام (ره) داشت و عازم جبهه شد.
حال و هوای جبهه را به خوبی میتوان از میان صحبتهایش فهمید. از میان واگویههای پدری که اگر خودش نتوانست به جرگه رفقای شهیدش برسد، اما امروز به عنوان پدر شهید با ما هم کلام شد.
محله ۷۲ تن رودسر پیش از انقلاب شاهد حضور جوانانی مذهبی و انقلابی بود که گروهی به نام همین محله تشکیل داده و به جمع مردم انقلابی پیوسته بودند.
برای قدرتالله صوفیآبادی که خودش را جامانده از قافله شهدا میداند، روایت از برادر سخت بود، هرچند به داشتن چنین برادری افتخار میکند، اما دلتنگی میان همکلامی را نمیتواند از ما پنهان کند
در کنار حلاوت فتح خرمشهر و آزادسازی خونینشهر، مرور برگهای زرین شهادت فرزندان خمینی (ره) دلمان را آسمانی میکند.
دفعه سوم ۱۱ نفر در فهرست بودیم. ۲۳ شهریور در شمال از ماجرا خبردار شدم و ۲۵ شهریور خودم را به تهران رساندم و راهی همدان شدم. تصمیم داشتم دیگر به هیچوجه برنگردم.
عاشق نظام بود و خدمت به مردم. برای همین خودش را به جمع مدافعان امنیت رساند. زمزمه جبهه مقاومت و تعدی داعش به سوریه را که شنید، تمام تلاشش را کرد که او هم به میدان جهاد برود، اما نشد که نشد.
چندی پیش بود که خبر درگذشت حاج محمد ضیائی پدر بزرگوار شهیدان مجید، خدابخش، اصغر و محمدرضا ضیائی رسانهای شد