سید محمود حسینی برادر شهیدان سید مصطفی از شهدای انقلاب و سید اصغر حسینی از شهدای دفاع مقدس است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد استان قم، بیان کرد: شهید سید مصطفی حسینی که تنها 21 سال داشت، نخستین شهید روستای فردو بود و تشیع جنازهاش یکی از به یاد ماندنیترین و پرشکوهترین مراسمهایی بود که روستای فردو تا به امروز به خود دیده است.
حسین حیدری دستجردی، متولد سوم فرودین ۱۳۴۳ در دستجرد اصفهان است. وقتی کلاس سوم راهنمایی مشغول تحصیل بود، آتش جنگ شعلهور شد. بعد از آن بود که همراه دو نفر از دوستانش راهی آبادان شد. آنها با سختیهای زیاد خودشان را به آبادان که از سوی بعثیها محاصره شده بود، رساندند. از یک طرف مردم در حال تخلیه شهر بودند و از سوی دیگر هم عراق در حال پیشروی بود و اینگونه زندگی حسین با جنگ تحمیلی هشت ساله عجین شد. او در طول هشت سال دفاعمقدس ۵۵ ماه در جبههها حضور داشت و در بیش از ۱۰ عملیات هم شرکت کرد که در عملیات والفجر ۱۰ جانباز شیمیایی شد. آنچه در ادامه میآید شرحی مختصر از حضور این رزمنده در دوران دفاعمقدس است.
گفتم «داوود حالت خوب نیست! اینطور بیایی در ارتفاع بالا، فشار هوا پرده گوشت را پاره میکند.» اِلا و لِله که من میخواهم بیایم و میخواهم باشم. گفتم باشد!
شهید حسن قاسمی دانا اولین شهید مدافع حرم ایرانی شهر مشهد است که اردیبهشت ۱۳۹۳ در سوریه به شهادت رسید. پیشتر گفتوگویی با مادر این شهید بزرگوار منتشر کرده بودیم. مدتی قبل که فرصتی پیش آمد ساعتی میهمان منزل این شهید در محله قاسمآباد غرب مشهد باشیم، وقت را غنیمت شمردیم و پای خاطرات محمد قاسمی دانا پدر شهید نشستیم. او خاطرات جالبی از حضور و نحوه شهادت فرزندش بیان داشت که بخش زیادی از این خاطرات را به نقل از شهید مصطفی صدرزاده روایت میکرد.
اسمش حسین بود، اما هم محلهایهایش او را «یوسف» صدا میکردند، یوسفی که با زیبایی چهرهاش همراه با صفای وجودش، کمکحال پیرمردها و پیرزنهای محل بود. وقتی هم به لشکر فاطمیون رفت، لقبش شد: «قمر»!
عملیات آبی- خاکی «والفجر ۸» در بهمن ماه سال ۱۳۶۴ انجام شد و یکی از موفقیتآمیزترین و شگفتانگیزترین عملیاتهای ایران در دوران دفاعمقدس رقم خورد.
عباسعلی سعیدیپور متولد سال ۴۴ در فین کاشان است. به گواهی شناسنامه، او زمان انقلاب یک نوجوان کم سن و سال بود، اما از آن دست نوجوانهای نترسی که فعالیتهای بسیاری را در مدرسه علیه رژیم طاغوت انجام میداد. خاطرات سعیدیپور بسیار جالب و جذاب است همانند پرتاب چوب پرچم روی ماشین اشرف پهلوی و برداشتن و شکستن تابلوی شاه از دفتر مدیر مدرسه و... به مناسبت قرار داشتن در ایام الله دهه فجر، پای صحبتهای وی که سابقه ماهها حضور در جبهههای دفاع مقدس را نیز دارد، نشستیم تا از خاطرات آن روزها برایمان روایت کند.
مریم فهیمیمتولد سال ۱۳۵۹ است. در دانشگاه، ادبیات فارسی خوانده و از سال ۹۵ در دورههای مختلف داستان نویسی شرکت کرده است. او بعد از آن در دانشگاه مجدد مشغول به تحصیل در رشته ادبیات نمایشی شد و کتاب «روزگار طیبه» اولین کار بلند او است. پیش از آن چند کار کمیک موشن هم از او به رشته تحریر درآمد. زمانی که ستاد کنگره شهدای استان قم از نویسندگان میخواهد در حوزه شهدا، زندگینامه یا رمان بنویسند او شهید طیبه واعظی را پیشنهاد میکند و با موافقت نشر جمکران روبهرو میشود. «مریم فهیمی» ضمن روایت زندگی شهیده «طیبه واعظی» از شهدای انقلاب که به همراه همسر، برادر و همسر برادر خود توسط ساواک دستگیر و پس از شکنجه به شهادت رسیدند، بخشی از وضعیت پیش از پیروزی انقلاب اسلامیو نحوه مبارزه انقلابیون را با نثری روان و داستانی خواندنی، اما تلخ به تصویر کشیده است. متن پیشرو ماحصل همکلامیما با مریم فهیمینویسنده کتاب «روزگار طیبه» است.
عشق به روحانیت سیدمحمد را از تهران به قم کشاند تا دروس حوزوی را بیاموزد. کمی بعد از حضورش در قم تکلیف را در جهاد دانست و لباس رزم برتن کرد و راهی میدان شد. در عملیاتهای مختلفی حضور داشت. حتی مجروحیت در عملیات بدر هم نتوانست او را متوقف کند و بعد از بهبودی مجدداً راهی شد و اینچنین حضور سیدمحمد موسوی تا روزهای ایستادگی مردان اروند در مقابل بعثیون ادامه داشت. عملیات والفجر۸ معرکهای بود که شاهد حماسه آفرینیهای روحانی شهید سیدمحمد موسوی در لشکر۱۷ علیابنابیطالب (ع) قم شد. سیدمحمد موسوی در آخرین وداع با اهل خانه، به دخترش زهرا سادات قول داد که خیلی زود باز گردد. وعدهای که در ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ عملی شد. زهرا سادات یک هفته بعد از آخرین اعزام پدر، هنگامیبا ایشان ملاقات کرد که رخت شهادت به تن کرده بود. پیکر شهید سیدمحمد موسوی پس از تشییع باشکوه در بهشت زهرا (س) تهران تدفین شد. نوشتار پیشرو، مروری است بر زندگی تا شهادت روحانی شهید سیدمحمد موسوی.
حوادث و اغتشاشات اخیر در کشورمان، اگرچه پرده از توطئههای دشمنان خارجی و داخلی برداشت و مردم را بیشتر نسبت به برخی حقایق آشنا ساخت. اما آسیبهایی نیز در پی داشت که شهادت ۶۶ تن از حافظان امنیت و همچنین برهم خوردن امنیت روانی عموم از جمله این خسارتهاست. شهید حسین زینالزاده از بسیجیان مدافع امنیت در شهر مشهد بود که ۲۶ آبانماه ۱۴۰۱ به همراه شهید رضازاده مورد اصابت چاقوی یکی از اغتشاشگران قرار گرفت و به شهادت رسید. در گفتوگویی که با زهرا غفوریان مادر شهید حسین زینالزاده انجام دادیم، مروری بر زندگی و فعالیتهای این بسیجی مدافع امنیت داشتیم که با هم میخوانیم.